۳۹۴۳.پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله :حكايت من در ميان پيامبران ، حكايت مردى است كه خانهاى ساخته و آن را خوب و كامل و زيبا درست كرده و فقط جاى يك خشت را در آن باقى گذاشته است . مردم ، دور آن خانه مىچرخند و از آن خوششان مىآيد و مىگويند : كاش جاى همين يك خشت هم تكميل مىشد ! آرى ، من ميان پيامبران ، جاى همان خشتم .
۲ / ۷
روش پيامبر صلى اللّه عليه و آله در دعوت
۳۹۴۴.مجمع البيان :روايت شده است كه عثمان بن مَظعون گفت : از بس پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله پذيرش اسلام را به من پيشنهاد مىكرد ، من از خجالت ايشان ، مسلمان شدم ؛ امّا اسلام هنوز در دلم جا نگرفته بود . روزى در حالى كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله غرق در تأمّل بود ، خدمت ايشان بودم كه ناگاه ، چشم خود را به طرف آسمان دوخت ، به طورى كه گويى مىخواهد چيزى را بفهمد . وقتى به خود آمد ، در باره آن حالت ، از ايشان سؤال كردم . فرمود : «آرى ، در حالى كه با تو صحبت مىكردم ، ناگاه ، جبرئيل را در هوا ديدم و اين آيه را برايم آورد: «همانا خداوند، به دادگرى و نيكوكارى، فرمان مىدهد...»» و آن را تا آخرش برايم خواند . اين جا بود كه اسلام ، در دلم استوار شد . نزد عمويش ابو طالب رفتم و موضوع را به او گفتم . گفت : اى خاندان قريش ! از محمّد ، پيروى كنيد تا هدايت شويد ؛ چون او شما را جز به خصلتهاى والا ، فرا نمىخوانَد .
سپس نزد وليد بن مُغيره رفتم و اين آيه را براى او نيز خواندم . وليد گفت : اگر اين را محمّد گفته ، نيكو گفته است ، و اگر خدايش گفته ، باز هم نيكو گفته است . پس خداوند ، اين آيات را فرو فرستاد : «آيا ديدى آن كسى را كه روى بر تافت * و اندكى بخشيد و دريغ ورزيد ؟ !». مراد از «اندكى بخشيد»، اين جمله وليد است كه گفت : «نيكو گفته است» ، و معناى اين جمله كه : «دريغ ورزيد»، آن است كه بر آنچه گفت ، مداومت نورزيد و آن را قطع كرد .
از عِكرِمه نقل شده است كه گفت : پيامبر صلى اللّه عليه و آله اين آيه را بر وليد بن مُغيره خواند . وليد گفت : اى برادرزاده ! تكرارش كن . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله دوباره خواند . وليد گفت : اين سخن ، حلاوتى دارد و از زيبايى خاصّى برخوردار است . بالايش ، پُر از ميوه است و پايينش ، خرّم و پُرنعمت ، و اين ، سخنِ بشر نيست .