۳۹۳۳.الطبقات الكبرىـ به نقل از ابن عبّاس ـ :چون آيه «و خويشاوندان نزديكت را هشدار بده»نازل شد ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله بالاى كوه صفا رفت و بانگ زد : «اى قريشيان !» .
قريش گفتند : اين ، محمّد است كه از فراز صفا فرياد مىزند . پس ، همگى پيش و گرد آمدند و گفتند : چه شده است ، اى محمّد ؟
فرمود : «اگر من به شما بگويم كه در دامنه اين كوه ، گروهى سواره هستند ، حرف مرا باور مىكنيد ؟» .
گفتند : آرى . تو در ميان ما متّهم و بدنام نيستى و هرگز دروغى از تو نشنيدهايم .
فرمود : «اينك ، من شما را به عذابى سخت و پيش رو ، هشدار مىدهم . اى فرزندان عبد المطّلب ! اى فرزندان عبد مناف ! اى فرزندان زُهره !» و به همين ترتيب ، همه تيرههاى قريش را نام برد [و ادامه داد : ]«خداوند به من فرمان داده است كه به خويشانِ نزديكم هشدار دهم و من اختيار هيچ گونه سودى در دنيا و بهرهاى در آخرت را براى شما ندارم ، مگر اين كه بگوييد : لا إله إلّا اللّه [و ايمان بياوريد]» .
در اين هنگام ، ابو لهب گفت : هلاكت باد تو را در بقيّه روز ! براى همين ، ما را جمع كردهاى ؟ !
در اين هنگام ، خداوند ـ تبارك و تعالى ـ سوره «تَبَّتْ يَدَا أَبِى لَهَبٍ وَ تَبَّ»را نازل كرد .