175
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم

اگر با دقّت به اين تحليل روى آوريم ، مى‏توانيم بگوييم كه فتواى جايز نبودنِ قيمت‏گذارى ، به قيمت‏گذارى در مقابل قيمت طبيعى نظر دارد ؛ امّا فتواى جواز ، مربوط به قيمت‏گذارى و تعيين قيمت خاص در مقابل قيمت غير طبيعى ، به انگيزه رويارويى با عوامل ساختگىِ ماوراى افزايش قيمت‏ها به صورت وهمى و غير واقعى است . بر اين مبنا ، ميان فتواى فقيهان در باره قيمت‏گذارى ، ناسازگارى يافت نمى‏شود .

ارزانىِ نكوهيده

گاه كاستن از قيمت كالا ، با انگيزه‏هاى نفسانى و شيطانى است ، بدين سان كه فروشنده به منظور بيرون راندن رقيب از صحنه ، كالاى خود را ارزان‏تر از قيمت واقعى آن ، عرضه مى‏كند . بديهى است كه اين گونه ارزان‏فروشى ، نكوهيده ، و گاه به دليل ضربه زدن به توليد و اقتصاد جامعه ، خطرناك است . از اين رو در حديثى كه پيش از اين گذشت ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله پس از آن كه فروشنده اظهار كرد كه براى رضاى خدا كالايش را پايين‏تر از بهاى بازار مى‏فروشد ، او را تحسين نمود . بنا بر اين ، از اين حديث نيز مى‏توان نكوهيده بودن كاستن از قيمت كالا با انگيزه‏هاى غير الهى را استنباط كرد .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
174

عادلانه بودن قيمت‏ها در روزگار امير مؤمنان عليه السلام

با ملاحظه آنچه گذشت ، روشن مى‏شود كه فرمان امير مؤمنان امام على عليه السلام به مالك اَشتر در حُكم فرماندارى‏اش بر مصر براى آسان ساختن خريد و فروش با موازين عادلانه و قيمت‏هاى متناسب با حقّ فروشنده و مشترى ، نه تنها با موضع پيامبر صلى اللّه عليه و آله در مخالفت با قيمت‏گذارى منافات ندارد ، بلكه در همان سمت و سوست ؛ ليكن از زاويه رويارويى با عوامل مؤثّر در افزايش بى‏ضابطه قيمت‏ها مطرح شده است .

به بيان روشن‏تر ، فرمان امام على عليه السلام به مالك اَشتر ، تأكيدى است بر اين كه داد و ستد بايد آسان باشد و قيمت‏ها با موازين عادلانه تنظيم گردند . بدين جهت ، امام عليه السلام به وى فرمان نداده كه قيمت‏ها را پايين آورَد و ترديدى نيست كه تنظيم قيمت‏ها با موازين عادلانه ، به معناى زيان رساندن به توليد كننده يا فروشنده نيست ؛ بلكه همان سان كه امام ، خود ، در فرمانش تصريح فرموده ، هدف آن است كه قيمت‏ها به گونه‏اى تنظيم گردند كه نه به فروشنده و نه به مشترى ستم روا نشود ، و اين ، تنها هنگامى جامه تحقّق مى‏پوشد كه دولت زمينه مناسب را براى عرضه كالا به قيمت طبيعى فراهم آورَد .

بر همين پايه است كه شمارى از فقيهان ، فتوا داده‏اند كه در صورت اجحافِ فروشنده ، حاكم مى‏تواند به قيمت‏گذارى بپردازد .۱

1.فتواى جواز قيمت‏گذارى ، به اين فقيهان نسبت داده شده است : شيخ مفيد در المقنعة (ص ۹۶) ، ابن حمزه در الوسيلة (ر . ك : الجوامع الفقهيّة : ص ۷۴۵) ، شهيد در الدروس (ص ۳۳۲) . در مفتاح الكرامة (ج ۴ ص ۱۰۹) آمده است : «در كتاب‏هاى وسيله ، مختلف ، إيضاح ، دروس ، لمعه ، مقتصر وتنقيح آمده كه حاكم شرع به قيمت‏گذارى مى‏پردازد ، اگر فروشنده قيمت را ظالمانه تعيين كند ؛ زيرا اين كارش موجب ضرر رسانى به ديگران است كه شرع آن را نپذيرفته است» . امام خمينى رحمه اللّه مى‏گويد : «و امّا قيمت‏گذارى ، در ابتدا جايز نيست ؛ ليكن اگر فروشنده اجحاف كند ، ناچار مى‏شود كه قيمت را كاهش دهد ، و گرنه ، حاكم شرع ، او را ناچار مى‏كند كه كالا را به قيمت آن سرزمين يا به صلاحديد حاكم ، بفروشد . پس روايات دلالت كننده بر جايز نبودن قيمت‏گذارى ، شامل اين قبيل نمونه‏ها نمى‏شوند ؛ زيرا در اين حال ، قيمت نگذاشتن ، به احتكار منجر مى‏شود ، همان گونه كه اگر فروشنده براى فرار از فروش كالا ، قيمت را چنان تعيين كند كه هيچ كس نتواند آن را بخرد . بدون اشكال حاكم شرع ، حقّ تصميم‏گيرى دارد و آن روايات ، شامل اين حالت نمى‏شوند» (كتاب البيع : ج ۳ ص ۴۱۶) .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6998
صفحه از 576
پرینت  ارسال به