161
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم

۳۸۴۱.امام على عليه السلام ـ در نامه ايشان به اَشتر نخعى ، آن گاه كه وى را به كارگزارىِ مصر گماشت ـ :با اين همه ، بدان كه بسيارى از آنان (بازرگانان) در داد و ستد ، بيش از اندازه تنگ‏نظر و سختگيرند و بخل‏ورزىِ ناپسندى دارند و به منظور سود بيشتر ، كالا را احتكار مى‏كنند و به ميل خود براى كالاها قيمت مى‏گذارند و اين كار ، براى توده مردم ، زيانبار و براى واليان هم مايه ننگ و عيب است . پس ، از احتكار باز دار ؛ چرا كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله از آن منع فرمود .

۴ / ۷

باز داشتن از سوگند خوردن

۳۸۴۲.صحيح ابن حبّانـ به نقل از ابو سعيد خُدرى ـ :عربى بيابانگرد با گوسفند همراهش گذشت . گفتم : آن را به سه درهم به من مى‏فروشى ؟ گفت : نه ، به خدا سوگند ! سپس آن را به من فروخت . ماجرا را براى پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله بازگو كردم . فرمود : «آخرتش را به دنيايش فروخت» .

۴ / ۸

ترغيب به آميختن خريد و فروش با صدقه

۳۸۴۳.السنن الكبرى، نسايىـ به نقل از قيس بن ابى غرزه ـ :ما در مدينه خرما خريد و فروش مى‏كرديم و خودمان را سَمسار (دلّال) مى‏ناميديم و مردم نيز ما را چنين مى‏ناميدند . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله روزى به سوى ما بيرون آمد و ما را با نامى ناميد كه از آنچه خودمان و مردم مى‏ناميديم ، بهتر بود . فرمود : «اى گروه تاجران ! در خريد و فروشتان ، كارهاى بيهوده رخ مى‏دهد . پس آن را با صدقه در آميزيد» .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
160

۳۸۴۱.الإمام عليّ عليه السلام ـ مِن كِتابِهِ لِلأَشتَرِ النَّخعِيِّ حينَ وَلاّهُ مِصرَ ، في ذِكرِ التُّجّارِ ـ :اِعلَم ـ مَعَ ذلِكَ ـ أنَّ في كَثيرٍ مِنهُم ضيقا فاحِشا ، وشُحّا قَبيحا ، وَاحتِكارا لِلمَنافِعِ ، وتَحَكُّما فِي البِياعاتِ ، وذلِكَ بابُ مَضَرَّةٍ لِلعامَّةِ ، وعَيبٌ عَلَى الوُلاةِ ، فَامنَع مِنَ الاِحتِكارِ ؛ فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله مَنَعَ مِنهُ .۱

۴ / ۷

النَّهيُ عَنِ الحَلفِ

۳۸۴۲.صحيح ابن حبّان عن أبي سعيد الخدري :مَرَّ أعرابِيٌّ بِشاةٍ ، فَقُلتُ : تَبيعُنيها بِثَلاثَةِ دَراهِمَ ؟ قالَ : لا وَاللّهِ ، ثُمَّ باعَنيها ، فَذَكَرتُ ذلِكَ لِرَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله فَقالَ : باعَ آخِرَتَهُ بِدُنياهُ .۲

۴ / ۸

الحَثُّ عَلَى شَوبِ البَيعِ بِالصَّدَقَةِ

۳۸۴۳.السنن الكبرى للنسائي عن قيس بن أبي غرزة :كُنّا بِالمَدينَةِ نَبيعُ الأَوساقَ۳ونَبتاعُها ، وكُنّا نُسَمّي أنفُسَنا السَّماسِرَةَ ويُسَمّيناهُ النّاسُ ، فَخَرَجَ إلَينا رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله ذاتَ يَومٍ فَسَمّانا بِاسمٍ هُوَ خَيرٌ مِنَ الَّذي سَمَّينا أنفُسَنا وسَمّانا النّاسُ ، فَقالَ : يا مَعشَرَ التُّجّارِ ، إنَّهُ يَشهَدُ بَيعَكُمُ اللَّغوُ فَشوبوهُ بِالصَّدَقَةِ .۴

1.نهج البلاغة : الكتاب ۵۳ ، تحف العقول : ص ۱۴۰ ، بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۶۰۷ ح ۷۴۴ .

2.صحيح ابن حبّان : ج ۱۱ ص ۲۷۶ ح ۴۹۰۹ ، الورع لابن أبي الدنيا : ص ۱۰۳ ح ۱۶۲ نحوه ، موارد الظمآن : ص ۲۷۰ ح ۱۰۹۹ ، كنز العمّال : ج ۱۶ ص ۷۰۷ ح ۴۶۴۵۱ .

3.الأوساقُ : جمع وَسَق : الحِملُ ، وما حَملت النخلة (لسان العرب : ج ۱۰ ص ۳۷۹ «وسق»)، الوسق: ضمّ الشيء إلى الشيء(تاج العروس: ج ۱۳ ص ۴۸۳) .

4.السنن الكبرى للنسائي : ج ۳ ص ۱۳۲ ح ۴۷۴۲ ، التاريخ الكبير : ج ۷ ص ۱۴۴ الرقم ۶۴۳ ، مسند الحميدي : ج ۱ ص ۲۰۸ ح ۴۳۸ ، الآحاد والمثانى : ج ۲ ص ۲۶۰ ح ۱۰۱۴ ، اُسد الغابة : ج ۴ ص ۴۱۸ الرقم ۴۳۸۵ كلّها نحوه .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7014
صفحه از 576
پرینت  ارسال به