۳۸۳۷.تنبيه الغافلين :روايت شده است : هنگامى كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله وارد مدينه شد ، اهل مدينه از بدترين مردم در پيمانه كردن بودند و آنها دو پيمانه و وزنه داشتند . آنها چون مىخريدند ، با پيمانه بيشتر مىخريدند و با پيمانه ناقص مىفروختند . پيامبر صلى اللّه عليه و آله به آنها فرمود : «واى بر شما ، چه مىكنيد ؟ !» .
۴ / ۶
باز داشتن از احتكار كردن
۳۸۳۸.امام على عليه السلام :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله بر احتكار گنندگان گذشت و فرمان داد تا آنچه احتكار كردهاند ، به ميان بازار آورده شود ؛ جايى كه تماشاگران ، آن را ببينند .
۳۸۳۹.امام صادق عليه السلام :در دوران پيامبر صلى اللّه عليه و آله ، [يك بار] غلّه ناياب شد . مسلمانان نزد ايشان آمدند و گفتند : اى پيامبر خدا ! غلّه ، ناياب شده و هيچ چيزى از آن باقى نمانده ، مگر نزد فلانى . به او فرمان بده تا آن را به مردم بفروشد .
پس پيامبر صلى اللّه عليه و آله حمد و ثناى خداى را به جاى آورد و سپس فرمود : «اى فلانى ! مسلمانان گفتهاند كه غلّه ، ناياب شده ، جز مقدارى كه نزد توست . پس آن را بيرون آور و هر گونه كه مىخواهى ، بفروش و آن را در بند نكن» .
۳۸۴۰.الكافىـ به نقل از ابو الفضل سالم حنّاط (گندمفروش) ـ :امام صادق عليه السلام به من فرمود : «كارت چيست ؟» .
گفتم : گندمفروشم . گاهى با رونق بازار مواجه هستم و گاهى بازار كساد است و من جنس را نگه مىدارم .
فرمود : «ديگران در باره كار تو چه نظرى دارند ؟» .
گفتم : مىگويند : محتكر است .
فرمود : «آيا غير از تو ، كسى آن را مىفروشد ؟» .
گفتم : من كمتر از يك سهم از هزار سهم را مىفروشم .
فرمود : «اشكال ندارد . محتكر ، مردى قريشى به نام حكيم بن حِزام بود . او هنگامى كه غذا وارد مدينه مىشد ، همه آن را مىخريد . پيامبر صلى اللّه عليه و آله بر او گذر كرد و فرمود : "اى حكيم بن حزام ! از احتكار حذر كن"» .