۳۸۰۸.صحيح مسلمـ به نقل از ابو سعيد خُدرى ـ :در حال سفر با پيامبر صلى اللّه عليه و آله بوديم كه مردى سوار بر شتر باركشش آمد و به سوى راست و چپ ، چشم گردانيد . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «هر كس مَركبى افزون دارد ، به آن كه مَركب ندارد ، برسانَد ، و هر كه توشهاى افزون دارد ، به آن كس كه توشه ندارد ، بدهد» و از گونههاى مال ، چندان ذكر كرد كه ما دريافتيم هيچ يك از ما را در مال افزونش ، حقّى نيست .
۳۸۰۹.امام رضا عليه السلام :مردى ، دو دينار ، نزد پيامبر صلى اللّه عليه و آله آورد و گفت : اى پيامبر خدا ! مىخواهم اين دو دينار را در راه خدا [و جهاد] بپردازم .
فرمود : «آيا پدر و مادر تو ، يا يكى از آن دو ، زنده اند ؟» .
گفت : آرى .
فرمود : «برو و اين دو دينار را خرج پدر و مادرت كن ؛ زيرا اين كار براى تو ، بهتر از آن است كه در راه خداوند ، انفاقشان كنى» .
مرد ، باز گشت و چنين كرد . سپس دو دينار ديگر آورد و گفت : آن كار را كردم و اينك اين دو دينار را مىخواهم در راه خدا بدهم .
فرمود : «آيا فرزندى دارى ؟» .
گفت : آرى .
فرمود : «برو و آنها را خرج فرزندت كن ؛ زيرا اين كار براى تو ، بهتر از آن است كه در راه خداوند ، انفاقشان كنى» .
مرد ، باز گشت و چنين كرد . پس بار ديگر ، دو دينار ديگر آورد و گفت : اى پيامبر خدا ! آن كار را كردم ، و اينها دو دينار ديگرند و مىخواهم آنها را در راه خداوند ، انفاق كنم .
فرمود : «آيا همسر دارى ؟» .
گفت : آرى .
فرمود : «آنها را خرج همسرت كن ؛ زيرا اين كار ، برايت بهتر از آن است كه در راه خداوند ، انفاقشان نمايى» .
مرد ، باز گشت و چنين كرد . پس باز ، دو دينار ديگر آورد و گفت : اى پيامبر خدا ! آن كار را كردم ، و اينها دو دينار ديگرند كه مىخواهم در راه خدا انفاق كنم .
فرمود : «آيا خدمتكارى دارى ؟» .
گفت : آرى .
فرمود : «آنها را خرج خدمتكارت بكن ؛ زيرا اين كار ، برايت بهتر از آن است كه در راه خداوند ، انفاقشان كنى» .
مرد چنان كرد . آن گاه دو دينار ديگر آورد و گفت : اى پيامبر خدا ! اينها دو دينار ديگرند كه مىخواهم در راه خدا بدهم .
فرمود : «بده ، و بدان كه اين دو دينار ، برترين دو دينار تو نيست [و ثواب آن از ثواب دينارهاى قبلى ، بيشتر نيست]» .