۳۷۹۷.سنن ابن ماجةـ به نقل از اَنَس ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله بر گنبدى بنا شده بر آستانه خانه مردى از انصار گذشت . فرمود : «اين چيست ؟» . گفتند : گنبدى است كه فلان كس ، بنا كرده است . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «هر مالى كه چنين باشد ، روز قيامت ، وبال گردن صاحب خويش است» .
اين خبر به آن مرد انصارى رسيد . پس آن را ويران كرد . ديگر بار ، پيامبر صلى اللّه عليه و آله بر آن جا گذشت و آن را نديد . پس ، از آن پرسيد . به ايشان خبر دادند كه آن مرد ، چون سخن ايشان را شنيده ، آن را ويران كرده است . فرمود : «خدا رحمتش كند ! خدا رحمتش كند !» .
۳۷۹۸.سنن أبى داوودـ به نقل از اَنَس ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله بيرون آمد و گنبدى بلند ديد . فرمود : «اين چيست ؟» .
يارانش گفتند : اين ، از آنِ فلان مرد از انصار است . پيامبر صلى اللّه عليه و آله سكوت كرد و خود را نگاه داشت ، تا آن گاه كه صاحب آن گنبد ، نزد پيامبر خدا آمد و در ميان مردم ، به ايشان سلام داد . پيامبر صلى اللّه عليه و آله از او روى گرداند و اين كار را چند بار انجام داد ، چندان كه آن مرد ، خشم و روىگردانى ايشان را دريافت . پس ، از اين حال به ياران ايشان گِله بُرد و گفت : به خدا سوگند ، من ، [علّت ]اين رفتار پيامبر خدا را نمىدانم . گفتند : ايشان بيرون آمد و گنبدت را ديد . مرد به سوى گنبد خويش باز گشت و آن را با خاك يكسان كرد .
روزى، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله بيرون آمد و آن را نديد . فرمود : «آن گنبد، چه شد ؟» . گفتند : صاحب آن ، از روىگردانى شما ، به ما گِله كرد و ما از ماجرا باخبرش كرديم . پس ، آن را ويران ساخت . فرمود : «هان ! هر ساختمانى ، وبال گردن صاحب آن است ، مگر آن اندازه كه چارهاى از آن نباشد» .
۳ / ۴
خوددارى از خوراك و نوشيدنى نازپروردگان
۳۷۹۹.الزهد ، ابن حنبلـ به نقل از يزيد بن عبد اللّه بن قُسَيط ـ :مقدارى آرد الك شده بادام براى پيامبر صلى اللّه عليه و آله آوردند و چون [با آب] عملش آوردند ، فرمود : «اين چيست ؟» .
گفتند : شربت بادام .
فرمود : «آن را از جلوى من برداريد . اين ، نوشيدنىِ نازپروردگان است» .