125
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم

۳ / ۳

نكوهش نازپروردگى

۳۷۹۲.امام على عليه السلام :همراه پيامبر صلى اللّه عليه و آله در مسجد نشسته بوديم كه مُصعَب بن عُمَير وارد شد ، در حالى كه تنها پارچه‏اى يمنى بر خود داشت و با پاره‏اى پوست ، آن را پينه كرده بود . چون پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله وى را ديد ، از آن رو كه روزى در ناز و نعمت بود و اكنون در چنان حالى بود ، گريست . سپس فرمود : «چه سان خواهيد بود آن روز كه هر يك از شما صبحگاهان در يك جامه و شامگاهان در جامه ديگر است و پياپى ، قدح غذا در برابرش نهاده مى‏شود و خانه‏هايتان را همانند كعبه با پرده مى‏آراييد ؟» .
گفتند : اى پيامبر خدا ! آن روز ، بهتر از امروز خواهيم بود ؛ زيرا در بى‏نيازى مى‏توانيم به خوبى عبادت كنيم .
پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «هر آينه امروز ، بهتر از آن روزيد» .

۳۷۹۳.حلية الأولياءـ به نقل از ابن شهاب ـ :روزى ، عثمان بن مظعون به مسجد وارد شد ، در حالى كه رواَندازى پاره بر وى بود و با تكّه پوستى آن را پينه كرده بود . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله دلش به حال وى سوخت و يارانش نيز بر اثر دلسوزى ايشان ، دلشان سوخت . فرمود : «چه سان خواهيد بود در روزى كه هر يك از شما صبحگاهان در جامه‏اى است و شامگاهان در جامه‏اى ديگر ، و پياپى نزدش ظرف غذا نهاده مى‏شود و خانه‏هايتان را همچون كعبه با پرده مى‏آراييد ؟» .
گفتند : آرزو داريم كه چنان روزى در رسد ـ اى پيامبر خدا ـ تا به آسايش و رفاه دست يابيم .
فرمود : «بى ترديد ، چنان خواهد شد ؛ امّا امروز ، بيش از آن روز ، به سود شماست» .

۳۷۹۴.الزهد ، ابن حنبلـ به نقل از حرب بن ابى اسود ـ :طلحه بصرى گفت : به مدينه وارد شدم ، در حالى كه بِدان شناختى نداشتم ـ و شايد گفت : در آن جا ، آشنايى نداشتم ـ و به هر دو نفر از ما يك كفِ خرما مى‏رسيد . پس روزى ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله با ما نماز جماعت گزارد . سپس كسى از پشت ايشان بانگ بر آورد و گفت : اى پيامبر خدا ! خرما درون ما را سوزانده و جامه‏هاى كهنه كتانمان پوسيده است !
پيامبر صلى اللّه عليه و آله به سخنرانى ايستاد و پس از حمد و ثناى خداوند ، فرمود : «به خدا سوگند ، اگر برايتان گوشت و نانى مى‏يافتم ، به شما مى‏خوراندم . هر آينه ، روزگارى برايتان مى‏آيد كه ظرف‏هاى غذا ، صبحگاهان و شامگاهان ، پياپى نزدتان در مى‏آيد و جامه‏هايى همانند پوشش كعبه بر تن مى‏كنيد» .
گفتند : اى پيامبر خدا ! امروز بهتريم ، يا آن روز ؟
فرمود : «شما امروز ، بهتر از آن روز هستيد ؛ شما امروز ، بهتريد . در آن روز ، گردن يكديگر را خواهيد زد» .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
124

۳ / ۳

ذَمُّ الإترافِ

۳۷۹۲.الإمام عليّ عليه السلام :إنّا لَجُلوسٌ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله فِي المَسجِدِ ، إذ طَلَعَ مُصعَبُ بنُ عُمَيرٍ ما عَلَيهِ إلاّ بُردَةٌ لَهُ مَرقوعَةٌ بِفَروٍ ، فَلَمّا رَآهُ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله بَكى لِلَّذي كانَ فيهِ مِنَ النِّعمَةِ وَالَّذي هُوَ اليَومَ فيهِ ، ثُمَّ قالَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله : كَيفَ بِكُم إذا غَدا أحَدُكُم في حُلَّةٍ وراحَ في حُلَّةٍ ، ووُضِعَت بَينَ يَدَيهِ صَحفَةٌ ورُفِعَت اُخرى ، وسَتَرتُم بُيوتَكُم كَما تُستَرُ الكَعبَةُ ؟
قالوا : يا رَسولَ اللّهِ ، نَحنُ يَومَئِذٍ خَيرٌ مِنَّا اليَومَ ، نَتَفَرَّغُ لِلعِبادَةِ ، ونُكفَى المُؤنَةَ !
فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله : لَأَنتُمُ اليَومَ خَيرٌ مِنكُم يَومَئِذٍ .۱

۳۷۹۳.حلية الأولياء عن ابن شهاب :إنَّ عُثمانَ بنَ مَظعونٍ دَخَلَ يَوما المَسجِدَ وعَلَيهِ نَمِرَةٌ۲قَد تَخَلَّلَت فَرَقَعَها بِقِطعَةٍ مِن فَروَةٍ ، فَرَقَّ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله عَلَيهِ ورَقَّ أصحابُهُ لِرِقَّتِهِ ، فَقالَ : كَيفَ أنتُم يَومَ يَغدو أحَدُكُم في حُلَّةٍ ويَروحُ في اُخرى ، وتوضَعُ بَينَ يَدَيهِ قَصعَةٌ وتُرفَعُ اُخرى ، وسَتَرتُمُ البُيوتَ كَما تُستَرُ الكَعبَةُ ؟
قالوا : وَدِدنا أنَّ ذلِكَ قَد كانَ يا رَسولَ اللّهِ ، فَأَصابَنا الرَّخاءُ وَالعَيشُ .
قالَ : فَإِنَّ ذلِكَ لَكائِنٌ ، وأَنتُمُ اليَومَ خَيرٌ مِن اُولئِكَ .۳

۳۷۹۴.الزهد لابن حنبل عن حرب بن أبي الأسود عن طلحة البصريّ : قَدِمتُ المَدينَةَ ولَم يَكُن لي بِها مَعرِفَةٌ ـ ورُبَّما قالَ : عَريفٌ ـ وكانَ يُجرى عَلَينا مُدٌّ مِن تَمرٍ بَينَ اثنَينِ ، فَصَلّى بِنا رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله صَلاةً ، فَهَتَفَ بِهِ هاتِفٌ مِن خَلفِهِ فَقالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، قَد أحرَقَ بُطونَنا التَّمرُ ، وتَخَرَّقَت عَنَّا الخُنُفُ۴!
فَخَطَبَ فَحَمِدَ اللّهَ وأَثنى عَلَيهِ ، وقالَ : وَاللّهِ ، لَو أجِدُ لَكُمُ اللَّحمَ وَالخُبزَ لَأَطعَمتُكُموه ، ولَيَأتِيَنَّ عَلَيكُم زَمانٌ يُغدى عَلى أحَدِكُمُ الجِفانُ ويُراحُ ، ولَتَلبَسُنَّ مِثلَ أستارِ الكَعبَةِ .
قالوا : يا رَسولَ اللّهِ ، نَحنُ اليَومَ خَيرٌ مِنّا أو يَومَئِذٍ ؟
قالَ : أنتُمُ اليَومَ خَيرٌ مِنكُم يَومَئِذٍ ، أنتُمُ اليَومَ خَيرٌ مِنكُم يَومَئِذٍ ؛ يَضرِبُ بَعضُكُم رِقابَ بَعضٍ .۵

1.سنن الترمذي : ج ۴ ص ۶۴۷ ح ۲۴۷۶ ، الزهد لهناد : ج ۲ ص ۳۸۹ ح ۷۵۸ ، اُسد الغابة : ج ۵ ص ۱۷۶ الرقم ۴۹۳۶ ، سيره ابن إسحاق : ج ۴ ص ۱۷۴ الرقم ۲۴۶ ، سبل الهدى والرشاد : ج ۹ ص ۳۲۵ ، كنز العمّال : ج ۳ ص ۲۱۷ ح ۶۲۳۰ .

2.نَمِرَة : كلّ شملة مُخطّطة من مآزر العرب فهي نمرة (النهاية : ج ۵ ص ۱۱۸ «نمر») .

3.حلية الأولياء : ج ۱ ص ۱۰۵ الرقم ۱۱ .

4.الخُنُفُ : جمع خنيف ؛ وهو نوع غليظ من أردأ الكتّان (النهاية : ج ۲ ص ۸۴ «خنف») .

5.الزهد لابن حنبل : ص ۳۴ ، المعجم الكبير : ج ۸ ص ۳۱۰ ح ۸۱۶۰ ، البداية والنهاية : ج ۶ ص ۲۵۵ كلاهما عن طلحة بن عمر ، تاريخ الإسلام للذهبي : ج ۱ ص ۴۰۰ عن طلحة النصري وكلّها نحوه ، كنز العمّال : ج ۷ ص ۲۰۰ ح ۱۸۶۳۱ و راجع : مسند ابن حنبل : ج ۵ ص ۴۱۳ ح ۱۵۹۸۸ والمستدرك على الصحيحين : ج ۴ ص ۵۹۱ ح ۸۶۴۸ والسنن الكبرى : ج ۲ ص ۶۲۴ ح ۴۳۳۷ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7031
صفحه از 576
پرینت  ارسال به