83
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم

۴۲۹۸.تنبيه الخواطر :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله ... هنگامى كه آزار و ضربات قريش فراوان شد ، فرمود : «خدايا! قومم را بيامرز ، كه آنها نادان اند» . از اين رو خداى متعال فرمود : «و تو بر خويى بزرگ هستى».

۴۲۹۹.بشائر النبوّة :صفات ديگرى از پيامبر اسلام ، محمّد صلى اللّه عليه و آله ، در كتاب اشعيا آمده است كه بايد آنها را بكاويم و در اين صفات دقّت كنيم ... . محمّد به شهر طائف رفت تا اهل آن جا را به اسلام فرا بخواند و پشتيبانى آنها را در رويارويى با بت‏پرستى به دست آورد ؛ ولى در طائف ، دعوتش را راندند و مسخره‏اش كردند و به او سنگ زدند تا آن جا كه خونينش كردند و همه اينها او را دل‏سرد نكرد و از اين كه مانند اشعيا اين گونه برايشان دعا كند ، منصرف نكرد : «خدايا! قومم را بيامرز ، كه آنها نادان اند» .

ر . ك : ج ۱ ص ۳۲۱ (شكيبايى پيامبر صلى اللّه عليه و آله .

۷ / ۱۱

خوددارى از نفرين كردن براى شمارى از دشمنان

۴۳۰۰.صحيح البخارىـ به نقل از عروه ـ :عايشه همسر پيامبر صلى اللّه عليه و آله ]براى من] گفت كه به پيامبر صلى اللّه عليه و آله گفته است : آيا روزى سخت‏تر از روز اُحُد بر تو گذشته است ؟
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «من از قوم تو ، چه بلاها كه كشيدم ، و سخت‏ترين چيزى كه از آنها ديدم ، روز عقبه بود ، هنگامى كه [دعوت] خود را بر فرزند عبد ياليل بن عبد كُلال عرضه كردم [تا پشتيبانى آنها را به دست آورم]! ولى او نپذيرفت و من اندوهگين از همان رو به رويم رفتم و به حال نيامدم ، مگر در منطقه قرن الثعالب .۱سرم را بلند كردم ، ديدم ابرى بر من سايه انداخته است . نگريستم ، جبرئيل در آن بود كه مرا ندا داد : "خداوند ، سخن قومت را در باره تو و پاسخ ردّشان را به تو شنيد و خداوند ، فرشته كوه‏ها را به سوى تو فرستاده است تا هر چه بخواهى ، به او فرمان بدهى" .
پس فرشته كوه‏ها مرا ندا داد و به من سلام كرد و سپس گفت : اى محمّد ! آن به اختيار توست . اگر بخواهى ، هر دو كوه ابو قبيس و احمر [در دو سوى مكّه ]را بر رويشان صاف مى‏كنم» .
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «[گفتم :] بلكه اميدوارم كه خداوند از پشت آنها ، كسانى را بيرون آورد كه خداوند يگانه را بپرستند و هيچ چيزى را شريك او قرار ندهند» .

1.قرن الثعالب ، محلّى در نزديكى مكّه است كه محدث نورى ، آن را ميقات اهل نجد دانسته است. (م)


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم
82

۴۲۹۸.تنبيه الخواطر :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله . . . لَمّا أكثَرَت قُرَيشٌ أذاهُ وضَربَهُ ، قالَ : اللّهُمَّ اغفِر لِقَومي فَإِنَّهُم لا يَعلَمونَ ، فَلِذلِكَ قالَ اللّهُ تَعالى « وَ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ »۱.۲

۴۲۹۹.بشائر النّبوة :إنَّ صِفاتٍ اُخرى لِنَبِيِّ الإِسلامِ مُحَمَّدٍ صلى اللّه عليه و آله قَد وَرَدَت في سِفرِ أشعِيا ، فَلنَتَفَحَّص وَلنَتَأَمَّل هذِهِ الصِّفاتِ . . . ذَهَبَ مُحَمَّدٌ صلى اللّه عليه و آله إلى مَدينَةِ الطّائِفِ لِيَدعُوَ أهلَها إلَى الإِسلامِ ولِيَنشُدَ مُسانَدَتَهُم لَهُ في نِضالِهِ ضِدَّ الوَثَنِيَّةِ . وهُناكَ بِالطّائِفِ رَفَضوا دَعوَتَهُ‏سَخِروا مِنهُ وقَذَفوهُ بِالحِجارَةِ حَتّى أدمَوهُ ، ولَم يُثَبِّط كُلُّ ذلِكَ هِمَّتَهُ عَن أن يَدعُوَ لَهُم بِدَعوَةِ أشعِيا : «اللّهُمَّ اغفِر لِقَومي فَإِنَّهُم لايَعلَمونَ» .۳

راجع : ج ۱ ص ۳۲۰ (صبر النبيّ صلى اللّه عليه و آله ) .

۷ / ۱۱

الاِمتِناعُ عَنِ الدُّعاءِ على عدّة من الأعداء

۴۳۰۰.صحيح البخاري عن عروة :أنَّ عائِشَةَ زَوجَ النَّبِيِّ صلى اللّه عليه و آله حَدَّثَتهُ ، أنَّها قالَت لِلنَّبِيِّ صلى اللّه عليه و آله : هَل أتى عَلَيكَ يَومٌ كانَ أشَدَّ مِن يَومِ اُحُدٍ ؟
قالَ : لَقَد لَقيتُ مِن قَومِكِ ما لَقيتُ ، وكانَ أشَدُّ ما لَقيتُ مِنهُم يَومَ العَقَبَةِ ؛ إذ عَرَضتُ نَفسي عَلَى ابنِ عَبدِ ياليلَ بنِ عَبدِ كُلالٍ ، فَلَم يُجِبني إلى ما أرَدتُ ، فَانطَلَقتُ ـ و أنا مَهمومٌ ـ عَلى وَجهي ، فَلَم استَفِق إلاّ وأَنا بِقَرنِ الثَّعالِبِ ، فَرَفَعتُ رَأسي ، فَإِذا أنا بِسَحابَةٍ قَد أظَلَّتني ، فَنَظَرتُ فَإِذا فيها جِبريلُ فَناداني فَقالَ : إنَّ اللّهَ قَد سَمِعَ قَولَ قَومِكَ لَكَ وما رَدّوا عَلَيكَ ، وقَد بَعَثَ اللّهُ إلَيكَ مَلَكَ الجِبالِ لِتَأمُرَهُ بِما شِئتَ فيهِم .
فَناداني مَلَكُ الجِبالِ ، فَسَلَّمَ عَلَيَّ ، ثُمَّ قالَ : يا مُحَمَّدُ ، ذلِكَ فيما شِئتَ ، إن شِئتَ أن اُطبِقَ عَلَيهِمُ الأَخشَبَينِ ۴!
فَقالَ النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله : بَل أرجو أن يُخرِجَ اللّهُ مِن أصلابِهِم مَن يَعبُدُ اللّهَ وَحدَهُ ، لا يُشرِكُ بِهِ شَيئا .۵

1.القلم : ۴ .

2.تنبيه الخواطر : ج ۱ ص ۹۹ ، الطرائف : ص ۵۰۵ ، الإقبال : ج ۱ ص ۳۸۵ وليس فيه ذيله من «فلذلك» وكلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج ۹۸ ص ۱۶۶ ح ۵ ؛ صحيح ابن حبّان : ج ۳ص ۲۵۴ ح ۹۷۳ ، المعجم الكبير : ج ۶ ص ۱۲۰ ح ۵۶۹۴ كلاهما عن سهل بن سعد وليس فيهما ذيله من «فلذلك» وكلاهما نحوه ، كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۳۷۹ ح ۲۹۸۸۳ .

3.بشائر النبوّة للبدوي : ص ۱۲۴ ـ ۱۲۸ .

4.الأخشبان : الجبلان المطيفان بمكّة ، وهما أبو قبيس والأحمر (النهاية : ج ۲ ص ۳۲ «خشب») .

5.صحيح البخاري : ج ۳ ص ۱۱۸۰ ح ۳۰۵۹ ، صحيح مسلم : ج ۳ ص ۱۴۲۰ ح ۱۱۱ ، السنن الكبرى للنسائي : ج ۴ ص ۴۰۵ ح ۷۷۰۶ ، صحيح ابن حبّان : ج ۱۴ ص ۵۱۶ ح ۶۵۶۱ كلّها نحوه ، كنز العمّال : ج ۱۱ ص ۴۲۲ ح ۳۱۹۸۲ ؛ العمدة : ص ۳۳۵ ح ۵۶۱ نحوه .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6770
صفحه از 625
پرینت  ارسال به