۷ / ۱۰
دعا براى دشمنان نادان
۴۲۹۶.المعجم الكبيرـ به نقل از سهل بن سعد ـ :زمانى كه دندانهاى ميانى پيامبر صلى اللّه عليه و آله شكست و چهره ايشان مجروح گشت و كلاهخود ايشان شكافت ، من خود ، شاهد بودم و مىدانم چه كسى خون از چهرهاش مىشست و چه كسى آب برايش مىآورد و نيز بر زخمش چه نهادند تا خون ، بند آمد . فاطمه دختر محمّد پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله ، خون از چهرهاش مىشست و على عليه السلام در سپرى برايش آب مىآورد . چون فاطمه عليها السلام خون از چهره پدرش شست ، حصيرى را آتش زد و خاكستر كه شد ، مقدارى از آن خاكستر را برداشت و بر صورت ايشان نهاد و خون ، بند آمد .
سپس [پيامبر صلى اللّه عليه و آله در آن روز فرمود : «خشم خداوند ، بر قومى كه صورت پيامبر خدا را مجروح ساختند ، سخت شد» . سپس لختى درنگ كرد و آن گاه گفت : «بار خدايا ! قوم مرا بيامرز ، كه آنان نادان اند» .
۴۲۹۷.مسند ابن حنبلـ به نقل از ابو وائل ، از عبد اللّه بن مسعود ـ :هنگامى كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله در جِعرانه به تقسيم غنائم حُنَين پرداخت ، مسلمانان بر گِرد ايشان ازدحام كردند . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «خداوند ، بندهاى از بندگان خدا را به سوى قومش فرستاد و آنان او را زدند و چهرهاش را شكستند و او خون از چهره خويش پاك مىكرد و مىگفت : پروردگارا ! قومم را بيامرز ، كه آنان نادان اند» .
پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله را ديدم كه خون از چهره خويش پاك مىكرد و حكايت همان بنده را يادآورى مىكرد و مىگفت : «پروردگارا ! قومم را بيامرز ، كه آنان نادان اند» .