۴۲۷۱.اُسد الغابةـ به نقل از مصعب بن سعد ، از پدرش ـ :در روز فتح مكّه ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به مردم امان داد ، مگر چهار نفر : عكرمة بن ابى جهل ،۱عبد اللّه بن خطل ،۲مقيس بن صُبابه۳و عبد اللّه بن سعد بن ابى سرح .۴ابن خطل ، در حالى كه به پردههاى كعبه آويخته بود ، سعد بن ذُؤَيب و عمّار بن ياسر به سوى او دويدند و سعد كه جوانتر بود ، زودتر رسيد و او را كشت ؛ امّا مَقيس بن صُبابه را مردم در بازار ديدند و او را كشتند .
۴۲۷۲.السيرة النبويّة، ابن هشامـ به نقل از عبد اللّه بن حارثه ـ :به پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله خبر رسيد كه گروهى از منافقان ، در خانه سُوَيلم يهودى در جاسوم۵گرد مىآيند و مردم را از همراهى نمودن با پيامبر صلى اللّه عليه و آله و رفتن به تبوك ، دلسرد مىكنند . پيامبر صلى اللّه عليه و آله طلحة بن عبيد اللّه را با تنى چند از يارانش به سوى آنها فرستاد و به او فرمان داد كه خانه سُوَيلم را با همانها آتش بزند . طلحه چنين كرد و ضحّاك بن خليفه از پشت بام خانه بيرون پريد و پايش شكست و يارانش نيز بيرون پريدند و گريختند ، و ضحّاك در اين باره سرود :
به خانه خدا سوگند ، نزديك بود آتش محمّدضحّاك و ابن اُبَيرق را بسوزاند
به شتاب از خانه سُوَيلم بيرون آمدمو پا و دست شكسته شدم و به سختى بر مىخيزم
شما را بدرود مىگويم و ديگر چنان نخواهم كردمىترسم و هر كس آتش در برش بگيرد ، مىسوزد.
1.عكرمه پسر ابو جهل از دشمنان پيامبر صلى اللّه عليه و آله و مسلمانان بود و در جنگهاى مشركان با سپاه اسلام ، از فرماندهان آنها بود . در جنگ اُحد به همراه خالد بن وليد با عبور از كوه عينين باعث شهادت هفتاد تن از مسلمانان شد . هنگام فتح مكه پيامبر صلى اللّه عليه و آله خون او را مباح گرداند . و او به يمن گريخت . سپس به مكه برگشت و نزد رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله رفت و اظهار اسلام كرد . در جنگ حنين شركت كرد و پيامبر صلى اللّه عليه و آله اموال زيادى از غنائم آن جنگ را به وى بخشيد . وى از مخالفان حضرت على عليه السلام و از حاميان سقيفه بوده است . سرانجام در سن ۶۰ سالگى در جنگ برموك كشته شد (اُسد الغابة : ج ۴ ص ۷۰ ، تاريخ الطبرى : ج ۲ ص ۳۳۶ ، شرح نهج البلاغة : ج ۶ ص ۲۳) .
2.عبداللّه بن خطل پس از گرويدن به اسلام مرتد شده و فردى را به ناحق كشت ، او به هجو و توهين پيامبر صلى اللّه عليه و آله مىپرداخت و به دستور پيامبر صلى اللّه عليه و آله محكوم به اعدام شد و بين ركن و مقام يا زمزم و مقام به قتل رسيد (السيرة النبويّة : ج ۴ ص ۵۸ ، فتح البارى : ج ۴ ص ۵۲ و ج ۸ ص ۱۳) .
3.مقيس بن صبابة كنانى از مكه به مدينه آمد ، و اظهار اسلام كرد و قاتل برادر خود را كه به خطا كشته شده بود در محله «بنى النجار» پيدا كرد و تقاضاى ديه كرد . آنان ديه را به صاحب خون پرداختند . در هنگام برگشت به طرف مدينه در بين راه قيس بن هلال را به قتل رساند ، و به مكه گريخت و مرتد شد . پيامبر صلى اللّه عليه و آله ، خون او را مباح نمود . وى در فتح مكه در بازار مكه كشته شد (اُسد الغابة : ج ۵ ص ۴۲ ـ ۶۲ ، تاريخ الطبرى : ج ۲ ص ۲۶۲) .
4.عبد اللّه بن سعد بن أبى سرح ، صحابى و از كاتبان وحى به شمار مىآيد . كه گاه در آن دخل و تصرف مىكرد . او مرتد شد و به مكه گريخت . پيامبر صلى اللّه عليه و آله دستور قتل او را داد ، در فتح مكه حضرت صلى اللّه عليه و آله عفو عمومى صادر كرد مگر چند نفر از جمله عبداللّه بن سعد بن ابى سرح ، از اين رو عثمان بن عفان برادر رضاعى عبداللّه از پيامبر صلى اللّه عليه و آله امان خواست . حضرت بعد از مدت زيادى موافقت كرد . او در زمان عثمان به عنوان كارگزار او در مصر برگزيده شد (تاريخ الطبرى : ج ۳ ص ۱۱۸۳ ، تاريخ اسلام ، دكتر ابراهيم آيتى : ص ۵۶۲) .
5.جاسوم ، نام محلّى در مدينه بوده است .