57
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم

۴۲۷۱.اُسد الغابةـ به نقل از مصعب بن سعد ، از پدرش ـ :در روز فتح مكّه ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به مردم امان داد ، مگر چهار نفر : عكرمة بن ابى جهل ،۱عبد اللّه‏ بن خطل ،۲مقيس بن صُبابه۳و عبد اللّه‏ بن سعد بن ابى سرح .۴ابن خطل ، در حالى كه به پرده‏هاى كعبه آويخته بود ، سعد بن ذُؤَيب و عمّار بن ياسر به سوى او دويدند و سعد كه جوان‏تر بود ، زودتر رسيد و او را كشت ؛ امّا مَقيس بن صُبابه را مردم در بازار ديدند و او را كشتند .

۴۲۷۲.السيرة النبويّة، ابن هشامـ به نقل از عبد اللّه‏ بن حارثه ـ :به پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله خبر رسيد كه گروهى از منافقان ، در خانه سُوَيلم يهودى در جاسوم۵گرد مى‏آيند و مردم را از همراهى نمودن با پيامبر صلى اللّه عليه و آله و رفتن به تبوك ، دلسرد مى‏كنند . پيامبر صلى اللّه عليه و آله طلحة بن عبيد اللّه‏ را با تنى چند از يارانش به سوى آنها فرستاد و به او فرمان داد كه خانه سُوَيلم را با همانها آتش بزند . طلحه چنين كرد و ضحّاك بن خليفه از پشت بام خانه بيرون پريد و پايش شكست و يارانش نيز بيرون پريدند و گريختند ، و ضحّاك در اين باره سرود :

به خانه خدا سوگند ، نزديك بود آتش محمّدضحّاك و ابن اُبَيرق را بسوزاند
به شتاب از خانه سُوَيلم بيرون آمدمو پا و دست شكسته شدم و به سختى بر مى‏خيزم
شما را بدرود مى‏گويم و ديگر چنان نخواهم كردمى‏ترسم و هر كس آتش در برش بگيرد ، مى‏سوزد.

1.عكرمه پسر ابو جهل از دشمنان پيامبر صلى اللّه عليه و آله و مسلمانان بود و در جنگ‏هاى مشركان با سپاه اسلام ، از فرماندهان آنها بود . در جنگ اُحد به همراه خالد بن وليد با عبور از كوه عينين باعث شهادت هفتاد تن از مسلمانان شد . هنگام فتح مكه پيامبر صلى اللّه عليه و آله خون او را مباح گرداند . و او به يمن گريخت . سپس به مكه برگشت و نزد رسول اللّه‏ صلى اللّه عليه و آله رفت و اظهار اسلام كرد . در جنگ حنين شركت كرد و پيامبر صلى اللّه عليه و آله اموال زيادى از غنائم آن جنگ را به وى بخشيد . وى از مخالفان حضرت على عليه السلام و از حاميان سقيفه بوده است . سرانجام در سن ۶۰ سالگى در جنگ برموك كشته شد (اُسد الغابة : ج ۴ ص ۷۰ ، تاريخ الطبرى : ج ۲ ص ۳۳۶ ، شرح نهج البلاغة : ج ۶ ص ۲۳) .

2.عبداللّه‏ بن خطل پس از گرويدن به اسلام مرتد شده و فردى را به ناحق كشت ، او به هجو و توهين پيامبر صلى اللّه عليه و آله مى‏پرداخت و به دستور پيامبر صلى اللّه عليه و آله محكوم به اعدام شد و بين ركن و مقام يا زمزم و مقام به قتل رسيد (السيرة النبويّة : ج ۴ ص ۵۸ ، فتح البارى : ج ۴ ص ۵۲ و ج ۸ ص ۱۳) .

3.مقيس بن صبابة كنانى از مكه به مدينه آمد ، و اظهار اسلام كرد و قاتل برادر خود را كه به خطا كشته شده بود در محله «بنى النجار» پيدا كرد و تقاضاى ديه كرد . آنان ديه را به صاحب خون پرداختند . در هنگام برگشت به طرف مدينه در بين راه قيس بن هلال را به قتل رساند ، و به مكه گريخت و مرتد شد . پيامبر صلى اللّه عليه و آله ، خون او را مباح نمود . وى در فتح مكه در بازار مكه كشته شد (اُسد الغابة : ج ۵ ص ۴۲ ـ ۶۲ ، تاريخ الطبرى : ج ۲ ص ۲۶۲) .

4.عبد اللّه‏ بن سعد بن أبى سرح ، صحابى و از كاتبان وحى به شمار مى‏آيد . كه گاه در آن دخل و تصرف مى‏كرد . او مرتد شد و به مكه گريخت . پيامبر صلى اللّه عليه و آله دستور قتل او را داد ، در فتح مكه حضرت صلى اللّه عليه و آله عفو عمومى صادر كرد مگر چند نفر از جمله عبداللّه‏ بن سعد بن ابى سرح ، از اين رو عثمان بن عفان برادر رضاعى عبداللّه‏ از پيامبر صلى اللّه عليه و آله امان خواست . حضرت بعد از مدت زيادى موافقت كرد . او در زمان عثمان به عنوان كارگزار او در مصر برگزيده شد (تاريخ الطبرى : ج ۳ ص ۱۱۸۳ ، تاريخ اسلام ، دكتر ابراهيم آيتى : ص ۵۶۲) .

5.جاسوم ، نام محلّى در مدينه بوده است .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم
56

۴۲۷۱.اُسد الغابة عن مصعب بن سعد عن أبيه :لَمّا كانَ يَومُ فَتحِ مَكَّةَ أمَّنَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله النّاسَ إلاّ أربَعَةَ أنفُسٍ : عِكرِمَةُ بنُ أبي جَهلٍ ، وعَبدُ اللّهِ بنُ خَطَلٍ ، ومَقِيسُ بنُ صُبابَةَ ، وعَبدُ اللّهِ بنُ سَعدِ بنِ أبي سَرحٍ . فَأَمَّا ابنُ خَطَلٍ فَاُدرِكَ وهُوَ مُتَعَلِّقٌ بِأَستارِ الكَعبَةِ ، فَاستَبَقَ إلَيهِ سَعدُ بنُ ذُؤَيبٍ وعَمّارُ بنُ ياسِرٍ ، فَسَبَقَ سَعدٌ عَمّارا ـ وكانَ أشَبَّ الرَّجُلَينِ ـ فَقَتَلَهُ ، وأَمّا مَقِيسُ بنُ صُبابَةَ فَرَآهُ النّاسُ فِي السّوقِ فَقَتَلوهُ .۱

۴۲۷۲.السيرة النبويّة لابن هشام عن عبداللّه‏ بن حارثة :بَلَغَ رَسولَ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله أنَّ ناسا مِنَ المُنافِقينَ يَجتَمِعونَ في بَيتِ سُوَيلِمٍ اليَهودِيِّ ، وكانَ بَيتُهُ عِندَ جاسومَ۲، يُثَبِّطونَ النّاسَ عَن رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله في غَزوَةِ تَبوكَ ، فَبَعَثَ إلَيهِمُ النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله طَلحَةَ بنَ عُبَيدِ اللّهِ في نَفَرٍ مِن أصحابِهِ ، وأَمَرَهُ أن يُحرِقَ عَلَيهِم بَيتَ سُوَيلِمٍ ، فَفَعَلَ طَلحَةُ ، فَاقتَحَمَ الضَّحّاكُ بنُ خَليفَةَ مِن ظَهرِ البَيتِ ، فَانكَسَرَت رِجلُهُ ، وَاقتَحَم أصحابُهُ فَأَفلَتوا ، فَقالَ الضَّحّاكُ في ذلِكَ :

كادَت وبَيتِ اللّهِ نارُ مُحَمَّدٍيَشيطُ۳بِهَا الضَّحّاكُ وَابنُ اُبَيرِقِ
وظَلتُ وقَد طَبَّقتُ كِبسَ سُوَيلِمٍأنوءُ عَلى رِجلي كَسيرا ومِرفَقي
سَلامٌ عَلَيكُم لا أعودُ لِمِثلِهاأخافُ ومَن تَشمَل بِهِ النّارُ يُحرَقِ .۴

1.اُسد الغابة : ج ۲ ص ۴۳۱ الرقم ۱۹۹۰ ، السنن الكبرى : ج ۸ ص ۳۵۶ ح ۱۶۸۷۹ ، المعجم الأوسط : ج ۶ ص ۳۴۲ ح ۶۵۷۷ ، السيرة النبويّة لابن كثير : ج ۳ ص ۵۶۶ كلاهما عن أنس ، الإصابة : ج ۳ ص ۴۸ الرقم ۳۱۵۸ كلّها نحوه ، كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۵۱۹ ح ۳۰۱۹۰ .

2.جاسوم : اسم موضع (هامش المصدر) .

3.يَشيطُ : أي يحترق (النهاية : ج ۲ ص ۵۱۹ «شيط») .

4.السيرة النبويّة لابن هشام : ج ۴ ص ۱۶۰ ، السيرة النبويّة لابن كثير : ج ۴ ص ۵ ، البداية والنهاية : ج ۵ ص ۳ ، الدرر لابن عبد البرّ : ص ۲۳۸ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7163
صفحه از 625
پرینت  ارسال به