329
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم

۴۵۷۸.الكامل فى التاريخـ در يادكرد از محاصره طائف ـ :هنگامى كه فراريان قبيله ثقيف و ديگر قبيله‏ها كه [در جنگ حُنَين] به آنها پيوسته بودند ، به طائف باز آمدند ، دروازه‏هاى شهر را بستند و به دور خود ، حصار كشيدند و آنچه نياز داشتند ، در [داخلِ] آن گرد آوردند . پيامبر صلى اللّه عليه و آله به سوى آنها حركت كرد ... و چند تن از بردگان اهالى طائف بر پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرود آمدند و پيامبر صلى اللّه عليه و آله آنها را آزاد كرد كه از جمله آنها ، ابو بكره نفيع بن مسروح بود كه از آنِ حارث بن كلده بود ... و هنگامى كه اهالى طائف اسلام آوردند ، اربابانِ اين بندگان با پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله گفتگو كردند تا آنها را دوباره به بردگى آنها باز گرداند ؛ امّا پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «چنين نمى‏كنم . آنها آزاد شدگان خداوندند» .

۴۵۷۹.المغازىـ در يادكرد از جنگ طائف ـ :جارچىِ پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله ندا داد : «هر برده‏اى كه از قلعه فرود آيد و به سوى ما بيايد ، آزاد است !» . چند مرد از قلعه بيرون آمدند كه حدود ده و اندى نفر مى‏شدند ... و پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله همه آنها را آزاد كرد و هر كدام را به مردى از مسلمانان سپرد تا هزينه‏اش را تأمين كند و او را با خود ببرد ... و پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به آنها فرمان داد كه قرآن را به آنها ياد دهند و سنّت‏هاى دينى را به آنها بياموزند .
هنگامى كه قبيله ثقيف اسلام آوردند ، بزرگان آنها از جمله حارث بن كلده در باره اين بردگانِ آزاد شده ، [با پيامبر صلى اللّه عليه و آله سخن گفتند و خواستار باز گرداندن آنها به بردگى شدند . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «آنان ، آزاد شدگانِ خداوند هستند . راهى براى تسلّط بر آنها نيست» . و از اين ماجرا رنج شديدى به اهالى طائف رسيد و بر غلامان ]آزاد شده] خود ، خشم گرفتند .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم
328

۴۵۷۸.الكامل في التاريخـ في ذِكرِ حِصارِ الطّائِفِ ـ :لَمّا قَدِمَ المُنهَزِمونَ مِن ثَقيفٍ ومَنِ انضَمَّ إلَيهِم مِن غَيرِهِم إلَى الطّائِفِ أغلَقوا عَلَيهِم مَدينَتَهُم ، وَاستُحصِروا ، وجَمَعوا ما يَحتَاجونَ إلَيهِ ، فَسارَ إلَيهِمُ النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله . . . ونَزَلَ إلى رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله نَفَرٌ مِن رَقيقِ أهلِ الطّائِفِ فَأَعتَقَهُم ، مِنهُم : أبوبَكرَةَ نَفيعُ بنُ مَسروحٍ وكانَ لِلحارِثِ بنِ كَلدَةَ . . . فَلَمّا أسلَمَ أهلُ الطّائِفِ تَكَلَّمَت ساداتُ اُولئِكَ العَبيدِ في أن يَرُدَّهُم رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله إلى الرِّقِّ ، فَقالَ : لا أفعَلُ ، اُولئِكَ عُتَقاءُ اللّهِ .۱

۴۵۷۹.المغازيـ في ذِكرِ غَزوَةِ الطّائِفِ ـ :نادى مُنادي رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله : أيُّما عَبدٍ نَزَلَ مِنَ الحِصنِ وخَرَجَ إلَينا فَهُوَ حُرٌّ ! فَخَرَجَ مِنَ الحِصنِ رِجالٌ ، بِضعَةَ عَشَرَ رَجُلاً . . . كُلُّ هؤُلاءِ أعتَقَهُم رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله ، ودَفَعَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله كُلَّ رَجُلٍ مِنهُم إلى رَجُلٍ مِنَ المُسلِمينَ يَمونُهُ۲ويَحمِلُهُ . . . وأَمَرَهُم رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله أن يُقرِئوهُمُ القُرآنَ ويُعَلِّموهُمُ السُّنَنَ .
فَلَمّا أسلَمَت ثَقيفٌ تَكَلَّمَت أشرافُهُم في هؤُلاءِ المُعتَقينَ ، فيهِمُ الحارِثُ بنُ كَلدَةَ ، يَرُدّوهُم فِي الرِّقِّ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله : اُولئِكَ عُتَقاءُ اللّهِ ، لا سَبيلَ إلَيهِم ! وبَلَغَ ذلِكَ مِن أهلِ الطّائِفِ مَشَقَّةً شَديدَةً ، وَاغتاظوا عَلى غِلمانِهِم .۳

1.الكامل في التاريخ : ج ۱ ص ۶۲۸ .

2.يمونه : يحتمل مؤونته ويقوم بكفايته (الصحاح : ج ۶ ص ۲۲۰۹ «مون») .

3.المغازي : ج ۳ ص ۹۳۱ و ۹۳۲ ، الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۱۵۸ نحوه و راجع : السنن الكبرى : ج ۹ص ۳۸۳ ح ۱۸۸۳۸ والمناقب لابن شهرآشوب : ج ۱ ص ۲۱۲ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6965
صفحه از 625
پرینت  ارسال به