۴۵۶۹.صحيح البخارىـ به نقل از سالم ، از پدرش ـ :پيامبر صلى اللّه عليه و آله خالد بن وليد را به سوى بنى جُذَيمه روانه و آنها را به اسلام دعوت كرد ؛ ولى بلد نبودند بگويند : اسلام آورديم و مىگفتند : دينمان را تغيير داديم ، دينمان را تغيير داديم . خالد هم با آنها جنگيد و كشت و اسير گرفت و به هر يك از ما يك اسير داد تا اين كه روزى ، خالد فرمان داد كه هر مردى از ما ، اسيرش را بكشد . گفتم : به خدا سوگند ، من اسيرم را نمىكشم و هيچ كدام از يارانم نيز اسيرش را نمىكشد ، تا آن كه بر پيامبر صلى اللّه عليه و آله وارد شديم و ماجرا را بازگو كرديم . پيامبر صلى اللّه عليه و آله دستانش را بالا برد و دو بار گفت : «خدايا! من از آنچه خالد كرده است ، به سوى تو بيزارى مىجويم» .