301
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم

۴۵۴۹.الطبقات الكبرىـ در يادكرد از گروهان اعزامى عبد الرحمان به دومة الجندل۱ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله عبد الرحمان بن عوف را فرا خواند و او را پيش روى خود نشاند و با دست خود ، عمامه بر سرش نهاد و فرمود : «به نام خدا و در راه خدا بجنگ و با هر كس كه به خدا كفر مى‏ورزد ، بجنگ و از غنيمت ، دزدى مكن و خيانت نكن و كودكان را نكُش» .

۴۵۵۰.نثر الدرّ :پيامبر صلى اللّه عليه و آله به عبد اللّه‏ بن جحش۲ـ كه او را به همراه هشت نفر از مهاجران [براى جاسوسى] فرستاده بود ـ چنين نوشت : «از محمّد ، پيامبر خدا : بر شما باد تقواى الهى ! با بركت خداوند ، حركت كنيد تا به نُخَيله برسيد و بايد دو روز بمانيد و اگر نيرنگى به كار ديديد ، درنگ كنيد و اگر غنيمتى به چنگ آورديد ، فراوان برداريد و اگر جنگيديد ، خوب بر آنها چيره شويد و اگر پيمانى بستيد ، وفا كنيد و پيمان مشركان را نپذيريد» .

۴۵۵۱.صحيح مسلمـ به نقل از جابر بن عبد اللّه‏ ـ :با پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله براى شركت در جنگى ، به طرف نجد حركت كرديم . پيامبر صلى اللّه عليه و آله در يك وادىِ پر از درختان خاردار ، به ما رسيد و زير درختى پياده شد و شمشيرش را به يكى از شاخه‏هاى آن آويخت . مسلمانان براى پناه گرفتن در سايه درختان ، در وادى پراكنده شدند .
؟؟؟ صفحات كنترل شود
پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «من خوابيده بودم كه مردى آمد و شمشير را برداشت . از خواب ، بيدار شدم . ديدم او بالاى سرم ايستاده است . همين قدر فهميدم كه شمشير در دست او مى‏درخشد . آن مرد به من گفت : كيست كه تو را از دست من بِرَهاند ؟ گفتم : خداوند . دوباره گفت : كيست كه تو را از دست من برهاند ؟ من گفتم : خداوند . آن مرد ، شمشير را غلاف كرد و نشست» و پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله هم متعرّض او نشد .

1.دومة الجندل ، منطقه‏اى هفت منزلى دمشق ، بين دمشق و مدينة الرسول .

2.ابو محمّد عبد اللّه‏ بن جحش بن رئاب اسدى ، صحابى ، مادرش عمه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله بود . او از كسانى است كه به حبشه رفت و به همراه پيامبر صلى اللّه عليه و آله به مدينه هجرت كرد. وى جزو نخستين اميرى بود كه از سوى حضرت صلى اللّه عليه و آله مأمور به انجام آن شد و در جنگ اُحد در حالى كه چهل و اندى سن داشت به شهادت رسيد . او و حمزه سيّد الشهدا در يك قبر دفن شده‏اند (الطبقات الكبرى : ج۳ ص۹۰ ، الإصابة : ج ۴ ص ۳۱ ح ۴۶۰۱ ، سير أعلام النبلاء : ج ۱ ص ۱۱۲) .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم
300

۴۵۴۹.الطبقات الكبرىـ في ذِكرِ سَرِيَّةِ عَبدِ الرَّحمنِ إلى دومَةِ الجَندَلِ ـ :دَعا رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله عَبدَ الرَّحمنِ بنَ عَوفٍ فَأَقعَدَهُ بَينَ يَدَيهِ وعَمَّمَهُ بِيَدِهِ ، وقالَ : اُغزُ بِسمِ اللّهِ وفي سَبيلِ اللّهِ ، فَقاتِل مَن كَفَرَ بِاللّهِ ، لا تَغُلَّ ولا تَغدِر ، ولا تَقتُل وَليدا .۱

۴۵۵۰.نثر الدرّ :كَتَبَ صلى اللّه عليه و آله لِعَبدِ اللّهِ بنِ جَحشٍ وكانَ أخرَجَهُ في ثَمانِيَةٍ مِنَ المُهاجِرينَ : مِن مُحَمَّدٍ رَسولِ اللّهِ ؛ عَلَيكُم بِتَقوَى اللّهِ ، سيروا عَلى بَرَكَةِ اللّهِ حَتّى تَأتوا نُخَيلَةَ ، فَعَلَيكُم إقامَةَ يَومَينِ ، فَإِن لَقيتُم كَيدا فَاصبِروا ، وإن غَنِمتُم فَوَفِّروا ، وإن قَتَلتُم فَأَثخِنوا ، وإن أعطيتُم عَهدا فَأَوفوا ، ولا تَقبَلوا عَهدَ المُشرِكينَ .۲

۴۵۵۱.صحيح مسلم عن جابر :غَزَونا مَعَ رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله غَزوَةً قِبَلَ نَجدٍ ، فَأَدرَكَنا رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله في وادٍ كَثيرِ العِضاهِ۳، فَنَزَلَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله تَحتَ شَجَرَةٍ ، فَعَلَّقَ سَيفَهُ بِغُصنٍ مِن أغصانِها ، قالَ : وتَفَرَّقَ النّاسُ فِي الوادي يَستَظِلّونَ بِالشَّجَرِ .
قالَ : فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله : إنَّ رَجُلاً أتاني وأَنا نائِمٌ ، فَأَخَذَ السَّيفَ ، فَاستَيقَظتُ وهُوَ قائِمٌ عَلى رَأسي ، فَلَم أشعُر إلاّ وَالسَّيفُ صَلتا۴في يَدِهِ ، فَقال لَي : مَن يَمنَعُكَ مِنّي ؟ قالَ : قُلتُ : اللّهُ . ثُمَّ قالَ فِي الثّانِيَةِ : مَن يَمنَعُكَ مِنّي ؟ قالَ : قُلتُ : اللّهُ ، قالَ : فَشامَ السَّيفَ۵، فَها هُوَ ذا جالِسٌ ، ثُمَّ لَم يَعرِض لَهُ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله .۶

1.الطبقات الكبرى : ج ۲ ص ۸۹ ، المغازي : ج ۲ ص ۵۶۰ ، تاريخ دمشق : ج ۲ ص ۴ و ج ۹ ص ۱۷۲ كلّها عن ابن عمر نحوه ، عيون الأثر : ج ۲ ص ۱۰۵ ، كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۵۹۳ ح ۳۰۲۸۹ .

2.نثر الدّر : ج ۱ ص ۲۵۹ .

3.العِضاه من الشجر : كلّ شجر له شوك . وقيل : العضاه : أعظم الشجر . وقبل : هي الخمط ، والخمط : كلّ شجر ذات شوك (لسان العرب : ج ۱۳ ص ۵۱۶ «عضه») .

4.أصلت سيفه : جرّده من غمده ، فهو مصلت (مجمع البحرين : ج ۲ ص ۱۴۰۱ «صلت») .

5.شام السيف شيما : سلّه وأغمده ، وهو من الأضداد (لسان العرب : ج ۱۲ ص ۳۳۰ «شيم») .

6.صحيح مسلم : ج ۴ ص ۱۷۸۶ ح ۱۳ ، صحيح البخاري : ج ۴ ص ۱۵۱۵ ح ۳۵۰۶ ، صحيح ابن حبّان : ج ۱۰ ص ۳۹۹ ح ۴۵۳۷ كلاهما نحوه ، كنز العمّال : ج ۱۱ ص ۳۸۱ ح ۳۱۸۲۳ ؛ الإرشاد : ج ۱ ص ۱۲۵ ، الخرائج والجرائح : ج ۱ ص ۱۶۴ ح ۳۵۳ كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج ۲۱ ص ۱۴ ح ۱۱ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6903
صفحه از 625
پرینت  ارسال به