۴۵۳۲.المغازىـ به نقل از ابن عبّاس ـ :وقت نماز ظهر كه رسيد ، بلال اذان و اقامه گفت و پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله رو به قبله ايستاد و مردم هم پشت سر ايشان صف كشيدند و پيامبر صلى اللّه عليه و آله ركوع و سجود را با مردم انجام داد و سپس سلام داد و دوباره به همان حالت آمادگى دفاعى ايستادند .
خالد بن وليد گفت : در حال غفلت بودند و اگر به ايشان حمله مىبرديم ، بر آنها دست مىيافتيم ؛ امّا اكنون [وقت] نمازى برايشان فرا مىرسد كه از جانها و فرزندانشان برايشان دوستداشتنىتر است .
جبرئيل، ميان نماز ظهر و عصر ، اين آيه را فرود آورد : «و چون ميان آنها [در ميدان جنگ] برايشان نماز را بر پا مىدارى ...»تا آخر آيه . اين ، نخستين نماز خوفى بود كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله خواند .
۴۵۳۳.مسند ابن حنبلـ به نقل از مالك بن عبد اللّه ـ :همراه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به جنگ رفتم . پشت سر امام جماعتى نماز نخواندم كه نمازش با وجود كامل بودن ركوع و سجودش ، كوتاهتر از نماز پيامبر صلى اللّه عليه و آله باشد .
۴ / ۹
كَرَم و جوانمردى
۴۵۳۴.امام صادق عليه السلام :در جنگ ذات الرِّقاع ،۱پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله زير درختى در كنار درّهاى پياده شد . در اين هنگام ، سيلى آمد و ميان ايشان و يارانش جدايى انداخت . مردى از مشركان ، پيامبر صلى اللّه عليه و آله را در آن حال ديد و مسلمانان نيز در آن طرف درّه ، ايستاده و منتظر بودند تا جريان سيل ، قطع شود . آن مرد مشرك به همراهان خود گفت : من ، محمّد را مىكُشم . آن گاه نزد پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله آمد و به روى ايشان ، شمشير كشيد و گفت : اى محمّد ! اينك چه كسى تو را از چنگ من مىرَهاند ؟
فرمود : «پروردگار من و تو» .
در اين هنگام ، جبرئيل عليه السلام آن مرد را از [روى] اسبش پرت كرد و او به پشت افتاد . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله برخاست و شمشير كشيد و روى سينه او نشست و فرمود : «اى غَورَث ! چه كسى تو را از چنگ من مىرَهاند ؟» .
گفت : بخشندگى و كَرَم تو ، اى محمّد !
پيامبر صلى اللّه عليه و آله از آن مرد ، دست كشيد و او برخاست ، در حالى كه مىگفت : به خدا سوگند كه تو از من ، بهتر و گرامىترى !