۴۵۱۷.الطبقات الكبرىـ در يادكرد از جنگ اُحُد ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله در آخر شب و هنگام سحر راه افتاد و راهنمايش ابو حَثَمه حارثى بود و به اُحُد ، جايگاه پل كنونى۱رسيد . وقت نماز فرا رسيد و در حالى كه مشركان را مىديد ، به بلال فرمان داد اذان و اقامه بگويد ، و با يارانش ، نماز صبح را در همان صفهاى جنگى خواند و [عبد اللّه] ابن اُبَى از همان جا با گروهش جدا شد و به سرعتِ شترمرغ ، دور شد و در همان حال مىگفت : پيامبر از من سرپيچى كرد و از بچّهها و كسانى كه رأى [و خِردى] ندارند ، پيروى كرد !۲و سيصد تن نيز همراه او از لشكر اسلام جدا شدند .
پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله با هفتصد تن ماند و اسبش با او بود و اسبى هم از آنِ ابو بُردة بن نيار بود . پيامبر صلى اللّه عليه و آله پيش آمد و يارانش را به صف كرد و پياده شد و صفها را صاف و مرتّب نمود و [براى لشكر ،] ميمنه و ميسره قرار داد و دو زره و كلاهخود و پوشش زير آن را به تن داشت و كوه اُحُد را پشت سر خود قرار داد و رو به مدينه ايستاد و كوه عَينين۳را سمت چپش قرار داد و پنجاه تيرانداز را بر آن نهاد و عبد اللّه بن جبير را به فرماندهى آنان گمارد و به آنها فرمان داد : «در همين رديف مىايستيد و پشت ما را حمايت مىكنيد و اگر ديديد كه ما [پيروز شدهايم و ]در حال غنيمت گرفتن هستيم ، با ما شريك نشويد و اگر ديديد كشته مىشويم ، به يارىمان نياييد» .
۴۵۱۸.الطبقات الكبرىـ در يادكرد از جنگ حُنَين ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله يارانش را سحرگاهان آماده كرد و آنها را به صف نمود و پرچمهاى كوچك و بزرگ را ميان اهل آن قرار داد .
1.جايگاهِ ياد شده ، مربوط به زمان گزارش است . (م)
2.عبد اللّه بن اُبَى ، بر ماندن در مدينه و جنگ خانه به خانه اصرار داشت و جوانان ، نظر به بيرون رفتن از مدينه و جنگ ميدانى داشتند . اين نظر ، توجيه نظامى و عقلايى نيز داشت . از اين رو ، پيامبر صلى اللّه عليه و آله صحنه نبرد را به بيرون از مدينه منتقل كرد . (م)
3.كوه عَينين يا كوه رُمات همان كوه كوچكى است كه در جنگ اُحد ، پيامبر عدهاى تيرانداز به فرماندهى عبداللّه بن جُبير بر آن گماشت .