259
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم

فصل چهارم:التزام به ارزش‏ها

۴ / ۱

پيروى از وحى در جنگ

۴۵۱۲.امام صادق عليه السلام :شيوه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله پيش از نزول سوره برائت ، آن بود كه جز با كسى كه با او مى‏جنگد ، نجنگد و جز با كسى كه با او محاربه مى‏كند و يا آهنگ آن را دارد ، وارد جنگ نشود و در اين باره از سوى خداوند، ره‏نمودى نازل شده بود : «اگر از شما كناره گرفتند و با شما نجنگيدند و پيشنهاد صلح به شما دادند ، در اين صورت خداوند ، راهى [براى حمله ]بر آنان برايتان قرار نداده است»، و پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله با كسى كه از او كناره مى‏گرفت و خود را دور مى‏داشت ، نمى‏جنگيد ، تا آن كه سوره برائت بر او نازل شد و پيامبر صلى اللّه عليه و آله را به كشتن مشركان فرمان داد ، چه كناره گرفته باشند و چه كناره نگرفته باشند ، مگر كسانى كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله در فتح مكّه پيمانى مدّتدار با آنها بسته بود .

۴۵۱۳.امام صادق عليه السلام :امير مؤمنان عليه السلام در باره ناسخ و منسوخ فرمود : «خداوند ـ تبارك و تعالى ـ وقتى محمّد صلى اللّه عليه و آله را مبعوث كرد ، در همان آغاز به او فرمان داد كه تنها به دعوت بپردازد و بر او نازل فرمود : «اى پيامبر ! ما تو را گواه و بشارت دهنده و هشدار دهنده فرستاديم * و دعوت كننده به سوى خدا به فرمان او ، و چراغى تابناك * و مؤمنان را بشارت بده كه از جانب خدا بخششى بزرگ دارند * از كافران و منافقان فرمان مبر و از آزارشان بگذر ، و به خدا توكّل كن، كه كارسازى [چون] خدا كفايت مى‏كند». بنا بر اين ، خداوند متعال ، او را در آغاز ، تنها براى دعوت بر انگيخت و دستور داد كه آنها (كافران و منافقان) را [با جنگ ]آزار ندهد .
هنگامى كه مشركان تصميم گرفتند او را در خواب ترور كنند ، خداوند متعال به او دستور هجرت داد و جنگ را بر او واجب نمود و فرمود : «به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل شده ، اجازه داده شد [كه بجنگند] ؛ چرا كه مورد ظلم قرار گرفته‏اند ، و بى گمان ، خداوند بر يارى آنان تواناست».
وقتى پيامبر صلى اللّه عليه و آله مردم را به جنگ فرمان داد ، بى‏تابى كردند و ترسيدند . پس خداوند متعال ، اين آيه را نازل فرمود : «آيا نديدى كسانى را كه به آنان گفته شده بود : [فعلاً از جنگيدن،] دست نگه داريد و نماز بر پا داريد و زكات بدهيد ، و[لى] همين كه جنگيدن بر آنان مقرّر شد ، ناگهان تعدادى از آنان از مردم (مشركان مكّه) ترسيدند ، مانند ترس از خدا يا ترسى بيشتر ؟ و گفتند : پروردگارا ! چرا بر ما جنگ مقرّر كردى ؟ چرا ما را تا مدّتى كوتاه مهلت ندادى ؟»، تا اين سخن خداى سبحان : «هر كجا باشيد ، مرگ ، شما را در مى‏يابد ، هر چند در برج‏هاى استوار باشيد». بدين ترتيب ، آيه جنگ ، آيه دست نگه داشتن را نَسخ كرد .
در جنگ بدر ، وقتى خداوند ، مشكلات مسلمانان را ديد ، بر پيامبرش اين آيه را فرو فرستاد : «اگر به صلح گراييدند ، تو [نيز] به آن گراى و بر خداوند ، توكّل كن».
و هنگامى كه اسلام ، قوى و جمعيت مسلمانان فراوان شد ، خداوند متعال ، نازل فرمود : «پس سستى نورزيد و [كافران را] به صلح فرا نخوانيد ، در حالى كه شما برتريد و خداوند با شماست و از [ارزش] اعمالتان هرگز نخواهد كاست». پس اين آيه ، آيه‏اى را كه در آن گرايش به صلح روا دانسته شده ، نَسخ كرده است . سپس خداوند سبحان ، در پايان سوره نازل فرمود : «مشركان را هر جا يافتيد ، بكشيد و آنان را بگيريد و حبسشان كنيد»(تا آخر آيه) و از جمله موارد نَسخ ، آن است كه خداوند متعال ، جنگ را بر امّت ، واجب كرد و براى يك مرد ، جنگ با ده مشرك را قرار داد و فرمود : «اگر از شما بيست تن پايدار باشند ، بر دويست تن چيره مى‏شوند»(تا آخر آيه) . سپس خداوند سبحان ، آن را نَسخ كرد و فرمود : «اكنون ، خداوند از [تكليف] شما كاست و دانست كه ضعف داريد . پس اگر از شما صد تن پايدار باشند ، بر دويست نفر چيره مى‏شوند»(تا آخر آيه) و با اين آيه ، آيات قبل از اين را نَسخ نمود و اين گونه شد كه مؤمنانى كه از برابر مشركانى مى‏گريزند كه بيش از دو برابرشان هستند ، فرار كننده از جنگ شمرده نمى‏شوند و اگر عدّه مشركان كمتر از دو برابر بود ، فرارى از جنگ شمرده مى‏شوند» .
تا آن جا كه على عليه السلام فرمود : «اين سخن خداوند سبحان : «با مردم به نيكى سخن بگوييد»نَسخ شده است . منظور از "مردم" ، يهود هستند كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله با آنها آتش‏بس بر قرار كرده بود . هنگامى كه ايشان از جنگ تبوك باز گشت ، خداوند متعال ، اين آيه را نازل فرمود : «با كسانى كه به خدا و آخرت ايمان نمى‏آورند ، بجنگيد»تا اين سخن خداى متعال : «در حالى كه خوار شدگان اند». اين آيه ، آن آتش‏بس را نَسخ كرد» .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم
258

الفَصلُ الرّابِع: الاِلتِزامُ بِالقِيَمِ

۴ / ۱

اِتِّباعُ الوَحيِ فِي القِتالِ

۴۵۱۲.الإمام الصادق عليه السلام :كانَت سيرَةُ رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله قَبلَ نُزولِ سورَةِ البَراءَةِ ألاّ يُقاتِلَ إلاّ مَن قاتَلَهُ ، ولا يُحارِبُ إلاّ مَن حارَبَهُ وأَرادَهُ ، وقَد كانَ نَزَلَ عَلَيهِ في ذلِكَ مِنَ اللّهِ عزّ و جلّ : « فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَـتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْاْ إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلاً »۱، فَكانَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله لا يُقاتِلُ أحَدا قَد تَنَحّى عَنهُ وَاعتَزَلَهُ ، حَتّى نَزَلَت عَلَيهِ سورَةُ البَراءَةِ ، وأَمَرَهُ اللّهُ بِقَتلِ المُشرِكينَ ؛ مَنِ اعتَزَلَهُ ومَن لَم يَعتَزِلهُ ، إلاَّ الَّذينَ قَد كانَ عاهَدَهُم رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله يَومَ فَتحِ مَكَّةَ إلى مُدَّةٍ .۲

۴۵۱۳.عنه عليه السلام :قالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام في ذِكرِ النّاسِخِ وَالمَنسوخِ : ومِنهُ أنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى لَمّا بَعَثَ مُحَمَّدا أمَرَهُ في بَدءِ أمرِهِ أن يَدعُوَ بِالدَّعوَةِ فَقَط ، وأَنزَلَ عَلَيهِ : « يَـأَيُّهَاالنَّبِىُّ إِنَّـا أَرْسَلْنَـكَ شَـهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِيرًا * وَ دَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجًا مُّنِيرًا * وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُم مِّنَ اللَّهِ فَضْلاً كَبِيرًا * وَ لاَ تُطِعِ الْكَـفِرِينَ وَ الْمُنَـفِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً »۳، فَبَعَثَهُ اللّهُ بِالدَّعوَةِ فَقَط ، وأَمَرَهُ ألاّ يُؤذِيَهُم ، فَلَمّا أرادوهُ بِما هَمّوا بِهِ مِن تَبييتٍ أمَرَهُ اللّهُ تَعالى بِالهِجرَةِ وفَرَضَ عَلَيهِ القِتالَ ، فَقالَ سُبحانَهُ : « أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَـتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُـلِمُواْ وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ »۴.
فَلَمّا أمَرَ النّاسَ بِالحَربِ جَزِعوا وخافوا ، فَأَنزَلَ اللّهُ تَعالى : « أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّواْ أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُواْ الصَّلَوةَ وَءَاتُواْ الزَّكَوةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَقَالُواْ رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلاَ أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ »إلى قَولِهِ سُبحانَهُ : « أَيْنَمَا تَكُونُواْ يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِى بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ »۵، فَنَسَخَت آيَةُ القِتالِ آيَةَ الكَفِّ .
فَلَمّا كانَ يَومُ بَدرٍ وعَرَفَ اللّهُ تَعالى حَرَجَ المُسلِمينَ ، أنزَلَ عَلى نَبِيِّهِ : « وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ »۶.
فَلَمّا قَوِيَ الإِسلامُ وكَثُرَ المُسلِمونَ أنزَلَ اللّهُ تَعالى : « فَلاَ تَهِنُواْ وَ تَدْعُواْ إِلَى السَّلْمِ وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ وَ لَن يَتِرَكُمْ أَعْمَــلَكُمْ »۷، فَنَسَخَت هذِهِ الآيَةَ الَّتي أذِنَ لَهُم فيها أن يَجنَحوا ، ثُمَّ أنزَلَ اللّهُ سُبحانَهُ في آخِرِ السّورَةِ : « فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ »۸إلى آخِرِ الآيَةِ ، ومِن ذلِكَ أنَّ اللّهَ تَعالى فَرَضَ القِتالَ عَلى الاُمَّةِ ، فَجَعَلَ عَلَى الرَّجُلِ الواحِدِ أن يُقاتِلَ عَشَرَةً مِنَ المُشرِكينَ ، فَقالَ : « إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَـبِرُونَ يَغْلِبُواْ مِاْئَتَيْنِ »۹إلى آخِرِ الآيَةِ .
ثُمَّ نَسَخَها سُبحانَهُ فَقالَ : « الْـٔـنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّاْئَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِاْئَتَيْنِ »۱۰إلى آخِرِ الآيَةِ ، فَنَسَخَ بِهذِهِ الآيَةِ ما قَبلَها ، فَصارَ مَن فَرَّ مِنَ المُؤمِنينَ فِي الحَربِ إن كانَت عِدَّةُ المُشرِكينَ أكثَرَ مِن رَجُلَينِ لِرَجُلٍ لَم يَكُن فارّا مِنَ الزَّحفِ ، وإن كانَتِ العِدَّةُ رَجُلَين لِرَجُلٍ كانَ فارّا مِنَ الزَّحفِ .
وساقَ الحَديثَ إلى قَولِهِ عليه السلام : ونُسِخَ قَولُهُ سُبحانَهُ : « وَ قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا »۱۱يَعنِي اليَهودَ حينَ هادَنَهُم رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله ، فَلَمّا رَجَعَ مِن غَزاةِ تَبوكَ أنزَلَ اللّهُ تَعالى : « قَـتِلُوا الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الأَْخِرِ »إلى قَولِهِ تَعالى : « وَهُمْ صَـغِرُونَ »۱۲، فَنَسَخَت هذِهِ الآيَةُ تِلكَ الهُدَنَةَ .۱۳

1.النساء : ۹۰ .

2.تفسير القمّي : ج ۱ ص ۲۸۱ عن أبي الصبّاح الكناني ، بحار الأنوار : ج ۳۵ ص ۲۹۱ ح ۷ .

3.الأحزاب : ۴۵ ـ ۴۸ .

4.الحجّ : ۳۹ .

5.النساء : ۷۷ و ۷۸ .

6.الأنفال : ۶۱ .

7.محمّد : ۳۵ .

8.التوبة : ۵ .

9.الأنفال : ۶۵ .

10.الأنفال : ۶۶ .

11.البقرة : ۸۳ .

12.التوبة : ۲۹ .

13.بحار الأنوار : ج ۱۹ ص ۱۷۵ ح ۱۹ نقلاً عن تفسير النعماني .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6738
صفحه از 625
پرینت  ارسال به