۴۴۶۶.مسند ابن حنبلـ به نقل از اَنَس ـ :عمر ، در باره اهل بدر براى ما سخن به ميان آورد و گفت : پيامبر خدا ، روز قبل از شروع جنگ ، قتلگاه مشركان را به ما نشان مىداد و مىفرمود : «فردا ، به خواست خداوند متعال ، فلانى در اين جا به خاك مىافتد و فردا به خواست خداوند متعال ، فلانى در اين جا به خاك مىافتد» .
جنگ كه شروع شد ، آن افراد در همان جايى كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرموده بود ، به خاك مىافتادند . من به پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله گفتم : سوگند به آن كه تو را به حق مبعوث كرد ، آن افراد در همان جايى كه فرموده بودى ، به خاك افتادهاند .
ايشان سپس دستور داد كه جنازه آنها را در جايى انداختند . آن گاه به طرف آنان رفت و فرمود : «اى فلان ! اى فلان ! آيا آنچه را خداوند به شما وعده داده بود ، راست يافتيد ؟ من كه آنچه را خدا به من وعده داده بود ، راست يافتم» .
عمر گفت : اى پيامبر خدا ! با افرادى كه به لاشهاى تبديل شدهاند ، سخن مىگويى ؟ فرمود : «همچنان كه شما سخن مرا مىشنويد ، آنها نيز مىشنوند ؛ امّا قادر به پاسخ دادن نيستند» .
۴۴۶۷.شرح الأخبارـ در يادكرد از جنگ خندق ، پس از شايعهپراكنى منافقان در مدينه ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله مسلمانان را به پايدارى در جاى خود و جدا نشدن از خندق فرمان داد و نيز به بردن زنان و كودكان و مردان كمتوان به بلندىهاى مدينه و قلعههاى آن تا جانشان آرام گيرد ، و به آنها وعده نصرت الهى داد .