۴۴۵۲.تفسير ابن أبى حاتمـ به نقل از قتاده ، در باره سخن خداى متعال : «اگر منافقان از كار خود دست بر ندارند»ـ :ارجاف ، يعنى دروغى كه منافقان ، آن را شايع مىكردند و مىگفتند : دشمن با عِدّه و عُدّه به سوى شما آمده است ! و براى ما ذكر شده كه منافقان مىخواستند نفاقى را كه در دلهايشان داشتند ، آشكار كنند و خداوند هم با اين آيه ، آنها را تهديد كرد : «اگر منافقان و بيماردلان از كار خود دست بر ندارند»تا «تو را بر ضدّ آنان مىشورانيم»؛ يعنى تو را بر مىانگيزيم تا بر ضدّ آنان اقدام كنى . و چون خداوند ، آنها را با اين آيه تهديد كرد ، قصد خود را كتمان كردند و آن را پوشاندند . «سپس جز مدّتى كوتاه نمىتوانند در كنار تو در آن بمانند»، يعنى در مدينه ، «ملعونين»يعنى نفرين شدگان . در هر حال «و هر كجا يافت شوند ، دستگير مىشوند و همگى كشته خواهند شد»، البتّه اگر نفاق خود را آشكار كنند [و وارد اقدامى عملى شوند] و اين «سنّت جارى خدا در باره كسانى [مانند آنها] در گذشته است»، كه گذشتگان نيز چون نفاقشان را آشكار مىكردند [ ، عذاب قتل را مىچشيدند] .
۴۴۵۳.التبيان فى تفسير القرآنـ در باره سخن خداى متعال : «و محمّد ، فرستادهاى بيش نيست كه پيش از او فرستادگانى گذشتهاند . پس آيا اگر او بميرد يا كشته شود ، شما به پشت سر خود بر مىگرديد [و دست از عقايدتان بر مىداريد] ؟ ! و هر كس به پشت سر خود باز گردد ، هيچ زيانى به خدا نمىرساند ، و خداوند به زودى ، سپاسگزاران را پاداش مىدهد . * و هيچ كس را نسزد [و عقلاً ممكن نيست] كه بميرد ، جز به فرمان [و اراده تكوينىِ] خداوند ، [كه مرگ هر زندهاى] نوشتهاى است معيّن و زماندار . و هر كس [از كوششهاى خود ، ]پاداش دنيا را بخواهد ، از آن به او مىدهيم ، و هر كس پاداش آخرت را بخواهد ، به او از آن مىدهيم و به زودى ، سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد»ـ :ابن عبّاس ، قتاده ، ضحّاك و مجاهد مىگويند : سبب نزول اين آيه ، آن بود كه چون در جنگ اُحُد شايع شد كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله كشته شده است . مردمى گفتند : اگر پيامبر مىبود ، كشته نمىشد! و ديگران گفتند : ما بر آنچه او جنگيد ، مىجنگيم تا به او ملحق شويم .
و سبب شكست و فرو ريختن لشكر مسلمانان ، آن بود كه تيراندازان ، جاى خود را در دهانه راه كوه ، ترك كردند ، با آن كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله آنها را از خالى كردن آن جا ، نهى كرده بود و از بازگشت از دهانه راه ، بر حذرشان داشته بود ؛ زيرا از كمين دشمن بر خود ، بيم داشت ، و چون مشركان در ابتداى جنگ اُحُد ، از مقابل هجوم مسلمانان گريختند و مسلمانان ، آنها را تعقيب كردند و به جمع غنايم پرداختند ، تيراندازانِ گمارده شده به دهانه راه كوه گفتند : آنها غنيمت ببرند و ما نبريم !؟ رئيس تيراندازان گفت : خدا را ، خدا را ، چنين نكنيد كه پيامبر به ما فرمان داده ، تكان نخوريم ! امّا آنها از او نپذيرفتند و رو به جاى ديگر نهادند و رئيس آنها با دوازده مرد ماند و همگى كشته شدند . خالد بن وليد با دويست سوار از راه كوه بر آنها وارد شد و در آن جا كمين كرده بود و اين حمله ، سبب هزيمت مسلمانان و شكسته شدن دندانهاى چهارگانه [ميان پيش و نيش ]پيامبر صلى اللّه عليه و آله و زخمى شدن او شد ، و كسى كه ايشان را مجروح كرد و دندان ايشان را شكست ، عقبة بن ابى وقّاص بود و گفته شده عبد اللّه بن قميّه بوده است كه بر بند گردن پيامبر صلى اللّه عليه و آله ضربهاى زد و به سوى مشركان رفت و گفت : محمّد را كشتم ، و اين خبر ، شايع شد و خداوند ، اين آيه را نازل فرمود .