209
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم

۴۴۵۲.تفسير ابن أبى حاتمـ به نقل از قتاده ، در باره سخن خداى متعال : «اگر منافقان از كار خود دست بر ندارند»ـ :ارجاف ، يعنى دروغى كه منافقان ، آن را شايع مى‏كردند و مى‏گفتند : دشمن با عِدّه و عُدّه به سوى شما آمده است ! و براى ما ذكر شده كه منافقان مى‏خواستند نفاقى را كه در دل‏هايشان داشتند ، آشكار كنند و خداوند هم با اين آيه ، آنها را تهديد كرد : «اگر منافقان و بيماردلان از كار خود دست بر ندارند»تا «تو را بر ضدّ آنان مى‏شورانيم»؛ يعنى تو را بر مى‏انگيزيم تا بر ضدّ آنان اقدام كنى . و چون خداوند ، آنها را با اين آيه تهديد كرد ، قصد خود را كتمان كردند و آن را پوشاندند . «سپس جز مدّتى كوتاه نمى‏توانند در كنار تو در آن بمانند»، يعنى در مدينه ، «ملعونين»يعنى نفرين شدگان . در هر حال «و هر كجا يافت شوند ، دستگير مى‏شوند و همگى كشته خواهند شد»، البتّه اگر نفاق خود را آشكار كنند [و وارد اقدامى عملى شوند] و اين «سنّت جارى خدا در باره كسانى [مانند آنها] در گذشته است»، كه گذشتگان نيز چون نفاقشان را آشكار مى‏كردند [ ، عذاب قتل را مى‏چشيدند] .

۴۴۵۳.التبيان فى تفسير القرآنـ در باره سخن خداى متعال : «و محمّد ، فرستاده‏اى بيش نيست كه پيش از او فرستادگانى گذشته‏اند . پس آيا اگر او بميرد يا كشته شود ، شما به پشت سر خود بر مى‏گرديد [و دست از عقايدتان بر مى‏داريد] ؟ ! و هر كس به پشت سر خود باز گردد ، هيچ زيانى به خدا نمى‏رساند ، و خداوند به زودى ، سپاس‏گزاران را پاداش مى‏دهد . * و هيچ كس را نسزد [و عقلاً ممكن نيست] كه بميرد ، جز به فرمان [و اراده تكوينىِ] خداوند ، [كه مرگ هر زنده‏اى] نوشته‏اى است معيّن و زماندار . و هر كس [از كوشش‏هاى خود ، ]پاداش دنيا را بخواهد ، از آن به او مى‏دهيم ، و هر كس پاداش آخرت را بخواهد ، به او از آن مى‏دهيم و به زودى ، سپاس‏گزاران را پاداش خواهيم داد»ـ :ابن عبّاس ، قتاده ، ضحّاك و مجاهد مى‏گويند : سبب نزول اين آيه ، آن بود كه چون در جنگ اُحُد شايع شد كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله كشته شده است . مردمى گفتند : اگر پيامبر مى‏بود ، كشته نمى‏شد! و ديگران گفتند : ما بر آنچه او جنگيد ، مى‏جنگيم تا به او ملحق شويم .
و سبب شكست و فرو ريختن لشكر مسلمانان ، آن بود كه تيراندازان ، جاى خود را در دهانه راه كوه ، ترك كردند ، با آن كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله آنها را از خالى كردن آن جا ، نهى كرده بود و از بازگشت از دهانه راه ، بر حذرشان داشته بود ؛ زيرا از كمين دشمن بر خود ، بيم داشت ، و چون مشركان در ابتداى جنگ اُحُد ، از مقابل هجوم مسلمانان گريختند و مسلمانان ، آنها را تعقيب كردند و به جمع غنايم پرداختند ، تيراندازانِ گمارده شده به دهانه راه كوه گفتند : آنها غنيمت ببرند و ما نبريم !؟ رئيس تيراندازان گفت : خدا را ، خدا را ، چنين نكنيد كه پيامبر به ما فرمان داده ، تكان نخوريم ! امّا آنها از او نپذيرفتند و رو به جاى ديگر نهادند و رئيس آنها با دوازده مرد ماند و همگى كشته شدند . خالد بن وليد با دويست سوار از راه كوه بر آنها وارد شد و در آن جا كمين كرده بود و اين حمله ، سبب هزيمت مسلمانان و شكسته شدن دندان‏هاى چهارگانه [ميان پيش و نيش ]پيامبر صلى اللّه عليه و آله و زخمى شدن او شد ، و كسى كه ايشان را مجروح كرد و دندان ايشان را شكست ، عقبة بن ابى وقّاص بود و گفته شده عبد اللّه‏ بن قميّه بوده است كه بر بند گردن پيامبر صلى اللّه عليه و آله ضربه‏اى زد و به سوى مشركان رفت و گفت : محمّد را كشتم ، و اين خبر ، شايع شد و خداوند ، اين آيه را نازل فرمود .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم
208

۴۴۵۲.تفسير ابن أبي حاتم عن قتادةـ في قَولِهِ تَعالى : « لَّئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَـفِقُونَ »ـ :الإِرجافُ : الكَذِبُ الَّذي كانَ يُذيعُهُ أهلُ النِّفاقِ ، ويَقولونَ : قَد أتاكُم عَدَدٌ وعُدَّةٌ . وذُكِرَ لَنا أنَّ المُنافِقينَ أرادوا أن يُظهِروا ما في قُلوبِهِم مِنَ النِّفاقِ ، فَأَوعَدَهُمُ اللّهُ بِهذِهِ الآيَةِ : « لَّئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَـفِقُونَ وَ الَّذِينَ فِى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ »إلى قَولِهِ « لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ »؛ أي لَنَحمِلَنَّكَ عَلَيهِم ولَنُحَرِّشَنَّكَ۱بِهِم . فَلَمّا أوعَدَهُمُ اللّهُ بِهذِهِ الآيَةِ كَتَموا ذلِكَ وأَسَرّوهُ « ثُمَّ لاَ يُجَاوِرُونَكَ فِيهَآ إِلاَّ قَلِيلاً »؛ أي بِالمَدينَةِ « مَّلْعُونِينَ »، قالَ : عَلى كُلِّ حالٍ « أَيْنَمَا ثُقِفُواْ أُخِذُواْ وَ قُتِّلُواْ تَقْتِيلاً »، قالَ : إذا هُم أظهَرُوا النِّفاقَ « سُنَّةَ اللَّهِ فِى الَّذِينَ خَلَوْاْ مِن قَبْلُ »۲، يَقولُ : هكَذا سُنَّةُ اللّهِ فيهِم إذا أظهَرُوا النِّفاقَ .۳

۴۴۵۳.التبيان فى تفسير القرآنـ في قَولِهِ تَعالى : « وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَـبِكُمْ وَمَن يَنقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ اللَّهَ شَيْـٔا وَسَيَجْزِى اللَّهُ الشَّـكِرِينَ * وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَـبًا مُّؤَجَّلاً وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الْأَخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِى الشَّـكِرِينَ »۴ـ :قالَ ابنُ عَبّاسٍ وقَتادَةُ وَالضَّحّاكُ ومُجاهِدٌ : إنَّ سَبَبَ نُزولِ هذِهِ الآيَةِ أنَّهُ لَمّا اُرجِفَ بِأَنَّ النَّبِيَّ صلى اللّه عليه و آله قُتِلَ يَومَ اُحُدٍ واُشيعَ ذلِكَ ، قالَ ناسٌ : لَو كانَ نَبِيّا ما قُتِلَ ، وقالَ آخَرونَ : نُقاتِلُ عَلى ما قاتَلَ عَلَيهِ حَتّى نَلحَقَ بِهِ .
وكانَ سَبَبُ انهِزامِهِم وتَضَعضُعِهِم إخلالَ الرُّماةِ بِمَكانِهِم مِن فَمِ الشِّعبِ۵، وكانَ النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله نَهاهُم عَنِ الإِخلالِ بِهِ ، وحَذَّرَهُم مِنَ الاِنصِرافِ عَنِ الشِّعبِ ؛ مَخافَةَ أن يَخرُجَ مِنهُ كَمينٌ عَلَيهِم . فَلَمَّا انهَزَمَ المُشرِكونَ فِي الجَولَةِ الاُولى فَتَبِعوهُم المُسلِمونَ وتَواقَعوا في غَنائِمِهِم ، فَقالَ المُوَكَّلونَ بِالشِّعبِ : يَغنَمونَ ولا نَغنَمُ ؟ فَقالَ لَهُم رَئيسُهُم : اللّهَ اللّهَ لا تَفعَلوا ؛ فَإِنَّ النَّبِيَّ صلى اللّه عليه و آله أمَرَنا ألاّ نَبرَحَ . فَلَم يَقبَلوا مِنهُ وَانصَرَفوا ، وثَبَتَ رَئيسُهُم مَعَ اثنَي عَشَرَ رَجُلاً فَقُتِلوا ، خَرَجَ عَلَيهِم خالِدُ بنُ الوَليدِ في مِئَتَي فارِسٍ مِنَ الشِّعبِ ، وكانَ كامِنا فيهِ ، وكانَ ذلِكَ سَبَبَ هَزيمَةِ المُسلِمينَ ، وإصابَةِ رَباعِيَةِ النَّبِيِّ صلى اللّه عليه و آله وجَرحِهِ . وكانَ الَّذي جَرَحَهُ وكَسَرَ رَباعِيَتَهُ۶عُتبَةُ بنُ أبي وَقّاصٍ ، وقيلَ : إنَّ عَبدَ اللّهِ بنَ قَمِيَّةَ ضَرَبَهُ عَلى حَبلِ عاتِقِهِ ، ومَضى إلَى المُشرِكينَ وقالَ : قَتَلتُ مُحَمَّدا ، وشاعَ ذلِكَ ، فَأَنزَلَ اللّهُ هذِهِ الآيَةَ .۷

1.التحريش : الإغراء بين القوم (الصحاح : ج ۳ ص ۱۰۰۱ «حرش») .

2.الأحزاب : ۶۰ ـ ۶۲ .

3.تفسير ابن أبي حاتم : ج ۱۰ ص ۳۱۵۵ ح ۱۷۷۹۲ ، تفسير الطبري : ج ۱۲ الجزء ۲۲ ص ۴۸ نحوه ، الدرّ المنثور : ج ۶ ص ۶۶۲ نقلاً عن ابن المنذر .

4.آل عمران : ۱۴۳ و ۱۴۴ .

5.الشِّعب : الطريق في الجبل (مجمع البحرين : ج ۲ ص ۹۳۵ «شعب») .

6.الرباعية ـ مثل الثمانية ـ : السنّ التي بين الثنية والناب ، والجمع رباعيات (الصحاح : ج ۳۰ ص ۱۲۱۴ «رج») .

7.التبيان في تفسير القرآن : ج ۳ ص ۶ ، مجمع البيان : ج ۲ ص ۸۴۸ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۲۰ ص ۲۵ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد هفتم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6896
صفحه از 625
پرینت  ارسال به