بنا بر آنچه در روايت آمد ، پيامبر ، فرشته وحى را مى بيند و پيام او را به مردم مى رساند ؛ امّا نبى ، تنها در رؤيايى صادقه ، با فرشته ملاقات مى كند و فرشته را نمى بيند و رتبه اى پايين تر از پيامبر دارد . پايين ترين رتبه هم ، از آنِ محدّث است كه نجواى فرشتگان را با گوش هاى خود مى شنود و الهامات غيبى در سراپرده دلِ او جاى مى گيرند و بى شك ، پيامبر و نبى هم چنين مقامى را دارا هستند ؛ زيرا رتبه اى فراتر از محدّث دارند .
ارتباط اولياى خدا با فرشتگان
در بين مردم ، گاه كسانى ديده مى شوند كه با فرشتگان الهى ارتباط دارند كه شايد بتوان آنان را در زمره محدّثان دانست . اين بنده ، در سال هاى آغازين طلبگى ، در خانه اى ميهمان بودم . شب ، هنگام استراحت از صاحب خانه ، ساعتى خواستم تا براى مناجات سحر ، از خواب برخيزم . آن ولىّ خدا به من گفت : شما بخوابيد . هر ساعتى كه بخواهيد ، بيدارتان مى كنم .
خوابيدم و دقيقا همان ساعتى كه مى خواستم ، مرا بيدار كرد و گفت : خواب بودم . احساس كردم كه فرشتگان ، در مى زنند . مرا بيدار كردند و من هم تو را بيدار كردم .
وحىِ شيطانى
بازشناسى الهامات خدايى از القائات شيطانى ، ضرورتى ويژه دارد و هر ادّعايى را نبايد الهام دانست ؛ زيرا شياطين بر دوستان خود ، تأثير مى گذارند و به تعبير قرآن ، به آنان وحى مى نمايند :
«وَإِنَّ الشَّيَـطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَآئِهِمْ لِيُجَـدِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ . ۱