605
تفسير قرآن ناطق

ندارد. پيروان اهل بيت عليهم السلام ، در فرمان بُردارى از خدا و كسانى كه خدا ، فرمان بُردارى از آنان را واجب كرده است ، سرآمدند. در روايتى ، امام صادق عليه السلام ، پيروى از كسانى را كه به خدا منسوب نيستند ، شرك مى داند و مى فرمايد :
مَن أَشرَكَ مَعَ إمامٍ إمامتُهُ مِن عِنْدِ اللّهِ مَن لَيسَت إمامَتُهُ مِنَ اللّهِ كانَ مُشْرِكا بِاللّهِ . ۱ هر كس پيشواى غير الهى را با پيشوايى كه امامتش از جانب خداست ، شريك گردانَد ، به خدا شرك ورزيده است .
در برابر توحيد طاعت ، شرك در اطاعت قرار دارد. برخى از آيات قرآن ، دسته اى از مؤمنان را مشرك مى داند كه مراد ، شرك در اطاعت است و منظور ، كسانى است كه به خدا باور دارند ، ولى از غيرِ او اطاعت مى كنند :
«وَ مَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَا وَ هُم مُّشْرِكُونَ . ۲ و بيشترشان ، به خدا ايمان نمى آورند ، مگر اين كه [در همان حال ]مشرك اند» .
شرك در اطاعت ، از مواردى است كه گريبانگرِ بسيارى از مؤمنان است و برخى سخنان ، مانند اين عبارت مرسوم كه مى گويند : «اگر فلانى نبود ، زندگى ام نابود مى شد» و يا «اوّل خدا ، دوم شما !» ، در واقع ، بوى شرك در اطاعت مى دهند كه بايد از به كار بردن آنها پرهيز كرد و به گونه اى سخن گفت كه شرك آميز نباشد. براى نمونه ، بايد گفت : «اگر خدا ، فلانى را وسيله اين كار نمى كرد ، كارم بسيار مشكل مى شد» .

پيوند آهنگ خدا و توجّه به اهل بيت عليهم السلام

در جمله «و مَن قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُم ؛ و هر كه آهنگِ خدا را داشته باشد ، به شما رو مى كند»، «قصد» به معناى نيّت ، آهنگ كارى كردن و خواستن چيزى است و رو به روى هر چيزى را هم كه در نخستين برخورد ، به چشم مى آيد ، «وجه» مى گويند ۳ . بنا

1.. الكافى ، ج ۱ ، ص ۳۷۳ ، ح ۶.

2.. سوره يوسف ، آيه ۱۰۶.

3.. معجم مقاييس اللّغة ، ج ۶ ، ص ۸۸ (الوجه مستقبل لكلّ شى ء) .


تفسير قرآن ناطق
604

است ، ۱ چنان كه بر پايه روايتى از امام رضا عليه السلام به نقل از پدر بزرگوارش امام كاظم عليه السلام ، شناخت خدا و خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله ، از هم ناگسستى دانسته شده و آمده است :
مَن عَرَفَهُم فَقَد عَرَفَ اللّهَ ، وَ مَن جَهَلَهُم فَقَد جَهلَ اللّهَ . ۲ هر كه ايشان را بشناسد ، خدا را شناخته است ، و هر كه ايشان را نشناسد ، خدا را نشناخته است .

پيوند توحيد و پذيرش ولايت

جمله «مَنْ وَحَّدَهُ قَبِل عَنكُم ؛ هر موحّدى ، [ ولايت ] شما را پذيرفت» را دو گونه مى توان معنا كرد : نخست ، آن كه هر يگانه پرستى ، ولايت شما را هم مى پذيرد ؛ زيرا همان برهانى كه يگانگى خالق را واجب مى شمُرَد ، اطاعت از برگزيدگان خدا را هم واجب مى داند .
برداشت دوم ، آن است كه هر موحّدى ، حقيقتِ توحيد را از شما فرا گرفته است ؛ زيرا توحيد حقيقى را تنها اهل بيت عليهم السلام ، آموزش مى دهند. در اين صورت ، اين عبارت ، ترجمانِ پيوند ناگسستنى ميان توحيد و ولايت است. علّامه مجلسى ، در شرح اين جمله مى نويسد :
مَن لَمْ يَقْبَل عَنكُم فَلَيسَ بِمُوحِّدٍ بَل هُوَ مُشرِكٌ وَ إن أَظهَرَ التَّوحِيدَ . ۳ هر كس از شما نپذيرد ، موحّد نيست ؛ بلكه مشرك است ، هر چند توحيد را اظهار كرده [ و پذيرفته ]باشد .
آنچه از ظاهرِ عبارت بر مى آيد ، مراد از توحيد در اين جا ، توحيدِ طاعت است و توحيد طاعت ، يعنى موحّد ، تنها از خدا اطاعت مى كند و فرمانِ غيرِ او را نمى پذيرد. بنا بر اين ، امكان دارد كه شخص در اعتقاد ، موحّد باشد و يگانگى خدا را با دلايل بى شمار ، اثبات كند ؛ امّا از كسانى اطاعت كند كه خداوند ، فرمان روايىِ آنان را دوست

1.. ر . ك : دانش نامه عقايد اسلامى ، ج ۳ ، بخش يكم ، فصل دوم : الهداة إلى معرفة اللّه .

2.. الكافى ، ج ۴ ، ص ۵۷۹ ، ح ۲.

3.. بحار الأنوار ، ج ۱۰۲ ، ص ۱۴۳.

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1387
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3839
صفحه از 684
پرینت  ارسال به