581
تفسير قرآن ناطق

«وَ إِذْ قُلْتُمْ يَـمُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّـعِقَةُ وَ أَنتُمْ تَنظُرُونَ ثُمَّ بَعَثْنَـكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ . ۱ و هنگامى كه گفتيد : «اى موسى ! هرگز به تو باور نداريم تا خداوند را آشكارا ببينيم» ، پس صاعقه ، شما را در گرفت ، در حالى كه شما مى نگريستيد . سپس ، شما را از پسِ مردنتان برانگيختيم تا مگر سپاس بگزاريد » .
و نيز زنده شدن شمارى از قوم حِزقيل عليه السلام :
«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَـرِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَـهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ . ۲ آيا ننگريستى به آن هزاران تن كه از بيم مرگ از خانه هاى خود ، بيرون رفتند ؟ پس خداوند به آنان گفت : «بميريد !» ، سپس زنده شان كرد . هر آينه ، خداوند ، داراى نيكويى و افزون دهى [نعمت ]بر مردم است ؛ ولى بيشتر مردم ، سپاس نمى گزارند» .
و نيز زنده شدن عُزَير عليه السلام پس از يكصد سال :
«أَوْ كَالَّذِى مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِىَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيى هَـذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِاْئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِاْئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ ءَايَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَىْ ءٍ قَدِيرٌ . ۳ يا مانند آن كس (عُزَير) كه بر دهكده اى گذر كرد كه ديوارها و سقف هايش ، فرو ريخته بود . گفت : خداوند ، چگونه اين ها (اهل ده) را پس از مُردن ، زنده مى كند ؟ خداوند ، او را يكصد سال ميرانْد و باز او را برانگيخت . گفت : «چند درنگ كرده اى ؟» . گفت : روزى يا قسمتى از روز را درنگ كردم . گفت : بلكه صد سال

1.سوره بقره ، آيه ۵۵ و ۵۶ .

2.سوره بقره ، آيه ۲۴۳ .

3.سوره بقره ، آيه ۲۵۹.


تفسير قرآن ناطق
580

لَيسَ مِنّا مَن لَم يُؤمِنْ بِكَرَّتنا . ۱ از [ شيعيان ] ما نيست كسى كه به بازگشت ما ، ايمان نداشته باشد .
در اين عبارت از زيارت ، زائر خاندانِ رسالت ، خطاب به ايشان مى گويد : من به بازگشت شما پس از مرگ ، در همين دنيا ، ايمان دارم و بدان ، گواهى مى دهم و منتظر آن هستم . اين امر ، تحقّق پيدا مى كند و حكومت شما ، تشكيل مى گردد .
همچنين ، در عبارت ديگرى در اين زيارت ، زائر از خدا مى خواهد كه او را جزء كسانى قرار دهد كه پس از مرگ ، در دوران رجعت ، همراه با اهل بيت عليهم السلام زنده مى شوند و در دولت اهل بيت عليهم السلام ، حضورى فعّال دارند . ۲
همان طور كه اشاره شد ، موضوع «رجعت» ، يكى از اسرار علمى اهل بيت عليهم السلام است كه شيعيان ، بدون چون و چرا ، از خاندان رسالت پذيرفته اند ؛ امّا اهل سنّت ، نه تنها به اين عقيده باور ندارند ؛ بلكه شمارى از علماى اهل سنّت ، به شدّت آن را رد كرده اند . لذا لازم است در اين جا ، اجمالاً به چند نكته اشاره كنيم :

۱ . امكان عقلى رجعت

نخستين مطلب در باره رجعت كه در برابر منكران آن مى توان بدان استناد جُست ، اين است كه رجعت مُردگان به اين جهان ، از نظر عقلى ، محال نيست . بديهى است اگر اين امر محال باشد ، زنده شدن آنان در قيامت نيز محال خواهد بود . بهترين دليل بر امكان چيزى ، وقوع آن است .

۲ . رجعت ، در امّت هاى پيشين

قرآن كريم ، در آيات متعدّدى ، تصريح مى فرمايد كه شُمارى از مُردگان در امّت هاى گذشته ، در همين جهان ، زنده شده اند ؛ مانند زنده شدن شُمارى از بنى اسرائيل در زمان موسى عليه السلام :

1.كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۳ ، ص ۴۵۸ ، ح ۴۵۸۳ .

2.ر . ك : ص ۵۹۳ : «يملك في دولتكم» .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1387
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4299
صفحه از 684
پرینت  ارسال به