565
تفسير قرآن ناطق

در صورت اوّل (دعا بودن) ، زائر از خداوند متعال مى خواهد كه شريف ترين مرتبه گراميان ، بالاترين جايگاه هاى مقرّبان و برترين مقام هاى پيامبران را براى اهل بيت عليهم السلام ، مقرّر نمايد .
امّا در صورت دوم (يادكرد فضائل) ، زائر ، خطاب به اهل بيت عليهم السلام مى گويد كه ايشان ، به فضائل ياد شده ، دست يافته اند . بنا بر اين تفسير ، اين عبارت ها ، در واقع ، تبيين فلسفه ستايش هايى است كه پيش از آن ، و يا پس از آن ، از اهل بيت عليهم السلام شده است .
اينك ، توضيح كوتاهى در باره عبارت هاى اين بخش از زيارت :

شريف ترين مرتبه گراميان

اِكرام يا گرامى داشتن ، در باره همه انسان ها و به وسيله نعمت هاى الهى ، متصوّر است ؛ امّا همه كسانى كه از سوى خدا ، اِكرام مى شوند، در زمره «مُكرَمين ؛ گرامى داشته شدگان» نيستند. در فرهنگ قرآنى ، تنها دو طايفه از مخلوقات الهى ، «مُكرَم» شمرده شده اند ۱ : نخست ، فرشتگانِ فرمانْ بُردار خدا كه تنها گوش در فرمان او دارند :
«بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ. ۲ بلكه [آن فرشتگان] بندگانى گرامى اند كه به گفتار ، بر او پيشى نگيرند و آنان ، به فرمان او ، كار مى كنند» .
و دسته اى ديگر ، مؤمنانِ استوارْايمان كه به بالاترين درجه ايمان رسيده اند :
«أُوْلَئِكَ فِى جَنَّـتٍ مُّكْرَمُونَ . ۳ اينان ، در بهشت ، گرامى هستند» .
و يا اين آيه :

1.الميزان فى تفسير القرآن ، ج ۱۷ ، ص ۷۹ و ۸۰ .

2.سوره انبيا ، آيه ۲۶ ـ ۲۷ .

3.سوره معارج ، آيه ۳۵.


تفسير قرآن ناطق
564

توضيح واژه ها

يَفُوقُ : برترى مى يابد ، تفوّق مى جويد ، چيره مى شود . ۱
طالِح : تبهكار ، سركش ، شرور ، بدذات فاسدى كه هيچ خيرى در او نيست . ۲
جَبّار : ستمگر ، قدرتمند ، متكبّرى كه پند نمى پذيرد . ۳
عَنيد : مُستبد ، خودرأى ، روى گردان از اطاعت خداوند . ۴
مَريد : گردنكش ، ياغى ، مُتمرّد . ۵
جَلالَة : بزرگى ، عظمت ، سرافرازى . ۶
خَطَر : ارزش ، منزلت ، مرتبه . ۷
شَأن : قَدر ، مقام ، مرتبه ، وِجْهه . ۸

شرح

اين بخش از «زيارت جامعه» ، هم مى تواند دعا براى اهل بيت عليهم السلام باشد ، و هم مى توان آن را اشاره به جايگاه رفيع و مقامات و كمالات معنوىِ خاندان رسالت دانست . در صورتى كه اين عبارات ، به معناى دعا گرفته شوند ، همان بحثى كه در مورد دعا بودن صلوات مطرح شد ، ۹ اين جا نيز جارى است .

1.«فلان يفوق قومه ، أي : يعلوهم» (العين ، ج ۵ ، ص ۲۲۴) . «الشّى ء الفائق : الجيّد الخالص فى نوعه» (لسان العرب ، ج ۱۰ ، ص ۳۱۶) .

2.«طلح يَطلَح طلاحا : فَسد و الطالح: خلاف الصالح» (لسان العرب ، ج ۲ ، ص ۵۳۰) . «رجل طالح ، أي : فاسد لاخير فيه» (همان جا) .

3.«قلب جبّار : ذو كبر لا يقبل موعظة» (لسان العرب ، ج ۴ ، ص ۱۱۳) . «لا تدخله الرحمة» (همان جا) .

4.«العنيد : المعرض عن طاعة اللّه تعالى» (لسان العرب ، ج ۳ ، ص ۳۰۷) . «عاند معاندة : أى خالف و ردّ الحق و هو يعرفه فهو عنيد و عاند» (همان جا) .

5.«المَريد : من شياطين الإنس و الجن ... الخبيث المتمرّد الشّرير» (لسان العرب ، ج ۳ ، ص ۴۰۰) .

6.«جلّ الشيء : عظم» (لسان العرب ، ج ۱۱ ، ص ۱۱۶) .

7.«خطر الرجل : قدره و منزلته و خصّ بعضهم بِهِ الرفعة» (لسان العرب ، ج ۴ ، ص ۲۵۱) .

8.«الشأن : الخَطبُ و الأمر و الحال» (لسان العرب ، ج ۱۳ ، ص ۲۳۰) .

9.ر . ك : ص ۵۴۹ «وجعل صلواتنا عليكم» .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1387
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3627
صفحه از 684
پرینت  ارسال به