عارفان به مقام آنان و به حقّ آنان ، قرار دهى .
با اعتراف به اين كه نمى توان حقيقت ذاتِ اهل بيت عليهم السلام را دريافت ، آنچه براى ما مهم است و در اين عبارت «زيارت جامعه» كاربرد دارد، يكسانىِ آفرينش اهل بيت عليهم السلام است و چون نور و سرشت آنان ، يكى است، هيچ گونه اختلافى در ميان آن بزرگواران ، مشاهده نمى شود و سخن همه آنان ، براى ما يكسان است و چونان برهانى خلل ناپذير، عقايد ما بر آن ، استوار است. انسان ، بايد از همين معرفت علمى سود بجويد و با التماس به درگاه خداوند بى نياز، از او بخواهد كه معرفت شهودى را به وى ارزانى دارد تا حقيقتِ سرشت اهل بيت عليهم السلام را دريابد و نورانيت آنان را مشاهده كند. در روايتى آمده كه امير مؤمنان على عليه السلام ، دعايى را به يارِ عارفِ خود ، نوف بِكالى ، آموخت تا او بتواند حقيقت را آن چنان كه هست ، ببيند:
وَ ألْحِظْنِي بِلَحظَةٍ مِن لَحَظاتِكَ تُنَوّرُ بِها قَلبِي بِمَعرِفَتِكَ خاصَّةً وَ مَعرِفَةِ أولِيائِكَ ، إنَّكَ عَلى كُلِّ شَى ءٍ قَدِيرٌ . ۱ گوشه چشمى به من كن تا بدان سبب ، دلم را به شناخت خودت و شناخت دوستانت ، روشن گردانى . همانا تو بر هر كارى ، توانايى . ۲
پس از آن كه نور، سرشت و روح امامان عليهم السلام را يكى دانستيم، پاكىِ آنان را نيز از يكديگر مى دانيم ، به گونه اى كه طهارت و طيّب بودن را از هم به ارث برده اند و اين نيز در شمارِ عظمت ذاتى ايشان است.
تفاوت «طاهر» و «طيّب»
واژه هاى «طاهر» و «طيّب» در زبان عربى ، به معناى پاكى و پاكيزگى است ؛ ولى معادلِ دقيقى براى اين دو واژه در زبان فارسى وجود ندارد . «طاهر» و «طهارة» در زبان عربى ، در برابر «رِجْس» ، يعنى آلودگى به كار مى روند و شايد معادلِ نظافت باشند ؛