411
تفسير قرآن ناطق

ديوان ، و اهل عيش و نوش دانسته اند كه به واسطه نهى از منكر امام كاظم عليه السلام ، راه صحيح را يافت و در زمره مردان عابد ، قرار گرفت. سبب توبه او ، بنا به روايتى ، چنين بوده است :
امام كاظم عليه السلام از درِ خانه بِشر در بغداد مى گذشت . صداى لهو و لعب و موسيقى و نِى از خانه او شنيده مى شد . كنيز وى از خانه بيرون آمد و خاكروبه اى را كه در دست داشت ، بيرون خانه ريخت. امام كاظم عليه السلام به وى فرمود: «صاحب اين خانه، بنده است يا آزاد؟» .
گفت: آزاد است .
فرمود : «درست مى گويى . اگر بنده بود، از مولاى خود مى ترسيد» .
وقتى كنيز، وارد خانه شد، مولايش كه بر بساط شراب نشسته بود، پرسيد: چرا دير كردى ؟
گفت: مردى با من، چنين گفت .
بِشر، با پاى برهنه ، از خانه بيرون آمد تا به امام كاظم عليه السلام رسيد و به دست ايشان ، توبه كرد و عذرخواهى نمود و از شرم رفتارش ، گريست. ۱

1.الكُنى و الألقاب ، ج ۲ ، ص ۱۶۷ ـ ۱۶۸.


تفسير قرآن ناطق
410

مَن كانَ آمِرَا بِمَعروفٍ فَلْيَكُن أمْرُهُ ذلِكَ بِمَعروفٍ . ۱ كسى كه امر به معروفى مى كند، بايد اين كار را با شيوه مناسبى انجام دهد.
چه بسا مؤمنانى كه از رفتارى زشت در جامعه مى رنجند و بنا بر وظيفه دينى ، نهى از منكر مى كنند ؛ ولى رفتار خودِ آنان در نهى از منكر، بسيار زشت و ناپسند است ، و يا براى برپايىِ نماز ، اقدام مى كنند ؛ ولى دعوت آنان، بسيار ناپسند و مردمْ گريز است. بازخوانىِ سيره معصومان عليهم السلام و شيوه هاى آنان در امر به معروف و نهى از منكر، راه صحيح گسترش نيكى ها را بيان مى كند.

دو نمونه از شيوه اهل بيت عليهم السلام در امر به معروف

۱ . ياد دادن وضو به پيرمرد

روايت شده كه امام حسن و امام حسين عليهماالسلام ، دو نواده دوست داشتنى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، پيرمردى را در حال وضو گرفتن ديدند . پيرمرد ، به خوبى وضو نمى گرفت. حسن و حسين عليهماالسلام ، براى راه نمايى پيرمرد، به نزد وى رفتند و از او خواستند كه وضوى هر دو آنان را ببيند و بگويد كه وضوى كدام يك از آنها ، بهتر است .
هر دو بزرگوار ، وضويى نيكو ساختند و پيرمرد كه وضوى درست آنان را مى ديد، گريست و به اشتباه خود ، پى برد و به آنها گفت: هر دو ، خوبْ وضو مى گيريد ، و اين پيرمرد نادان است كه درست ، وضو نمى گيرد ؛ ولى به بركت مهربانى شما با امّت جدّتان، امروز ، وضو گرفتن را از شما آموختم. ۲

۲ . توبه بِشْر حافى

بِشر بن حارث بن عبد الرحمان، اهل مرو بود و در بغداد ، سكونت داشت. وى ، عارف و زاهدى مشهور و يكى از مردان اهل معنا و طريقت بود. او را فرزندِ صاحبان

1.مسند الشهاب ، ج ۱ ، ص ۲۸۵ ، ح ۴۶۵ ؛ كنز العمّال ، ج ۳ ، ص ۶۶ ، ح ۵۵۲۳ .

2.ر . ك : المناقب ، ابن شهرآشوب ، ج ۳ ، ص ۴۰۰ .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1387
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4444
صفحه از 684
پرینت  ارسال به