401
تفسير قرآن ناطق

سر از پا نمى شناخت و با تمام وجودش به سوى خدا مى شتافت. توصيف نماز على عليه السلام ، بزرگ ترين دشمن او معاويه را هم به گريه مى انداخت. ضرار بن ضمره نَهشَلى ، نماز شب على عليه السلام را براى معاويه ، چنين توصيف كرد:
اگر در هنگامى كه شب، پرده خود را فرو افكنده بود و ستاره هايش رو به غروب مى گذاشتند ، او را در محرابش مى ديدى، دست به محاسن خود گرفته بود و چون مارْگَزيده ، به خود مى پيچيد و غمگينانه ، اشك مى ريخت. ۱
فاطمه زهرا عليهاالسلام ، نمازى مى گزارد كه آسمانيان ، از نورش بهره مند مى شدند. روايت شده كه ايشان هنگام نماز ، چون ستاره اى براى آسمانيان مى درخشيد و حق تعالى ، به ملائكه خطاب مى فرمود :
يا مَلائِكَتِي! اُنظُروا إلى أمَتِي فاطِمَةَ سَيِّدَةِ إمائِي قائِمَةً بَينَ يَدِي ، تَرتَعِدُ فَرائِصُها مِنْ خِيفَتِي ، و قَد أقْبَلَتْ بِقَلبِها عَلى عِبادَتِي ، اُشْهِدُكُمْ أنَّي قَد أمِنْتُ شِيعَتَها مِنَ النّارِ. ۲ اى فرشتگان من ! به كنيز من فاطمه ، سَرور كنيزانم ، بنگريد كه در پيشگاه من ، ايستاده است و از ترس من ، گوشت تنش مى لرزد و با دلش ، به عبادت من روى آورده است . شما را گواه مى گيرم كه پيروانش را از آتش ، ايمن ساختم .
بنا بر اين ، مقصود از «أقَمْتُمُ الصَّلاة» در «زيارت جامعه» ، همان نماز گزاردن است ؛ امّا نماز گزاردن اهل بيت عليهم السلام با نماز گزاردن ما ، تنها در ظاهر ، يكى است و در باطن ، قابل مقايسه نيست .

1.همان، ص ۲۵۳ ، ح ۴۳۰۴ (به نقل از : الأمالى ، صدوق ، ص ۷۲۴ ، ح ۹۹۰) .

2.الأمالى ، صدوق ، ص ۱۷۶ ، ح ۱۷۸ ؛ بحار الأنوار ، ج ۴۳ ، ص ۱۷۲ ، ح ۱۳ .


تفسير قرآن ناطق
400

نماز اهل بيت عليهم السلام

نماز اهل بيت عليهم السلام ، به دليل اين كه از بالاترين مراتب معرفت خدا و محبّت او برخوردار بودند ، قابل مقايسه با نماز ديگران نيست . در حديثى آمده كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در هنگام نماز ، آن چنان قلبش مى تپيد كه آواى سينه مباركش را به جوشش ديگ ، تشبيه كرده اند :
كانَ إذا صَلّى سُمِعَ لِصَدرِهِ أزيزٌ كَأزيزِ المِرْجَلِ مِنَ الهَيبَةِ . ۱ هر گاه نماز مى خواند ، از سينه اش آوايى از خوف ، همچون آواز جوشش ديگ ، شنيده مى شد .
نماز امير مؤمنان عليه السلام نيز يادآور نماز پيامبر صلى الله عليه و آله بود ۲ و هرگاه براى نماز مى ايستاد ، زمانى كه آيه «وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمَـوَ تِ وَالْأَرْضَ» ۳ را تلاوت مى فرمود، رنگش تغيير مى كرد، به گونه اى كه در چهره اش نمايان مى شد . ۴ او به نماز اوّل وقت ، آن چنان اهتمام داشت كه در ميانه جنگ صِفّين ، مرتّب به خورشيد نگاه مى كرد تا هنگام زوال خورشيد ، به نماز بِايستد :
على عليه السلام در جنگ صِفّين ، مشغول جنگ و مبارزه بود و در همان حال، بين دو سپاه، مراقب خورشيد بود. ابن عبّاس گفت: اى امير مؤمنان ! اين كار ، چيست؟
فرمود: «منتظر زوال خورشيدم تا نماز به جاى آوريم» .
ابن عبّاس گفت : آيا اكنون وقت نماز است؟! جنگ، فرصتى براى نماز ، باقى نگذاشته است.
فرمود: «براى چه با آنان مى جنگيم؟! همانا ما براى نماز ، با آنان مى جنگيم» . ۵
على عليه السلام ، عاشق نماز بود و هنگام نماز ، مانند دل باخته اى كه رُخ معشوق را مى بيند ،

1.الخصال ، ج ۱ ، ص ۲۸۲ ؛ بحار الأنوار ، ج ۷۰ ، ص ۳۸۱ ، ح ۳۰ .

2.ر . ك : صحيح البخارى ، ج ۱ ، ص ۲۷۲ ، ح ۷۵۳ .

3.سوره انعام ، آيه ۷۹ .

4.ر . ك : دانش نامه امير المؤمنين عليه السلام ، ج ۹ ، ص ۲۴۴ ، ح ۴۲۷۸ (به نقل از : تنبيه الغافلين ، ص ۵۳۹ ، ح ۸۷۲ ) .

5.همان ، ج ۹ ، ص ۲۴۳ ، ح ۴۲۷۴ (به نقل از : إرشاد القلوب ، ص ۲۱۷) .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1387
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4253
صفحه از 684
پرینت  ارسال به