381
تفسير قرآن ناطق

اگر چه حقيقت كرسى براى ما آشكار نيست ، امّا عظمت آن تا حدّى روشن است. امام صادق عليه السلام ، بر پايه روايتى ، در گفتارى تمثيلى ، عرش الهى را توصيف كرده و فرموده است :
فرشته اى مى خواست عرش خدا را اندازه گيرى كند . خدا ، قدرت او را دو برابر كرد و او بيست هزار سال ، راه پيمود ، امّا به يكى از كنگره هاى عرش هم نرسيد. خداوند ، قدرتش را افزون كرد و با توانايى جديد خود، سى هزار سال را طى كرد ، ولى به كنگره يكى از پايه هاى عرش هم نرسيد. آن گاه ، بدو وحى شد: «اگر تا قيامت هم پرواز كنى ، به ساق عرش نيز نخواهى رسيد» . فرشته ، در اين لحظه گفت: «سُبحانَ رَبِّىَ الأعلى ! ». ۱
بارى ! فرشته ، وجود مجرّدى است كه سرعت او ، فراتر از سرعت نور است و اين بيان، تشبيه و تمثيلى است كه انديشه بشر ، از دريافت آن ، ناتوان است ؛ ولى او كه برترى حق را در مى يابد، ناخودآگاه ، برترى او را مى ستايد و مى گويد: «سُبحان ربّى الأعلى !» ، و ما اگر چه اين ذكر را بارها تكرار مى كنيم ؛ امّا علوّ حق را در نيافته ايم.

عظمت خدا از نگاه امام على عليه السلام

اهل بيت عليهم السلام ، بزرگىِ جهان آفرينش را در يافته اند . لذا خالق آن را بزرگ مى بينند و همه چيز را در برابر او ، خُرد و ناچيز مى دانند. امام على عليه السلام ، بزرگى خدا را مى ديد و خُردى غيرِ او را مى يافت و بر پايه گزارشى ، چنين به تسبيح حق مى پرداخت:
سُبْحَانَكَ ! مَا أعْظَمَ مَا نَرَى مِنْ خَلْقِكَ! وَ مَا أصْغَرَ كُلَّ عَظِيمَةٍ فِي جَنْبِ قُدْرَتِكَ! وَ مَا أهْوَلَ مَا نَرَى مِنْ مَلَكُوتِكَ ! وَ مَا أحْقَرَ ذلِكَ فِيما غَابَ عَنّا مِنْ سُلْطانِكَ ! وَ مَا أسْبَغَ نِعَمَكَ فِي الدُّنيَا ! وَ مَا أصْغَرَهَا فِي نِعَمِ الآخِرَةِ ! ۲ پاكا كه تويى ! چه بزرگ است آنچه كه از خلقت تو مى بينيم ! و چه خُرد است هر بزرگى ، در كنار قدرت تو! و چه باعظمت است آنچه از ملكوت تو مى بينيم ! و چه ناچيز است آن در برابر آنچه از سلطنت تو بر ما نهان است! و چه فراگير است نعمت هاى تو در اين جهان ! و چه اندك است در كنار نعمت هاى آن جهان !

1.ر . ك : بحار الأنوار ، ج ۵۸ ، ص ۳۴ ، ح ۵۴ .

2.نهج البلاغة ، خطبه ۱۰۹.


تفسير قرآن ناطق
380

جهان شناسان ، با استفاده از ابزارهاى نوين ، گستره آسمان را محاسبه كرده اند و نتيجه مطالعات آنان ، چنين است: چنانچه هواپيمايى ساخته شود كه در هر ثانيه ، پنجاه هزار فرسخ را بپيمايد، پنجاه سال طول مى كشد تا به ستاره جُدَى (نزديك ترين ستاره) برسد و فاصله ما تا ستاره عَيّوق، نود سال با همان سرعت فرضى است. در حالى كه جُدَى و عيّوق در همين منظومه شمسى هستند ، و چنانچه بخواهيم به كهكشان راه شيرى برسيم ، بايد هفتصدهزار سال را با سرعت پنجاه هزار فرسخ در ثانيه ، طى كنيم و براى پيمودن دو سوى كهكشان، دويست هزار سال ، زمان لازم است. بنا بر اين ، حركت ما از زمين به آن سوى كهكشان راه شيرى، نهصد هزار سال با سرعت پنجاه هزار فرسخ در ثانيه ، به طول خواهد انجاميد !
اين ، تنها گزارش گوشه اى از جهان پهناور ماست. دنياى گياهان، حيوانات، آب ها، سنگ ها و ... نيز دنياهاى شگفتى است كه راز و رمزهاى فراوانى دارد و پژوهشگران هر رشته ، با اشتياق ويژه اى از آن سخن مى گويند ؛ امّا عظمت دنيا، چنان است كه هر انديشمندى نمى تواند در همه رشته ها ، سرآمد باشد و تنها از زاويه ديد خود به جهان مى نگرد. در اين ميان ، بيشتر عالمان، دنيا را مظهر حق مى دانند ؛ ولى نمى توانند آن گونه كه بايد ، مُظهِر آن باشند و جلوه هاى جلال الهى را آشكار كنند. امامان معصوم عليهم السلام ، مَظهر و مُظهِر حقّ اند.

جهان از منظر اهل بيت عليهم السلام

اهل بيت عليهم السلام ، عظمت جهان را دريافته اند و با زبان تمثيل و تشبيه، آن را بيان كرده اند. پيامبر صلى الله عليه و آله ، در تشبيه زيبايى، بزرگى كهكشان را در برابر عظمت كرسى، مانند حلقه انگشترى كه در بيابانْ رها شده است، مى داند و بر پايه روايتى مى فرمايد:
مَا السَّماواتُ السَّبعُ فِى الكُرْسىِّ إلّا كَحَلْقَةٍ مُلقاةٍ فِى أرضِ فَلاةٍ. ۱ هفت آسمان ، در برابر [ عظمت ] كرسى ، همچون حلقه اى است كه در بيابانى افتاده است .

1.الخصال ، ص ۵۲۴ ، ح ۱۳ .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1387
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4184
صفحه از 684
پرینت  ارسال به