امّا در اين عبارت از «زيارت جامعه» ، يكى از ويژگى هاى امامان ، آشنايى با علوم غيبى است . چگونگى آشنايى آنان با دانش هاى غيبى ، ريشه در فرهنگ قرآنى دارد . قرآن ، خداوند را داناىِ اسرار نهان مى داند كه مى تواند دانش خود را در اختيار كسانى كه شايستگى آن را دارند ، قرار دهد :
«عَــلِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ ... . ۱ [ خداوند ] ، داناى نهانى هاست و هيچ كس را بر نهان خود ، آگاه نمى سازد ، مگر آن را كه براى پيامبرى برگزيند» .
بنا بر اين ، آگاهى از غيب ، براى پيامبر صلى الله عليه و آله متصوّر است و برخلاف توهّم پاره اى از اهل سنّت ـ كه حتّى دانش غيبىِ پيامبر را هم بر نمى تابند ـ ، برگزيدگانِ عالم با اراده الهى ، از غيبْ باخبر خواهند شد . آنچه قطعى است ، اين كه آنان ، اين دانش را براى هدايتِ مردم به كار مى برند و زندگى شخصى خود را بر اساس معلومات غيبى خويش ، بنا نمى كنند . در روايات شيعه و اهل سنّت ، به كار گرفتن علوم غيبى را به وسيله معصومان عليهم السلام ، مى توان مشاهده كرد .
آگاهى امير مؤمنان عليه السلام از غيب
امير مؤمنان على عليه السلام ، بارها از دانش به غيب خويش ، بهره برد و بدين سان ، دسته اى از شكّاكان را از حيرت ، رَهانيد . ۲ نمونه اى از استفاده امام على عليه السلام از دانش غيبى خود ، در نبرد نهروان به وقوع پيوست ، آن جا كه امام عليه السلام به ياران خويش فرمود :
وَ اللّهِ لا يُقتَلُ مِنكُم عَشَرَةٌ وَ لا يَسلِمُ مِنهُم عَشَرَةٌ ! به خدا سوگند ، از شما ، بيش از ده تن ، كشته نمى شوند و از آنها ، بيش از ده تن ، زنده نمى مانند ! ۳