309
تفسير قرآن ناطق

شهود قلبى ، فراتر از تمام استدلال هاى كلامى و فلسفى است و امير مؤمنان عليه السلام ، آثار نبوّت را با چشم خود ديد و از همين روى ، ايمانِ هيچ كس با ايمان مولا على عليه السلام قابل قياس نيست . شهود آثار نبوّت ، تمام فلسفه بافى ها را باطل مى كند و برهان مُتقَن شهود ، يقينى خلل ناپذير است ؛ ولى آنان كه به مقام يقين نمى رسند ، تنها نبوّت پيامبر و آثار آن را باور مى كنند و از ديدن آن ، محروم اند :
«وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ بِالأَْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ . ۱ و آنان كه به آنچه بر تو و آنچه پيش از تو فرو فرستاده شده ، ايمان مى آورند و بى گمان ، به جهان واپسين ، باور دارند» .
تطبيق اين دو آيه ، بسيار زيباست كه گروهى ، حقّانيت پيامبر خدا را مى بينند كه آنچه بر او نازل شده ، حقّ است ؛ و گروهى به آن ، ايمان مى آورند .

سيناى دل

شيدايان معرفت ، در آرزوى شهود يقينى ، دل در گرو دوست مى سپارند و حق تعالى نيز آنان را از الطاف خويش ، محروم نمى كند و هر از چند گاهى ، پرده از باطن ايشان ، بر مى دارد و آنان با شهود خويش ، ايمانى استوارتر مى يابند .
يكى از بزرگان اهل معرفت ، خاطره اى براى نگارنده نقل مى كرد كه حكايتِ شهود يقينى اوست . ايشان مى گفت : وارد مجلس فاتحه اى شدم و براى خواندن فاتحه ، نشستم . ناگهان ، خرسى را در گوشه مجلس ، مشاهده كردم ! شگفت زده شدم و از شخصى كه در كنار من نشسته بود ، پرسيدم : اين چيست كه در اين گوشه ، نشسته است ؟ ! گفت : او را نمى شناسى ؟ اين ، فلان رِباخوار معروف است . او را نمى شناسى ؟ به خود آمدم و دريافتم كه خرس ، باطنِ رباخوار است .

1.سوره بقره ، آيه ۴ .


تفسير قرآن ناطق
308

آثار شهود يقينى نبوّت

آثار شهود يقينى نبوّت ، از شهود يقينى توحيد ، محسوس تر است ؛ زيرا رؤيت خداوند ، محال است و لذا بررسى شهود يقينى توحيد ، بسيار دشوار است . امّا اهل يقين ، آثار نبوّت را با چشم خويش مى بينند . قرآن ، اين گروه را چنين توصيف مى فرمايد :
«وَ يَرَى الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ الَّذِى أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَ يَهْدِى إِلَى صِرَ طِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ . ۱ و آنان كه به ايشان ، دانش داده شده ، مى دانند كه آنچه از جانب پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده ، [راست و] درست است و به راه آن عزّتمند ستوده ، راه مى نمايد» .
اهل يقين ، افزون بر باور قلبى ، حقّانيت نبوّت پيامبر صلى الله عليه و آله را مى بينند و آنچه ديده شود ، ماندگار خواهد بود . امام على عليه السلام ، سرآمدِ اهل يقين ، مشاهدات خود را از بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله ، چنين بازگو مى نمايد :
أَرى نُورَ الوَحىِ وَ الرِّسالَةِ وَ أَشُمُّ ريحَ النُّبُوَّةِ وَ لَقَد سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّيْطَانِ حينَ نَزَلَ الوَحْىُ عَلَيهِ صلى الله عليه و آله ، فَقُلتُ : يا رسولَ اللّهِ ! ما هذِهِ الرَّنَّةُ ؟ فَقالَ : هذَا الشَّيْطَانُ قَدْ أيِسَ من عِبادَتِهِ إنَّكَ تَسمَعُ ما أَسمَعُ ، وَ تَرى ما أَرَى ، إلّا أَنَّك لَستَ بِنَبىٍّ ، وَ لكِنَّكَ لَوَزيرٌ وَ إنَّكَ لَعَلى خَيرٍ . ۲ من ، روشنايىِ وحى و پيامبرى را مى ديدم و بوى نبوّت را استشمام مى كردم . هنگامى كه وحى بر ايشان فرود آمد ، ضجّه شيطان را شنيدم . گفتم : اى پيامبر خدا ! اين ضجّه چيست؟ فرمود : «اين ، شيطان است كه از آن كه او را بپرستند ، نااميد گشته است . همانا تو مى شنوى آنچه را من مى شنوم ، و مى بينى آنچه را من مى بينم ، جز اين كه پيامبر نيستى ؛ ولى دستْ يارى ، و همانا تو بر خير هستى» .

1.سوره سبأ ، آيه ۶ .

2.نهج البلاغة ، خطبه ۱۹۲ .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1387
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3829
صفحه از 684
پرینت  ارسال به