در فرهنگ دينى ، انسان ، موجودى است كه زندگى او به مدّت عمرش در اين سرا محدود نمى شود ؛ بلكه مدّتى در اين دنيا زندگى مى كند و با مرگ به عالم برزخ ، منتقل مى شود و پس از درنگى كه مدّتش را تنها خدا مى داند ، به قرارگاه ابدى اش قيامت ، ره سپار مى شود و بر اساس آنچه فراهم آورده است ، در بهشت يا دوزخ ، تا هميشه خواهد مانْد . خداوند ، از كسانى خشنود است كه در هر سه سرا : دنيا ، برزخ و قيامت ، كامياب باشند ، و راه نمايى به سوى خشنودى خدا ، يعنى ارائه برنامه اى كه سعادت دنيا و آخرت انسان را تأمين كند .
انواع راه نمايى
راه نمايى ، يعنى نشان دادن راه كه اقسام آن را سه گونه مى توان تصوّر كرد :
نخست ، سخن گفتن . گاهى براى نشان دادن راه ، از كلام بهره مى بريم و راه را نشان مى دهيم .
دوم ، عمل كردن . براى نشان دادن راه ، مى توان از كردار ، بهره بُرد و خود ، پيشتاز بود و پيش از سخن گفتن ، ديگران را با عملِ صحيح به سوى هدف ، ره سپار كرد .
سوم ، تجلّى . بهترين راه نمايى ، تجلّى است ؛ يعنى راه نما ، جلوه اى كامل از هدف باشد و هدف در وجود او ، نمايان شود .
بهترين راه نمايان
راه نمايى به سوى خشنودى خدا ، به اهل بيت عليهم السلام اختصاص ندارد و هر مؤمنى با سخن و رفتار خود ، ديگران را به خشنودى خداوند ، فرا مى خواند ؛ امّا اهل بيت عليهم السلام ، بالاترين مرتبه راه نمايى را دارا هستند . آنان ، به مرحله اى رسيده اند كه آينه تمام نماى جلوه خداوند شده اند و خشنودى و خشم پروردگار را به انسان ها مى نمايانند . بنا بر نقلى ، امير مؤمنان على عليه السلام ، در معرّفى خويش فرموده است :
أنَا الحُجَّةُ العُظمى وَ الآيَةُ الكُبرى وَ المَثَلُ الأعلى . ۱ من ، حجّت عُظما و نشانه بزرگ تر و نمونه [برتر و] والايم .