165
تفسير قرآن ناطق

امام عليه السلام را بشناسد و بى ترديد ، از آنانى است كه در نخستين پلّه تقوا قرار دارد . وى ، بارها در برابر معاويه و تهى مغزان دربار بنى اميّه ، والايى هاى على عليه السلام را بيان كرد . على عليه السلام شنيد كه صعصعه در بستر بيمارى است . لذا به عيادت او رفت و در سپاس گزارى از او فرمود :
إن كُنتَ ـ لَمّا عَلِمتُ ـ لَخَفيفَ المَؤُونَةِ عَظيمَ المَعُونَةِ . ۱ تا آن جا كه من مى دانم ، تو كم هزينه و پُربهره اى .
امام باقر عليه السلام ، در روايتى ، پس از آن كه تقواپيشگان را كم هزينه و پُركار معرّفى مى نمايد ، در برنمودن ديگر ويژگى پارسايان مى فرمايد :
قَطَعُوا مَحَبَّتَهُم بِمَحَبَّةِ رَبِّهِم ، وَ وَحَّشوا الدُّنيا لِطاعَةِ مَلِيكِهِم ، وَ نَظروا إلَى اللّهِ عز و جل وَ إلى مَحَبَّتِهِ بِقُلُوبِهِم ، وَ عَلِموا أنَّ ذلِكَ هُوَ المَنظُورُ إلَيهِ لِعَظِيمِ شَأنِهِ . ۲ براى دوستى خدا ، از هر محبّتى دل كَنْده اند و به خاطر طاعت مالك خويش ، از دنيا گريخته اند و با ديده دل ، به خداى عز و جل و دوستى او ، رو كرده اند و دانسته اند كه همو ، شايسته توجّه است ، چون شأن و مرتبتى بزرگ دارد .
درنگ را سِزد ! به راستى اگر مرتبه نخست تقوا چنين است ، «أعلام التُّقى» در كجايند و ستيغ تقوا ، چگونه به وصف مى آيد ؟! و اين درنگ ، حركتى را بايسته است كه اگر چه نمى توان به ستيغ تقوا دست يازيد ، بايد در راه رسيدن به آن كوشيد :

آب دريا را اگر نتوان كشيد
هم به قدر تشنگى بايد چشيد .

و بزرگان تقواپيشه نيز همين را مى خواهند . اگر چه نمى توان على عليه السلام شد ، امّا مى توان به سلمان و ابو ذر فكر كرد و يا همچون صَعصَعه ، محبوبِ مولا عليه السلام شد .

1.الكافى ، ج ۲ ، ص ۱۳۳ ، ح ۱۶ .

2.الغارات ، ج ۲ ، ص ۵۲۴ .


تفسير قرآن ناطق
164

از نظر اخلاقى و عملى ، به گونه اى رفتار كند كه شرايط پيش گفته ، براى او فراهم آيد و بتواند به آسانى ، سرانجامِ فعّاليت هاىِ خود را به خدا وا گذارد .
اين واگذارى ، نفى تصميم گيرى نيست ؛ زيرا انسان متّقى ؛ هوشمند است ۱ و براى هر گام خود مى انديشد و برنامه ريزى مى كند و در هر تغيير و تحوّلى ، نقش مى آفريند ؛ ۲ امّا نگاه او به آفريننده هستى ، نگاهى مددجويانه است و از آن يگانه ، مى خواهد كه تدبير اَحسن را فرا روى او قرار دهد و زواياى پنهان حادثه ها را برايش آشكار سازد .

اهل تقوا ، پُر كار و كم هزينه

اينك به پرسشى بايد پاسخ گفت و آن اين كه : اگر بنده ، خود را مالك نداند و همه سرگرمى و اشتغالش به انجام دادن دستورهاى خداوند معطوف گردد ، چه انگيزه اى براى كار و فعّاليت ، خواهد داشت ؟
در پاسخ ، بايد گفت : انگيزه متّقين ، بسيار فراتر از انسان هاى عادى است ؛ زيرا انسان هاى باتقوا ، كار و تلاش و ... را عبادت مى دانند و هرگز كم كارى نخواهند كرد ؛ چرا كه هماره ناظر واقعى را حاضر مى بينند و كار آنان ، با عشقى وصف ناشدنى پيوسته است . ويژگى متّقين در نزد امام باقر عليه السلام ، چنين است :
إنَّ أهلَ التَّقوى أيسَرُ أهلِ الدُّنيا مَؤونَةً وَ أكثَرُهُم لَكَ مَعُونَةً . ۳ تقواپيشگان ، كم خرج و زحمت ترين مردم دنيايند ، و كمك كارترينِ آنان نسبت به تو .
كم هزينه بودن و پُركارى ، از خصوصيات اهل تقواست . آنان ، پُرتلاش و كم توقّع هستند و آفتِ كم كارى و پُرتوقّعى ، از آنِ ديگران است .
صَعصَعة بن صوحان ، از ياران نيك امام على عليه السلام و از كسانى بود كه سعى داشت

1.«المؤمن كيّس فطن حذر» (بحار الأنوار ، ج ۶۷ ، ص ۳۰۷ ، ح ۴۰) .

2. «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ» (سوره رعد ، آيه ۱۱) .

3.الكافى ، ج ۲ ، ص ۱۳۳ ، ح ۱۶ .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1387
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3805
صفحه از 684
پرینت  ارسال به