دانست و تدبير امور را به او وا گذارد ، تنها به وظيفه خود عمل مى كند و از تلاش و كوشش ، باز نمى ايستد ؛ زيرا معتقد است كه خداوند ، بهترين چاره انديش است و آنچه كه از انسان پنهان مى ماند ، در نزد او آشكار است و از آن جا كه خداوند را حكيم مى داند ، تحمّل گرفتارى بر او آسان مى شود :
إذا فَوَّضَ العَبدُ تَدبِيرَ نَفسِهِ عَلى مُدَبِّرِه هانَ عَلَيهِ مَصائِبُ الدُّنيا . ۱ هر گاه بنده ، چاره گرى كار خود را به مدبّر خويش وا گذارد ، گرفتارى هاى دنيا بر وى آسان مى گردد .
سومين پيام امام عليه السلام در بيان حقيقت عبوديت ، آن است كه اگر انسان ، همه فرصت خود را در به جا آوردن فرمان هاى الهى و ترك كردن نواهى او اختصاص دهد ، براى او وقتِ فراغتى نمى مانَد و حتّى گردش و تفريح وى ، رنگ خدايى مى يابد و سياحت او ، سير آفاق و اَنفُس مى گردد و در هر كارى ، خداى را در نظر مى گيرد و زندگى او ، آنچنان معنادار مى شود كه حتّى لحظه اى از ياد خداوند ، غافل نمى ماند و فرصتى براى مباهات و فخرفروشى به مردم ، پيدا نمى كند . روايت شده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله در سفارشى به ابو ذر غفارى فرمود :
لِيَكُن لَكَ فى كُلِّ شَى ءٍ نِيَّةٌ صالِحَةٌ حَتّى فِى النَّومِ وَ الْأكلِ . ۲ بايد در هر چيزى ، حتّى خواب و خوراك ، نيّت نيكو داشته باشى .
زيبا نكته آن كه امام صادق عليه السلام پس از شرح «حقيقت عبوديت» ، مى فرمايد :
فَهذا أوَّلُ دَرَجَةِ التُّقى . ۳ اين ، نخستين درجه تقواست .
به ديگر سخن ، تقوا ، تنها نماز خواندن ، روزه گرفتن و پرهيز از دروغ گفتن نيست ؛ بلكه اين همه ، شرط رسيدن به تقواست . تأكيد امام عليه السلام بر آن است كه آدمى ،