393
شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد دوّم

۵۹۵.تفسير الطبرى - به نقل از ابن عبّاس - : پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله زمانى كه در مكّه بود، چون نگران جان ياران خود از سوى مشركان بود، جعفر بن ابى طالب و ابن مسعود و عثمان بن مَظعون را با گروهى از يارانش به سوى نجاشى، پادشاه حبشه، فرستاد. مشركان ، با شنيدن اين خبر، عمرو بن عاص را با گروهى ديگر ، روانه حبشه كردند و اين عدّه ، زودتر از ياران پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بر نجاشى وارد شدند و گفتند: در ميان ما ، مردى ظهور كرده است كه قريش را بى‏خِرد و نادان مى‏خواند و مى‏گويد كه پيامبر است . گروهى را نيز به سوى تو فرستاده است تا مردمانت را عليه تو بشورانَد. بنا بر اين، مايل بوديم كه نزد تو بياييم و خبر آنها را به تو بدهيم.
نجاشى گفت: اگر نزد من آمدند ، در سخنان آنان ، انديشه خواهم كرد.
پس ياران پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله آمدند و بر درگاه نجاشى ايستادند و گفتند: آيا به دوستان خدا ، اجازه ورود مى‏دهى؟
نجاشى گفت: به آنان اجازه دهيد . خوش آمدند دوستان خدا!
چون بر او وارد شدند ، سلام كردند. نمايندگان قريش گفتند: شهريارا! مى‏بينى كه ما به تو راست گفتيم . آنها به درودى كه بر تو گفته مى‏شود ، بر تو درود نفرستادند.
نجاشى به آنها گفت: چرا با درود خودم ، بر من درود نگفتيد؟
مسلمانان گفتند: ما با درود اهل بهشت و درود فرشتگان ، بر تو درود گفتيم.
نجاشى گفت: پيامبر شما ، در باره عيسى و مادرش ، چه مى‏گويد؟
[جعفر] گفت: مى‏گويد كه او ، بنده خدا و كلمه و روحى از جانب خدا بود كه در مريم افكند، و مريم را نيز باكره پاك‏دامن مى‏داند.
نجاشى ، چوبى نازك از روى زمين برداشت و گفت: عيسى و مادرش ، با آنچه پيامبرِ شما گفته است ، به اندازه اين چوب ، تفاوت ندارند.
مشركان ، از اين سخن نجاشى ، ناراحت شدند و رنگِ صورتشان پريد . نجاشى به مسلمانان گفت: آيا از آنچه بر شما نازل شده است ، چيزى از حفظ داريد؟
گفتند: آرى.
نجاشى گفت: بخوانيد !
آنان شروع به خواندن كردند. در آن جمع ، عدّه‏اى از كشيشان و راهبان و ديگر مسيحيان ، حضور داشتند . هر آيه‏اى كه مى‏خواندند، گروهى از كشيشان و راهبان ، از شنيدن حق ، اشك از چشمانشان سرازير مى‏شد. خداوند متعال فرمود: (زيرا برخى از آنان ، كشيشان و راهبانى هستند كه تكبّر نمى‏ورزند. و هر گاه آنچه را بر پيامبر ، نازل شده است ، شنيدند...).


شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد دوّم
392

۵۹۵.تفسير الطبري عن ابن عبّاس: كانَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله وهُوَ بِمَكَّةَ خافَ عَلى‏ أصحابِهِ مِنَ المُشرِكينَ ، فَبَعَثَ جَعفَرَ بنَ أبي طالِبٍ وَابنَ مَسعودٍ وعُثمانَ بنَ مَظعونٍ في رَهطٍ مِن أصحابِهِ إلَى النَّجاشِيِّ مَلِكِ الحَبَشَةِ ، فَلَمّا بَلَغَ ذلِكَ المُشرِكينَ بَعَثوا عَمرَو بنَ العاصِ في رَهطٍ مِنهُم ذَكَرَ أنَّهُم سَبَقوا أصحابَ النَّبِيِّ صلى اللَّه عليه و آله إلَى النَّجاشِيِّ ، فَقالوا إنَّهُ خَرَجَ فينا رَجُلٌ سَفَّهَ عُقولَ قُرَيشٍ وأحلامَها ، زَعَمَ أنَّهُ نَبِيٌّ ، وإنَّهُ بَعَثَ إلَيكَ رَهطاً لِيُفسِدوا عَلَيكَ قَومَكَ ، فَأَحبَبنا أن نَأتِيَكَ ونُخبِرَكَ خَبَرَهُم قالَ: إن جاءوني نَظَرتُ فيما يَقولونَ ، فَقَدِمَ أصحابُ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله فَأَقاموا بِبابِ النَّجاشِيِّ ، فَقالوا أتَأذَنُ لِأَولِياءِ اللَّهِ؟ فَقالَ: اِئذَن لَهُم ، فَمَرحَباً بِأَولِياءِ اللَّهِ ، فَلَمّا دَخَلوا عَلَيهِ سَلَّموا ، فَقالَ لَهُ الرَّهطُ مِنَ المُشرِكينَ: ألا تَرى‏ أيُّهَا المَلِكُ أنّا صَدَقناكَ ، لَم يُحَيّوكَ بِتَحِيَّتِكَ الَّتي تُحَيّا بِها؟ فَقالَ لَهُم: ما مَنَعَكُم أن تُحَيّوني بِتَحِيَّتي ، فَقالوا: إنّا حَيَّيناَك بِتَحِيَّةِ أهلِ الجَنَّةِ وتَحِيَّةِ المَلائِكَةِ ، قالَ لَهُم: ما يَقولُ صاحِبُكُم في عيسى‏ واُمِّهِ؟ قالَ: يَقولُ: هُوَ عَبدُ اللَّهِ وكَلِمَةٌ مِنَ اللَّهِ ألقاها إلى‏ مَريَمَ وروحٌ مِنهُ ، ويَقولُ في مَريَمَ: إنَّهَا العَذراءُ البَتولُ ، قالَ: فَأَخَذَ عوداً مِنَ الأَرضِ فَقالَ: ما زادَ عيسى‏ واُمُّهُ عَلى‏ ما قالَ صاحِبُكُم قَدرَ هذَا العودِ . فَكَرِهَ المُشرِكونَ قَولَهُ ، وتَغَيَّرَت وُجوهُهُم ، قالَ لَهُم: هَل تَعرِفونَ شَيئاً مِمّا اُنزِلَ عَلَيكُم؟ قالوا: نَعَم ، قالَ: اِقرَؤوا ، فَقَرؤوا ، وهُنالِكَ مِنهُم قِسّيسونَ ورُهبانٌ وسائِرُ النَّصارى‏ ، [فَجَعَلَت طائِفَةٌ مِنَ القِسّيسينَ وَالرُّهبانِ كُلَّما قَرَؤوا آيَةً] ۱ انحَدَرَت دُموعُهُم مِمّا عَرَفوا مِنَ الحَقِّ ، قالَ اللَّهُ تَعالى‏ ذِكرُهُ: (ذَ لِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ * وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ . . .) الآيَةَ.۲

1.ما بين المعقوفين أثبتناه من الدرّ المنثور ؛ فعبارة المصدر هنا غير مستقيمة .

2.تفسير الطبري : ج ۵ الجزء ۷ ص ۲ ، الدرّ المنثور : ج ۳ ص ۱۳۱ نقلاً عن ابن مردويه وراجع: أسباب نزول القرآن : ص ۲۰۵ ح ۴۰۶ .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد دوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، اصغر هادوي کاشاني، محمّد احسانى‏فر لنگرودى، علي‌رضا نظري خرّم، محمّدرضا حسين‌زاده، علي شاه‌ علي‌زاده، حميد رضا شيخي (مترجم)
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11005
صفحه از 506
پرینت  ارسال به