۴۸۶.الخصال - به نقل از ابو اُمامه - : گفتم : اى پيامبر خدا ! آغاز كار شما [و پيامبرىتان ]چگونه بود؟
فرمود: «دعاى پدرم ابراهيم۱ و بشارت عيسى بن مريم .۲ و مادرم ، [هنگام تولّدم ]خواب ديد كه از او چيزى (نورى) خارج گرديد كه بر اثر آن ، كاخهاى شام ، روشن [و نمايان ]شد» .
۴۸۷.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله: آن گاه كه هنوز آدم در گِل خويش افتاده بود، من نزد خداوند ، خاتم پيامبران ، نوشته شده بودم . اينك ، از آغاز آن به شما خبر مىدهم: [آغاز نبوّتم ]دعاى پدرم ابراهيم و بشارت عيسى به آمدن من بود و رؤيايى كه مادرم ديد و همه مادران پيامبران نيز مىبينند. مادرم ، هنگامى كه مرا به دنيا آورد ، خواب ديد كه نورى از او خارج گرديد كه بر اثر آن ، كاخهاى شام ، روشن [و نمايان ]گشت.
۴۸۸.تفسير القمّى: سخن او كه: (چون [از حق] برگشتند ، خدا دلهايشان را برگردانيد) ، يعنى خداوند ، دلهاى آنان را دچار شك كرد . سپس گفته عيسى عليه السلام به بنى اسرائيل را بازگو كرده ، مىفرمايد: (من ، فرستاده خدا به سوى شما هستم . تورات را كه پيش از من بوده ، تصديق مىكنم و به فرستادهاى بشارت مىدهم كه پس از من مىآيد و نامش احمد است . پس وقتى براى آنان دلايل روشن آورد، گفتند: اين ، جادويى آشكار است) .
۴۸۹.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله: به خدا سوگند كه پيامبران و رسولان پيشين ، به ظهور من ، بشارت دادهاند.