269
شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد دوّم

(پس آيا داورى جز خدا جويم ، با اين كه اوست كه اين كتاب را به تفصيل ، به سوى شما نازل كرده است ؟ و كسانى كه كتاب [آسمانى ]بديشان داده‏ايم ، مى‏دانند كه آن ، از جانب پروردگارت ، به حق ، فرو فرستاده شده است . پس تو از ترديد كنندگان مباش).

حديث‏

۴۷۴.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله: پيامبرىِ هيچ پيامبرى در جهانِ سايه‏ها۱ كامل نشد ، مگر آن گاه كه ولايت من و ولايت خاندان من بر او عرضه گرديدند و برايش مُتمثّل شدند، و آنها به فرمان‏بُردارى از ايشان و ولايت آنان ، اقرار كردند.

۴۷۵.مسند ابن حنبل - به نقل از سَلَمة بن سلامة بن وَقْش ، كه از مجاهدان بدر بود - : همسايه‏اى يهودى داشتيم كه در محلّه بنى عبد اشهَل ، با ما زندگى مى‏كرد. اندكى پيش از مبعوث شدن پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، روزى از خانه‏اش بيرون آمد و در كنار انجمن عبد اشهَل ايستاد. در آن روز ، من ، جوان‏ترينِ آن جمع بودم و بُردى بر تن داشتم و جلوى درِ خانه‏مان ، دراز كشيده بودم. او از زنده شدن مُردگان ، قيامت ، حساب و ميزان ، و بهشت و جهنّم ، سخن گفت و اينها را خطاب به عدّه‏اى مشرك و بت‏پرست - كه به زنده شدن پس از مرگ ، اعتقاد نداشتند - ، اظهار داشت.
آنان گفتند: واى بر تو ، اى فلانى ! فكر مى‏كنى چنين چيزى شدنى است كه مردم بعد از مرگشان ، زنده شوند و به سرايى بروند كه در آن ، بهشت و دوزخى است و در آن جا ، پاداش و سزاى اعمالشان را مى‏بينند؟
او گفت: آرى . سوگند به آن كه به او سوگند خورده مى‏شود ، دوست دارد كه به جاى آن آتش [جهنّم‏] ، به اندازه بزرگ‏ترين تنور دنيا در همين عالم ، برافروخته شود و او را در آن تنور بيفكنند و آتش ، تمام وجودش را فرا بگيرد ؛ امّا در عوض، فرداى قيامت ، از آن آتش ، رهايى يابد.
مشركان گفتند: واى بر تو! نشانه آن چيست؟
مرد يهودى گفت: پيامبرى كه از جانب اين بلاد ، بر انگيخته مى‏شود . آن گاه ، با دستش به طرف مكّه و يمن اشاره كرد .
گفتند: چه وقت ، او را مى‏بينى؟
او به من (سلمه) كه از همه‏شان جوان‏تر و كم‏سال‏تر بودم، نگاه كرد و گفت: اگر اين جوانك ، به كمال ، عمر كند، او را درك خواهد كرد.
به خدا سوگند، شب‏ها و روزها سپرى شدند و سرانجام ، خداوند متعال ، پيامبرش را بر انگيخت و آن مرد يهودى ، هنوز در ميان ما زنده بود. پس ما به پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ايمان آورديم ؛ امّا او از سرِ رَشك و حسادت ، به وى ، كفر ورزيد. گفتيم: واى بر تو ، اى فلانى! مگر تو نبودى كه در باره ايشان به ما آن سخنان را گفتى؟!
گفت: آرى ؛ امّا اين ، او نيست !

1.يعنى در جهان ارواح، يا عالم مِثال، يا عالم ذَر (بحار الأنوار : ج ۵۷ ص ۱۹۶ ح ۱۴۲) .


شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد دوّم
268

(أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِى حَكَمًا وَهُوَ الَّذِى أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَبَ مُفَصَّلاً وَالَّذِينَ ءَاتَيْنَهُمُ الْكِتَبَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بِالْحَقِ‏ّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ) .۱

الحديث‏

۴۷۴.رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله : ما تَكامَلَتِ النُّبُوَّةُ لِنَبِيٍّ فِي الأَظِلَّةِ۲ ، حَتّى‏ عُرِضَت عَلَيهِ وِلايَتي ووِلايَةُ أهلِ بَيتي ومُثِّلوا لَهُ ، فَأَقَرّوا بِطاعَتِهِم ووِلايَتِهِم .۳

۴۷۵.مسند ابن حنبل عن سلمة بن سلامة بن وقش - وكانَ مِن أهلِ بَدرٍ - : كانَ لَنا جارٌ مِن يَهودَ في بَني عَبدِ الأَشهَلِ قالَ : فَخَرَجَ عَلَينا يَوماً مِن بَيتِهِ قَبلَ مَبعَثِ النَّبِيِّ صلى اللَّه عليه و آله بِيَسيرٍ فَوَقَفَ عَلى‏ مَجلِسِ عَبدِ الأَشهَلِ ، قالَ سَلَمَةُ : وأنَا يَومَئِذٍ أحدَثُ مَن فيهِ سِنّاً ، عَلَيَّ بُردَةٌ۴مُضطَجِعاً فيها بِفِناءِ أهلي ، فَذَكَرَ البَعثَ وَالقِيامَةَ وَالحِسابَ وَالميزانَ وَالجَنَّةَ وَالنّارَ ، فَقالَ ذلِكَ لِقَومٍ أهلِ شِركٍ ، أصحابِ أوثانٍ لا يَرَونَ أنَّ بَعثاً كائِنٌ بَعدَ المَوتِ .
فَقالوا لَهُ : وَيحَكَ يا فُلانُ! تَرى‏ هذا كائِناً ، أنَّ النّاسَ يُبعَثونَ بَعدَ مَوتِهِم إلى‏ دارٍ فيها جَنَّةٌ ونارٌ ، يُجزَونَ فيها بِأَعمالِهِم؟
قالَ : نَعَم وَالَّذي يُحلَفُ بِهِ لَوَدَّ أنَّ لَهُ بِحَظِّهِ مِن تِلكَ النّارِ أعظَمَ تَنّورٍ فِي الدُّنيا يُحمونَهُ ثُمَّ يُدخِلونَهُ إيّاهُ فَيَنطَبِقَ بِهِ عَلَيهِ ، وأن يَنجُوَ مِن تِلكَ النّارِ غَداً .
قالوا لَهُ : وَيحَكَ! وما آيَةُ ذلِكَ؟
قالَ: نَبِيٌّ يُبعَثُ مِن نَحوِ هذِهِ البِلادِ - وأشارَ بِيَدِهِ نَحوَ مَكَّةَ وَاليَمَنِ - .
قالوا : ومَتى‏ تَراهُ؟
قالَ : فَنَظَرَ إلَيَّ وأنَا مِن أحدَثِهِم سِنّاً ، فَقالَ : إن يَستَنفِد هذَا الغُلامُ عُمُرَهُ يُدرِكهُ .
قالَ سَلَمَةُ : فَوَاللَّهِ ما ذَهَبَ اللَّيلُ وَالنَّهارُ حَتّى‏ بَعَثَ اللَّهُ تَعالى‏ رَسولَهُ صلى اللَّه عليه و آله وهُوَ حَيٌّ بَينَ أظهُرِنا ، فَآمَنّا بِهِ وكَفَرَ بِهِ بَغياً وحَسَداً . فَقُلنا : وَيلَكَ يا فُلانُ ! ألَستَ بِالَّذي قُلتَ لَنا فيهِ ما قُلتَ؟ قالَ : بَلى‏ ، ولَيسَ بِهِ .۵

1.الأنعام : ۱۱۴ .

2.في الأظِلّة : أي في عالم الأرواح أو المثال أو الذرّ (بحار الأنوار : ج ۵۷ ص ۱۹۶) .

3.بصائر الدرجات : ص ۷۳ ح ۷ عن حذيفة بن أسيد الغفّار ، بحار الأنوار: ج ۲۶ ص ۲۸۱ ح ۲۷ .

4.البُرْدَة : كساء أسود مُربّع فيه صِغَر تلبسه الأعراب (النهاية : ج ۱ ص ۱۱۶ «برد») .

5.مسند ابن حنبل : ج ۵ ص ۳۷۰ ح ۱۵۸۴۱ ، المستدرك على الصحيحين : ج ۳ ص ۴۷۱ ح ۵۷۶۴ ، التاريخ الكبير : ج ۴ ص ۶۸ الرقم ۱۹۸۶ ، دلائل النبوّة للبيهقي : ج ۲ ص ۷۸ ، السيرة النبويّة لابن هشام : ج ۱ ص ۲۲۶ كلّها نحوه .

تعداد بازدید : 11961
صفحه از 506
پرینت  ارسال به