۴۲۷.تفسير القمّى: [در باره] اين سخن خداوند: (كنيزان خود را در صورتى كه خواهان عفّت اند، به زنا وادار نكنيد). فرمود : عربها و قريش، كنيزان را مىخريدند و بر آنها ماليات سنگينى مىبستند . مىگفتند: برويد و زنا كنيد و درآمد كسب كنيد. خداوند عزّ وجلّ آنها را از اين كار ، باز داشت و فرمود: (كنيزان خود را به زنا وادار نكنيد). تا اين جاى سخن خداى متعال: (آمرزشگر مهربان است) ؛ يعنى : اگر كنيزان به زور وادار به زنا شدند، خداوند متعال ، آنها را مؤاخذه نمىكند.
در روايت ابو الجارود از امام باقر عليه السلام آمده است: اين آيه نسخ شده و آن را آيه: (اگر مرتكب فحشا شدند، بر آنها نيمى از آن [كيفرى] است كه بر زنان شوهردار است) نسخ كرده است.
نكته
آيه اوّل مورد بحث (آيه ۳۳ سوره نور) ناظر به وادار كردن (اكراه) كنيزان به بدكارى است و موضوع آن با موضوع آيه دوم (آيه ۲۵ سوره نساء) كه ناظر به بدكارى اختيارى كنيزان است ، متفاوت است و از اين رو، نمىتوان نسبت دومى را با اوّلى ، نسخ اصطلاحى دانست كه شرط آن اين است كه حكم ناسخ و حكم منسوخ ، به يك موضوع مربوط باشد . بنابر اين ، احتمال مىرود مقصود از نسخ ، اين است كه در روزگار جاهلى و آغاز پيدايش اسلام ، امكان وادار كردن كنيزان از سوى مالكان مشرك و زورگوى آنان بوده است و از اين رو ، حكم آن بايد مشخص مىشده است ؛ اما با قدرت گرفتن اسلام ، ديگر زمينه اكراه ، از ميان رفته و به حكمى براى موضوع بدكارى اختيارى نياز بوده است و در واقع ، آيه دوم ناظر به نسخ موضوع و زمينه حكم قبلى است ، نه نسخ حكم قبلى .