۳۷۰.امام باقر عليه السلام - در باره اين سخن خداوند متعال: (آيا ديدى آن كسى را كه به آيات ما كفر ورزيد و گفت: «قطعاً به من ، مال و فرزند [ بسيار ] داده خواهد شد»؟) - : عاص بن وائل بن هِشام قُرَشى سَهْمى ، يكى از همين مسخره كنندگان بود . خَبّاب بن اَرَت ، از عاص بن وائل طلبى داشت . نزد او رفت و آن را مطالبه كرد.
عاص گفت: آيا شما نمىگوييد كه در بهشت ، زر و سيم و ابريشم است؟
خَبّاب گفت: چرا.
عاص گفت: پس وعده من و تو ، بهشت؛ چرا كه - به خدا سوگند - ، بهتر از آنچه در دنيا به تو داده شده ، در آن جا به من داده خواهد شد!
۳۷۱.أسباب نزول القرآن - به نقل از كَلْبى و مُقاتِل - : خَبّاب بن اَرَت ، آهنگر بود و براى عاص بن وائل سَهْمى ، كار مىكرد ؛ ولى عاص ، مزد او را به تأخير مىانداخت. روزى خَبّاب ، نزد وى رفت و مزدش را طلب كرد. عاص گفت: فعلاً ندارم كه طلبت را بپردازم.
خَبّاب گفت: رهايت نمىكنم تا مزدم را بدهى.
عاص گفت: تو را چه شده است ، اى خَبّاب؟ تو كه اين گونه نبودى ؟ تو آدم خوشطلبى بودى!
خَبّاب گفت: آن ، زمانى بود كه من بر دين تو بودم ؛ امّا امروز ، من مسلمانم و از دين تو ، جدايم.
عاص گفت: مگر شما نمىگوييد كه در بهشت ، طلا و نقره و ابريشم ، وجود دارد؟
خَبّاب گفت: چرا.
عاص ، به مسخرگى گفت: پس به من مهلت بده تا در بهشت ، قرضت را بدهم؛ زيرا - به خدا سوگند - اگر آنچه تو مىگويى ، راست باشد، البتّه من در آن جا ، بهره بيشترى از تو خواهم داشت!
در اين هنگام، خداوند متعال ، اين آيات را نازل كرد: (آيا ديدى كسى را كه به آيات ما كفر ورزيد...) . مقصود، عاص است.