۳۶۶.التبيان فى تفسير القرآن: در باره سبب نزول اين آيه ، گفته شده است : هر گاه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله براى قريش ، سخن مىگفت و از اخبار [و سرگذشت ]امّتهاى گذشته ، آگاهشان مىكرد و اندرزشان مىداد، آنها سخنان ايشان را به سخره مىگرفتند . از اين رو خداوند متعال ، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را از سخن گفتن با آنها ، نهى كرد و فرمود: (و البتّه در كتاب (قرآن ) بر شما نازل كرده كه هر گاه شنيديد آيات خدا ، مورد انكار و ريشخند قرار مىگيرد ، با آنان منشينيد تا به سخنى غير از آن ، مشغول شوند). از آن پس ، هر گاه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله با يارانش سخن مىگفت، چنانچه يكى از مشركان مىآمد، ايشان سخنش را قطع مىكرد. پس مشركان، همگى جمع شدند و گفتند: به خدا سوگند - اى محمّد - كه سخنان تو ، شگفتانگيز است و ما دوست داريم كه گفتار و سخن تو را بشنويم .
فرمود: «پروردگارم ، مرا نهى كرده است كه با شما سخن بگويم» . پس خداوند متعال ، فرو فرستاد: (در باره چه چيز ، از يكديگر مىپرسند؟ از آن خبر بزرگ).
۳۶۷.تفسير الطبرى - به نقل از سَدّى - : مشركان ، هر گاه با مؤمنان مىنشستند، از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و قرآن ، بد مىگفتند و به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله دشنام مىدادند و مسخرهاش مىكردند. از اين رو ، خداوند به مؤمنان دستور داد كه با مشركان منشينند تا به سخن [و موضوع ]ديگرى بپردازند .
۳۶۸.تفسير ثعلبى : منافقان ، با ملّايان يهود مىنشستند و قرآن را مسخره و تكذيب مىكردند و دست به تحريف آن مىزدند. خداوند متعال مسلمانان را از همنشينى و رفت و آمد با آنها نهى فرمود . اين است آن گفته خداوند متعال كه در قرآن فرو فرستاده است :( و چون كسانى را ببينى كه [ به قصد تخطئه ] در آيات ما فرو مىروند از آنها روى بگردان ) .
۳۶۹.امام باقر عليه السلام: چون آيه (پس از توجّه، [ ديگر ] با قوم ستمكار ، منشين) نازل شد، مسلمانان گفتند: اگر هر زمان كه مشركان ، قرآن را به تمسخر مىگيرند، آنها را ترك كنيم و برويم ، يعنى نه وارد مسجد الحرام شويم و نه بيت الحرام را طواف كنيم، پس چه كار كنيم؟
پس خداوند سبحان ، اين آيه را فرو فرستاد: (و چيزى از حساب آنان ( ستمكاران ) ، بر عهده كسانى كه پروا[ مندى از خدا ]دارند، نيست) و به آنان (مسلمانان) دستور داد كه در حدّ توان، به مشركان تذكّر دهند و راهنمايىشان كنند.