۱۴۹۷.امام على عليه السلام: خداوندِ بلندنام، از سرِ رحمت بىكرانش، و رئوف بودن با آفريدگانش ... گفتار خود را به سه بخش ، تقسيم كرد: بخشى از آن را چنان قرار داد كه باسواد و بى سواد ، آن را بفهمند، و بخشى را چنان كه آن را تنها كسى مىفهمد كه ذهنى صاف و تيزبين و قدرت تمييز دارد ؛ همانان كه خداوند ، سينههايشان را براى [درك و پذيرش ]اسلام ، گشاده گردانيده است، و بخشى را چنان كه آن را تنها خداوند و نمايندگان امين او و استواران در دانش مىفهمند.
۱۴۹۸.امام على عليه السلام - در يكى از سخنانش - : [خداوند ،] فرمانبردارى از سرپرستان كارهايش (اولياى امورش) را كه سرپرستان دين او هستند، بر امّتْ واجب فرمود، همچنان كه فرمانبردارى از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله را بر ايشان واجب نمود . پس فرمود: (خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [ نيز ]اطاعت كنيد) . سپس جايگاه سرپرستان كارهايش را روشن ساخت و آنها را كسانى معرّفى كرد كه تأويل كتاب او را مىدانند و فرمود: (و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ، ارجاع دهند ، قطعاً در ميان آنان كسانى هستند كه [ درست و نادرستِ ] آن را در مىيابند)، و جز آنان، هر كس ديگرى ، از شناخت تأويل كتاب او ، ناتوان است؛ چرا كه تنها آنان استواران در دانش هستند و بر تأويل قرآن امين اند . خداوند متعال فرموده است: (تأويل آن را نمىداند ، مگر خدا و استواران در دانش) .
۱۴۹۹.امام على عليه السلام: كجايند كسانى كه به دروغ و از سرِ حسادت بر ما - [از آن رو] كه خداوند ، ما را رفعت بخشيد و ايشان را پست گردانيد، و به ما عطا فرمود و ايشان را محروم ساخت، و ما را راه داد و ايشان را راند - ، ادعا مىكردند كه استواران در دانش ، آنان اند و نه ما؟! در حالى كه به وسيله ما ، [راه ]هدايت، پيموده مىشود و كورى [دلها] ، زدوده مىگردد.
۱۵۰۰.امام على عليه السلام - در فرمانش به مالك اشتر - : ما خاندان پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ، كسانى هستيم كه [آياتِ] محكم را از كتاب خدا استنباط مىكنيم، و [آياتِ] متشابه را تشخيص مىدهيم، و ناسخ را از آنچه خداوند ، نَسخ كرده و سنگينىِ آن را [از دوش شما] برداشته است، باز مىشناسيم.