765
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

نظر عبد اللّه‌ بن اُبَى، ابن سلول، نيز همان نظر پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بود و در اين باره همان رأى پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله را داشت كه به سوى مشركان بيرون نروند، و پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله خوش نداشت از مدينه بيرون برود؛ ولى مردى از مسلمانان ـ از آنان كه خداوند، آنها را در جنگ اُحُد به شهادت گرامى داشت ـ و نيز ديگران، از كسانى كه حضور در جنگ بدر را از دست داده بودند، گفتند: اى پيامبر خدا ! ما را به سوى دشمنانمان بيرون ببر، تا نبينند كه ما از آنها ترسيده و ناتوان شده‌ايم.
عبد اللّه‌ بن اُبَى، ابن سلول، گفت: اى پيامبر خدا ! در مدينه بمان و به سوى آنها بيرون نرو. به خدا سوگند، ما تا كنون از مدينه به سوى دشمنانمان بيرون نرفته‌ايم، مگر آن كه بر ما چيره شده و دست يافته‌اند و آنها در مدينه بر ما وارد نشده‌اند، جز آن كه ما بر آنها دست يافته‌ايم. پس آنها را ـ اى پيامبر خدا ـ به حال خود بگذار كه اگر [بيرون] بمانند، در بدترين جا مانده‌اند، و اگر به درون بيايند، مردان، رو در رو با آنها مى‌جنگند و زنان و كودكان هم با سنگ از بالا به جانشان مى‌افتند و اگر باز گردند، ناكام و همان گونه كه آمده‌اند، باز مى‌گردند.
و مردمى كه دوست داشتند با دشمن رو به رو شوند، به پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله چسبيدند تا آن كه پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله به درون [خانه]رفت و زرهش را پوشيد و آن روز، جمعه پس از تمام شدن نماز بود. در آن روز، مردى از انصار به نام مالك بن عمرو، از قبيله بنى نجّار، در گذشته بود و پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بر او نماز گزارد و سپس به سوى دشمن بيرون آمد و مردم، پشيمان شده بودند و گفتند: پيامبر خدا را وادار [به بيرون آمدن] كرديم و اين حق را نداشتيم ـ !
هنگامى كه پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله به سوى آنها بيرون آمد، گفتند: اى پيامبر خدا ! تو را مجبور كرديم و اين حق را نداشتيم. اگر مى‌خواهى، در مدينه بمان. خدا بر تو درود فرستد ! پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «سزامندِ پيامبر نيست كه چون زرهش را پوشيد، آن را در بياورد تا آن كه بجنگد» و پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله با هزار تن از يارانش بيرون آمد.۱

1.. قالَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهلِلمُسلِمينَ : فَإِن رَأَيتُم أن تُقيموا بِالمَدينَةِ وتَدَعوهُم حَيثُ نَزَلوا ، فَإِن أقاموا أقاموا بِشَرِّ مُقامٍ ،وإن هُم دَخَلوا عَلَينا قاتَلناهُم فيها . . . وكانَ رَأيُ عَبدِ اللّه‌ِ بنِ اُبَيٍّ ابنِ سَلولَ مَعَ رَأيِ رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، يَرى رَأيَ رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله في ذلِكَ ، ألاّ يَخرُجَ إلَيهِم ، وكانَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهيَكرَهُ الخُروجَ مِنَ المَدينَةِ ، فَقالَ رَجُلٌ مِنَ المُسلِمينَ ـ مِمَّن أكرَمَ اللّه‌ُ بِالشَّهادَةِ يَومَ اُحُدٍ وغَيرُهُم مِمَّن كانَ فاتَهُ بَدرٌ وحُضورُهُ ـ : يا رَسولَ اللّه‌ِ ، اُخرُج بِنا إلى أعدائِنا ، لا يَرَونَ أنّا جَبُنّا عَنهُم وضَعُفنا !
فَقالَ عَبدُ اللّه‌ِ بنُ اُبَيٍّ ابنُ سَلولَ : يا رَسولَ اللّه‌ِ ، أقِم بِالمَدينَةِ ولا تَخرُج إلَيهِم ، فَوَ اللّه‌ِ ! ما خَرَجنا مِنها إلى عَدُوٍّ لَنا قَطُّ إلاّ أصابَ مِنّا ، ولا دَخَلَها عَلَينا إلاّ أصَبنا مِنهُ ، فَدَعهُم يا رَسولَ اللّه‌ِ ، فَإِن أقاموا أقاموا بِشَرِّ مَجلِسٍ ، وإن دَخَلوا قاتَلَهُمُ الرِّجالُ في وُجوهِهِم ، ورَماهُمُ النِّساءُ وَالصِّبيانُ بِالحِجارَةِ مِن فَوقِهِم ، وإن رَجَعوا رَجَعوا خائِبينَ كَما جاؤوا .
فَلَم يَزَلِ النّاسُ بِرَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله الَّذينَ كانَ مِن أمرِهِم حُبُّ لِقاءِ القَومِ ، حَتّى دَخَلَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهفَلَبِسَ لَأممَتَهُ ، وذلِكَ يَوم الجُمُعَةِ حينَ فَرَغَ مِنَ الصَّلاةِ ، وقَد ماتَ في ذلِكَ اليَومِ رَجُلٌ مِنَ الأَنصارِ يُقالُ لَهُ : مالِكُ بنُ عَمرٍو ، أحَدُ بَنِي النَّجّارِ ، فَصَلّى عَلَيهِ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهثُمَّ خَرَجَ عَلَيهِم ، وقَد نَدِمَ النّاسُ ، وقالوا : اِستَكرَهنا رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، ولَم يَكُن ذلِكَ لَنا . . . فَلَمّا خَرَجَ عَلَيهِم رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله قالوا : يا رَسولَ اللّه‌ِ ، اِستَكرَهناكَ ولَم يَكُن ذلِكَ لَنا ، فَإِن شِئتَ فَاقعُد صَلَّى اللّه‌ُ عَلَيكَ .
فَقالَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : لا يَنبَغي لِنَبِيٍّ إذا لَبِسَ لَأممَتَهُ أن يَضَعَها حَتّى يُقاتِلَ . فَخَرَجَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله في ألفِ رَجُلٍ مِن أصحابِهِ تاريخ الطبري : ج ۲ ص ۵۰۲ و ۵۰۴ ، السيرة النبويّة لابن هشام : ج ۳ ص ۶۷ .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
764

الغماد۱ بزنيم، مى‌زديم.۲

۱۷۴۳. الطبقات الكبرى ـ به نقل از ابن عبّاس ـ: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله در جنگ بدر در جايى فرود آمد، و حُباب بن مُنذر گفت: اين جا، جاى فرود آمدن نيست. ما را به نزديك‌ترين آب به قوم ببر و آن گاه حوضى بر آن بنا مى‌كنيم و ظرف‌ها را در آن مى‌اندازيم و آب مى‌نوشيم و مى‌جنگيم و ديگر چاه‌ها را كور مى‌كنيم.
جبرئيل بر پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرود آمد و گفت: نظر، آن است كه حباب بن منذر به آن اشاره كرد. پس پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «اى حباب ! نظر درست را گفتى» و پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله برخاست و همان كار را كرد.۳

۲ / ۳

مشورت كردن پيامبر صلّی الله علیه و آله در جنگ اُحُد

۱۷۴۴. تاريخ الطبرى ـ در باره مشورت پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله با يارانش كه در جنگ اُحُد از مدينه بيرون بروند يا در مدينه بمانند ـ: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله به مسلمانان فرمود: «... اگر نظرتان ماندن در مدينه است و اين كه آنها را وا نهيد تا هر جا كه مى‌خواهند، فرود آيند، پس اگر بمانند، به بدترين وجه خواهند ماند و اگر بر ما وارد شوند، با آنها در همان جا [كه وارد مى‌شوند،] مى‌جنگيم...» و

1.. برك الغماد ، جايى در پشت مكّه و به فاصله پنج شب از آن جا و در ساحل درياى سرخ است و تا يمن هشتروز راه دارد .

2.. إنَّ رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله شاوَرَ حينَ بَلَغَهُ إقبالُ أبي سُفيانَ ، قالَ : فَتَكَلَّمَ أبو بَكرٍ فَأَعرَضَ عَنهُ ، ثُمَّ تَكَلَّمَ عُمَرُ فَأَعرَضَ عَنهُ ، فَقامَ سَعدُ بنُ عُبادَةَ فَقالَ : إيّانا تُريدُ يا رَسولَ اللّه‌ِ ، وَالَّذي نَفسي بِيَدِهِ ! لَو أمَرتَنا أن نُخيضَهَا البَحرَ لَأَخَضناها ، ولَو أمَرتَنا أن نَضرِبَ أكبادَها إلى بَركِ الغِمادِ لَفَعَلنا صحيح مسلم : ج ۳ ص ۱۴۰۳ ح ۸۳ ، مسند ابن حنبل : ج ۴ ص ۵۱۳ ح ۱۳۷۰۵ .

3.. إنَّ رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، نَزَلَ مَنزِلاً يَومَ بَدرٍ ، فَقالَ الحُبابُ بنُ المُنذِرِ : لَيسَ هذا بِمَنزِلٍ ، اِنطَلِق بِنا إلى أدنى ماءٍ إلَىالقَومِ ، ثُمَّ نَبني عَلَيهِ حَوضا ونَقذِفُ فيهِ الآنِيَةَ ، فَنَشرَبُ ونُقاتِلُ ونُعَوِّرُ ما سِواها مِنَ القُلُبِ .
قالَ : فَنَزَلَ جَبرَئيلُ عليه‌السلام عَلى رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، فَقالَ : اَلرَّأيُ ما أشارَ بِهِ الحُبابُ بنُ المُنذِرِ . فَقالَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : يا حُبابُ ، أشَرتَ بِالرَّأيِ . فَنَهَضَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فَفَعَلَ ذلِكَ الطبقات الكبرى : ج ۳ ص ۵۶۷ ، البداية والنهاية : ج ۳ ص ۲۶۷ .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 21152
صفحه از 868
پرینت  ارسال به