۱۷۱۲. شرح الأخبار: روايت شده است كه پيامبر خدا، در روز اُحُد، از بلندىاى به اردوگاه مشركان نگريست و گفت: «بار خدايا! فرماندهان و امربَران آنها را لعنت كن. البته از امر بَران، خداوند، توبه هر يك از آنان را كه بخواهد، مىپذيرد ؛ امّا در ميان فرماندهان و سركردگان، اجابت كننده[ى دعوت حق] و نجاتيابندهاى نيست».
از جمله فرماندهان در آن روز، ابوسفيان بود و پسرش معاويه كه او را همراهى مىكرد.۱
۱۷۱۳. مجمع البيان: پيامبر خدا، فرمان آماده شدن براى جنگ مكّه را صادر كرد و به مردم، آمادهباش داد و گفت: «بار خدايا! چشمان (/ جاسوسان) و اخبار را از قريش، باز گير تا آنها را در سرزمينشان غافلگير كنيم».۲
۱۷۱۴. پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله: خدا لعنت كند رِعل و ذكوان و عَضَل و لِحيان و دو قبيله جذيمى: اسد و غطفان،و نيز ابو سفيان بن حرب و شَهبَل ذو الأسنان۳ و دو پسر مُلَيكة بن جَزيم و مروان وهَوذه وهَونه را.۴
1.. جاءَ عَن رَسولِ اللّهِ صلىاللهعليهوآله ، أنَّهُ أشرَفَ يَومَ اُحُدٍ عَلى عَسكَرِ المُشرِكينَ .
فَقالَ : اللّهُمَّ العَنِ القادَةَ مِنهُم وَالأَتباعَ ؛ فَأَمَّا الأَتباعُ فَإِنَّ اللّهَ يَتوبُ عَلى مَن يَشاءُ مِنهُم . وأمَّا القادَةُ وَالرُّؤوسُفَلَيسَ مِنهُم مُجيبٌ ولا ناجٍ . ومِنَ القادَةِ يَومَئِذٍ أبو سُفيانَ وَابنُهُ مُعاوِيَةُ مَعَهُ شرح الأخبار : ج ۲ ص ۱۶۵ ح ۵۰۲ .
2.. أمَرَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعليهوآله بِالجِهازِ لِحَربِ مَكَّةَ ، وأمَرَ النّاسَ بِالتَّهيِئَةِ ، وقالَ : اللّهُمَّ خُذِ العُيونَ وَالأَخبارَ عَن قُرَيشٍ حَتّىنَبغَتَها في بِلادِها مجمع البيان : ج ۱۰ ص ۸۴۶ ، الخرائج والجرائح : ج ۱ ص ۱۶۱ ح ۲۵۱ .
3.. شَهبَلِ ذو الأسنان دندان دار ، ظاهرا نام فردى از دشمنان پيامبر خدا باشد .
4.. لَعَنَ اللّهُ رِعلاً وذَكوانَ وعَضَلاً ولِحيانَ ، وَالمِجذَمينَ مِن أسَدٍ وغَطفانَ ، وأبا سُفيانَ بنَ حَربٍ وشَهبَلاً ذَا الأَسنانِ ، وَابنَي مُلَيكَةَ بنِ جَزيمٍ ومَروانَ ، وهَوذَةَ وهَونَةَ الكافي : ج ۸ ص ۷۲ ح ۲۷ ، بحار الأنوار : ج ۲۲ ص ۱۳۷ح ۱۲۰ .