747
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

امير مؤمنان فرمود: «دروغ مى‌گويد. لعنت خدا بر او باد!». مغيره، سنگ ديگرى به طرف پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله پرتاب كرد كه به پيشانى ايشان خورد. پيامبر خدا گفت: «بار خدايا! او را سرگردان نما».
پس، چون مردم پراكنده شدند، مغيره، سرگردان مانده بود. عمّار بن ياسر، خود را به او رساند و وى را كُشت.۱

ى ـ وليد بن عُقبه

۱۷۱۰. امام على عليه‌السلام: همسر وليد بن عقبه، نزد پيامبر خدا آمد و از وليد، شكايت كرد كه او را كتك مى‌زند. پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله به او فرمود: «برگرد و به او بگو: پيامبر خدا، مرا پناه داده است».
زن رفت. ساعتى گذشت و باز آمد و گفت: اى پيامبر خدا ! از من، دست‌بردار نيست.
پيامبر خدا، ريشه‌اى از جامه خود كَنْد و به او داد و فرمود: «بگو: پيامبر خدا، مرا پناه داده است و اين هم، ريشه‌اى از جامه اوست».
ساعتى گذشت. دوباره برگشت و گفت: اى پيامبر خدا! بيش از پيش، مرا كتك زَد.
پيامبر خدا، دستانش را بلند كرد و دو يا سه بار گفت: «بار خدايا! به حساب وليد بِرِس».۲

1.. رُوِيَ أنَّ مُغيرَةَ بنَ العاصِ كانَ رَجُلاً أعسَرَ ، فَحَمَلَ في طَريقِهِ إلى اُحُدٍ ثَلاثَةَ أحجارٍ ، فَقالَ : بِهذِهِ أقتُلُ مُحَمَّدا ،فَلَمّا حَضَرَ القِتالَ نَظَرَ إلى رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهوبِيَدِهِ السَّيفُ ، فَرَماهُ بِحَجَرٍ فَأَصابَ بِهِ رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهفَسَقَطَ السَّيفُ مِن يَدِهِ ، فَقالَ : قَتَلتُهُ وَاللاّتِ وَالعُزّى !
فَقالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه‌السلام : كَذَبَ لَعَنَهُ اللّه‌ُ ! فَرَماهُ بِحَجَرٍ آخَرَ ، فَأَصابَ جَبهَتَهُ ، فَقالَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : اللّهُمَّ حَيِّرهُ . فَلَمَّا انكَشَفَ النّاسُ تَحَيَّرَ فَلَحِقَهُ عَمّاُر بنُ ياسِرٍ فَقَتَلَهُ تفسير القمّي : ج ۱ ص ۱۱۸ ، بحار الأنوار : ج ۲۰ ص ۵۸ ح ۳ .

2.. إنَّ امرَأَةَ الوَليدِ بنِ عُقبَةَ جاءَت إلى رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، تَشتَكِي الوَليدَ أنَّهُ يَضرِبُها ، فَقالَ لَها : اِرجِعي فَقولي لَهُ : إنَّرَسولَ اللّه‌ِ قَد أجارَني .
فَانطَلَقَت ، فَمَكَثَت ساعَةً ثُمَّ جاءَت ، فَقالَت : يا رَسولَ اللّه‌ِ ما أقلَعَ عَنّي ، فَقَطَعَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلههُدبَةً مِن ثَوبٍ فَأَعطاها ، فَقالَ : قولي : إنَّ رَسولَ اللّه‌ِ قَد أجارَني ، هذِهِ هُدبَةٌ مِن ثَوبِهِ .
فَمَكَثَت ساعَةً ، ثُمَّ إنَّها رَجَعَت ، فَقالَت : يا رَسولَ اللّه‌ِ ما زادَني إلاّ ضَربا ، فَرَفَعَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهيَدَيهِ ، فَقالَ : «اللّهُمَّ عَلَيكَ بِالوَليدِ» مَرَّتَينِ أو ثَلاثا مسند أبي يعلى : ج ۱ ص ۱۸۱ ح ۲۸۹ ، تاريخ دمشق : ج ۶۳ ص ۲۳۴ ح ۱۲۹۷۴ .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
746

سوى آتش، بِرانشان».۱

۱۷۰۸. وقعة صفّين ـ به نقل از ابو بَرزه اَسلَمى: اصحاب، با پيامبر خدا بودند كه‌صداى آوازى شنيدند. نگريستند كه صدا از كجا مى‌آيد. مردى رفت و گوش داد ـ و اين، پيش از تحريم شراب بود ـ و باز آمد و گفت: معاويه و عمرو بن عاص‌اند كه يكى در جواب آواز ديگرى مى‌خوانَد:
هنوز استخوان‌هاى آن يار نزديك، هويداست
و او را از اين كه در جنگ به سختى كشته شده و به گور سپرده شود، باز مى‌دارد.
پس، پيامبر خدا، دست‌هايش را به آسمان برداشت و گفت: «بار خدايا! آنها را به سختى در فتنه سرنگون كن و بار خدايا! آنها را به سختى، به سوى آتش بِران».۲

ط ـ مُغيرة بن عاص

۱۷۰۹. تفسير القمّى: روايت شده است كه مُغيرة بن عاص، مردى چپْ دست بود و در راهَش به اُحُد، سه پاره سنگ برداشت و گفت: با اينها محمّد را مى‌كُشم.
چون در جنگ حاضر شد، چشمش به پيامبر خدا افتاد كه شمشير در دستش بود. سنگى به سوى ايشان انداخت كه به ايشان اصابت كرد و شمشير از دستش افتاد. گفت: به لات و عزّا سوگند كه او را كُشتم!

1.. سَمِعَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله صَوتَ رَجُلَينِ يُغَنِّيانِ وهُما يَقولانِ :
يَزالُ حَوارِيٌّ يَلوحُ عِظامُهُ زَوَى الحَربَ عَنهُ أن يُجَنَّ فَيُقبَرا فَسَأَلَ عَنهُما فَقيلَ : مُعاوِيَةُ وعَمرُو بنُ العاصِ .
فَقالَ : اللّهُمَّ اركُسهُما فِي الفِتنَةِ رَكسا ، ودُعَّهُما إلَى النّارِ دَعّا المعجم الكبير : ج ۱۱ ص ۳۲ ح ۱۰۹۷۰ ، مسند ابنحنبل : ج ۷ ص ۱۸۲ ح ۱۹۸۰۱ .

2.. إنَّهُم كانوا مَعَ رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فَسَمِعوا غِناءً ، فَتَشَرَّفوا لَهُ ، فَقامَ رَجُلٌ فَاستَمَعَ لَهُ ، وذاكَ قَبلَ أن تُحَرَّمَ الخَمرُ ، فَأَتاهُمثُمَّ رَجَعَ فَقالَ : هذا مُعاوِيَةُ وعَمرُو بنُ العاصِ يُجيبُ أحَدُهُمَا الآخَرَ وهُوَ يَقولُ :
يَزالُ حَوارِيٌّ تَلوحُ عِظامُهُ زَوَى الحَربَ عَنهُ أن يُحَسَّ فَيُقبَرا فَرَفَعَ رَسولُ اللّه‌ِ يَدَيهِ ، فَقالَ :
اللّهُمَّ اركُسهُم فِي الفِتنَةِ رَكسا ، اللّهُمَّ دُعَّهُم إلَى النّارِ دَعّا وقعة صفّين : ص ۲۱۹ ؛ بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۱۸۹ ح ۴۶۹ .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 21094
صفحه از 868
پرینت  ارسال به