پس، پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله مالك بن دَجشَم (/ دَخشم) خزاعى و عامر بن عَدى، برادر بنى عمرو بن عوف، را گسيل داشت تا آن را ويران كنند و بسوزانند. مالك به عامر گفت: منتظرم باش تا از خانهام آتشى بياورم. آن گاه، وارد خانه شد و آتشى آورد و شاخههاى خرما را آتش زد و با آن، مسجد را به آتش كشاند و سپس از آن جا پراكنده شدند و زيد بن حارثه، آن جا نشست تا ساختمان بسوزد. سپس فرمان داد تا ديوارش را فرو ريزند.۱
۷ / ۸
پيمان متاركه جنگ و برقرارى صلح
قرآن
«آنان آرزو مىكنند كه شما هم مانند ايشان كافر شويد تا با هم يكسان باشيد. بنا بر اين، از آنها دوستانى انتخاب نكنيد، تا آن كه در راه خدا هجرت كنند. هر گاه از اين كار روى برتافتند، هر جا آنها را يافتيد، بگيريد و بكشيد و از ميان آنها، دوست و ياورى نگيريد، مگر آنها كه به همپيمانان شما مىپيوندند يا به سوى شما مىآيند و از پيكار با شما يا پيكار با قوم خود، به تنگ آمدهاند و اگر خداوند مىخواست، آنان را