خواهد شد و نه عليه او يارى داده مىشود.۱
۷ / ۴
گذشت و ناديده گرفتن
۱۶۷۵. امام على عليهالسلام ـ در سخنرانى ايشان در صفّين، در توصيف پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله ـ: او... در پيمان، از همه وفادارتر بود [و هيچ احتمالِ پيمانشكنى از سوى او نمىرفت]. هيچ مسلمان و كافرى نبود كه شكايتى از او داشته باشد ؛ بلكه به او ستم مىشد و گذشت مىكرد و قدرت مىيافت ؛ امّا در مىگذشت و عفو مىكرد [و انتقام نمىگرفت]، تا آن كه در اطاعت خدا، از دنيا رفت.۲
۱۶۷۶. سنن الترمذى ـ به نقل از اَنَس ـ: هشتاد تن به قصد كشتن پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله و به هنگام نماز صبح، از كوه تنعيم بر پيامبر صلىاللهعليهوآله و يارانش فرود آمدند ؛ ولى دستگير شدند. پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله آنها را آزاد كرد و خداوند، نازل فرمود: «و اوست كه دستان آنها را از شما و دستان شمارا از آنها باز داشت»۳.۴
۱۶۷۷. الطبقات الكبرى ـ در باره ثُمامة بن اُثال ـ: فرستاده پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله بر او (ثُمامه) گذشت. ثُمامه خواست او را بكشد كه عمويش جلويش را گرفت. پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله خون ثمامه را هدر دانست. پس از آن، ثمامه براى عمره بيرون آمد و هنگامى كه نزديك مدينه رسيد، فرستادگان پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله او را دستگير كردند، بى آن كه تعهّدى به او بدهند و يا پيمانى با او ببندند. او را نزد پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله آوردند و او گفت: اگر كيفر دهى، گناهكارى را كيفر دادهاى، و اگر عفو كنى، از سپاسگزارى، عفو كردهاى. پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله از گناه او
1.. إنَّهُ مَن تَبِعَنا مِن يَهودٍ فَإِنَّ لَهُ النَّصرَ وَالاُسوَةَ ، غَيرَ مَظلومينَ ولا مُتَناصِرينَ عَلَيهِم السيرة النبويّة لابن هشام : ج ۲ص ۱۴۸ ، البداية والنهاية : ج ۳ ص ۲۲۵ .
2.. كانَ . . . آمَنَهُم عَلى عَقدٍ ، لَم يَتَعَلَّق عَلَيهِ مُسلِمٌ ولا كافِرٌ بِمَظلِمَةٍ قَطُّ ، بَل كانَ يُظلَمُ فَيَغفِرُ ، ويَقدِرُ فَيَصفَحُ ويَعفو ،حَتّى مَضى مُطيعا للّهِِ الأمالي للصدوق : ص ۴۹۰ ح ۶۶۸ ، وقعة صفّين : ص ۳۱۴ .
3.. فتح : آيه ۲۴ .
4.. إنَّ ثَمانينَ هَبَطوا عَلى رَسولِ اللّهِ صلىاللهعليهوآله وأَصحابِهِ مِن جَبَلِ التَّنعيمِ عِندَ صَلاةِ الصُّبحِ ، وهُم يُريدونَ أن يَقتُلوهُ ،فَاُخِذوا أخذا ، فَأَعتَقَهُم رَسولُ اللّهِ صلىاللهعليهوآله ، فَأَنزَلَ اللّهُ : « وَ هُوَ الَّذِى كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ عَنْهُم »سنن الترمذي : ج ۵ ص ۳۸۶ ح ۳۲۶۴ ، صحيح مسلم : ج ۳ ص ۱۴۴۲ ح ۱۳۳ .