721
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

حِميَر و فرستاده‌شان، [خبر] اسلام آوردن اين افراد را نزد پيامبر آوردند: حارث بن عبد كُلال، نعيم بن عبد كُلال و نعمان، بزرگ ذى رُعَين و همدان و مُعافر. و زُرعه ذو يَزَن، مالك بن مُرّه رهاوى را به سوى پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرستاد تا خبر اسلام آوردن و جدا شدن از شرك او و خاندانش را به پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله برساند.
پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله به آنها نوشت: «به نام خداوند مهرگسترِ مهربان. از محمّد پيامبر، فرستاده خدا، به حارث بن عبد كُلال و نعيم بن عبد كُلال و نعمان، بزرگ ذى رُعَين و همدان و مُعافر: امّا پس از اين، من به شما خدايى را مى‌ستايم كه معبودى جز او نيست. امّا بعد، خبرى كه فرستاده‌تان به هنگام بازگشت ما از سرزمين روم آورد، به ما رسيد. ما او را در مدينه ديديم و آنچه را فرستاده بوديد، به ما رساند و خبر وقايع شما را به ما داد و ما را از اسلام آوردنتان و جنگيدن با مشركانتان، باخبر كرد و خداوند، شما را به راه خود، هدايت كرده است، اگر نيكى كنيد و از خدا و پيامبرش فرمان بريد و نماز را بر پا داريد و زكات را بپردازيد و يك پنجمِ حقّ خدا و [نيز]سهم و آنچه را خاصّ پيامبرش است، از غنيمت بدهيد....۱

1.. قَدِمَ عَلى رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله كِتابُ مُلوكِ حِميَرٍ مَقدَمَهُ مِن تَبوكَ ورَسولُهُم إلَيهِ بِإِسلامِهِم : الحارِثُ بنُ عَبدِ كُلالٍ ،ونَعيمُ بنُ عَبدِ كُلالٍ ، وَالنُّعمانُ قَيل ذي رُعَينٍ وهَمدانَ ومُعافِرَ ، وبَعَثَ إلَيهِ زُرعةُ ذو يَزَنَ مالِكَ بنَ مُرَّةَ الرَّهاوِيَّ ، بِإِسلامِهِم ومُفارَقَتِهِم الشِّركَ وأَهلَهُ ، فَكَتَبَ إلَيهِم رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله :
بِسمِ اللّه‌ِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ مِن مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ رَسولِ اللّه‌ِ إلَى الحارِثِ بنِ عَبدِ كُلالٍ ونَعيمِ بنِ عَبدِ كُلالٍ وَالنُّعمانِ قَيلِ ذي رُعَينٍ وهَمدانَ ومُعافِرَ :
أمّا بَعدَ ذلِكُم ، فَإِنّي أحمَدُ إلَيكُمُ اللّه‌َ الَّذي لا إلهَ إلاّ هُوَ .
أمّا بَعدُ ، فَإِنَّهُ قَد وَقَعَ نَبَأُ رَسولِكُم مَقفَلَنا مِن أرضِ الرّومِ ، فَلَقِيَنا بِالمَدينَةِ فَبَلَّغَ ما أرسَلتُم ، وخَبَّرَ ما قِبَلَكُم ، وأَنبَأَنا بِإِسلامِكُم وقَتلِكُمُ المُشرِكينَ ، وإنَّ اللّه‌َ قَد هَداكم بِهِدايَتِهِ ، إن أصلَحتُم وأَطَعتُمُ اللّه‌َ ورَسولَهُ ، وأَقَمتُمُ الصَّلاةَ ، وآتَيتُمُ الزَّكاةَ ، وأَعطَيتُم مِنَ المَغانِمِ خُمُسَ اللّه‌ِ وَسهمَ نَبِيِّهِ وصَفِيِّهِ ... (تاريخ الطبري : ج ۳ ص ۱۲۰ ، الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۳۵۶) .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
720

را به ايشان داد.۱

۱۶۵۸. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ـ در نامه ايشان به هوذه ـ: به نام خداوند مهرگسترِ مهربان. از محمّد، پيامبر خدا، به هوذة بن على: سلام بر هر كه از راه هدايت، پيروى كند! و بدان كه دين من، تا آن جا كه شتر و اسب مى‌رود، خواهد رفت. پس اسلام بياور تا سالم بمانى و آنچه را زيردستت است، برايت بگذارم.۲

۶ / ۷

نامه پيامبر صلّی الله علیه و آله به فرمان‌روايان يمن

۱۶۵۹. تاريخ الطبرى ـ به نقل از عبد اللّه‌ بن ابى بكر ـ: در بازگشت پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله از تبوك، نامه پادشاهان۳

1.. بَعَثَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله سَليطَ بنَ عَمرٍو العامِرِيَّ ـ وهُوَ أحَدُ السِّتَّةِ ـ إلى هَوذَةَ بنِ عَلِيٍّ الحَنَفِيِّ يَدعوهُ إلَى الإِسلامِ،وكَتَبَ مَعَهُ كِتابا، فَقَدِمَ عَلَيهِ وأَنزَلَهُ وحَباهُ ، وقَرَأَ كِتابَ النَّبِيِّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، ورَدَّ رَدّا دونَ رَدٍّ ، وكَتَبَ إلَى النَّبِيِّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : ما أحسَنَ ما تَدعو إلَيهِ وأَجمَلَهُ ! وأَنَا شاعِرُ قَومي وخَطيبُهُم ، وَالعَرَبُ تَهابُ مَكاني ، فَاجعَل لي بَعضَ الأَمرِ أتَّبِعكَ .
وأَجازَ سَليطَ بنَ عَمرٍو بِجائِزَةٍ وكَساهُ أثوابا مِن نَسجِ هَجَرَ ، فَقَدِمَ بِذلِكَ كُلِّهِ عَلَى النَّبِيِّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهوأَخبَرَهُ عَنهُ بِما قالَ ، وقَرَأَ كِتابَهُ وقالَ : لَو سَأَلَني سَيابَةً مِنَ الأَرضِ ما فَعَلتُ ، بادَ و بادَ ما في يَدَيهِ !
فَلَمَّا انصَرَفَ مِن عامِ الفَتحِ جاءَهُ جَبرَئيلُ فَأَخبَرَهُ أنَّهُ قَد ماتَ الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۲۶۲ ، عيون الأثر : ج ۲ ص ۳۳۸ .

2.. بِسمِ اللّه‌ِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ مِن مُحَمَّدٍ رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله إلى هَوذَةَ بنِ عَلِيٍّ ، سَلامٌ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الهُدى ، وَاعلَم أنَّ ديني سَيَظهَرُ إلى مُنتَهَى الخُفِّوَالحافِرِ، فَأَسلِم تَسلَم، وأَجعَلُ لَكَ ما تَحتَ يَدَيكَ نصب الراية : ج ۴ ص ۴۲۵ ، عيون الأثر : ج ۲ ص ۳۳۸ .

3.۳ . در سال نهم هجرى مسافرت هيأت‌هاى نمايندگى قبايل مختلف عرب براى اظهار اسلام و اعلام اطاعت قبايل خويش رو به فزونى نهاد ، از جمله اينها نماينده پادشاهان حمير يمن است كه پس از بازگشت پيامبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهاز تبوك نزد آن حضرت آمدند و نامه حارث بن عبد كلال و نعيم بن عبد كلال و نعمان شاه ذى رعين و همدان و معافر را همراه داشتند كه اسلام آورده بودند (اُسد الغابة : ج ۲ ص ۱۴۶ و ج ۵ ص ۲۹ ، الإصابة : ج ۱ ص ۶۷۲ ، تاريخ الطبرى : ج ۲ ص ۳۸۱) .
پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله جواب نامه آنان را نوشت . از خصوصيات و جزئيات زندگى قبل از اسلام آنان اطلاعى در دسترس نيست . پادشاه حمير (يمن) عبد كلال بود . وى مؤمن و پيرو دين مسيح بوده و قبل از بعثت آن حضرت به وى ايمان آورده است ، از ديگر پادشاهان حمير حارث بن عبد كلال و نعيم بن عبد كلال هستند . آن دو اسلام آوردند و هيأتى را به مدينه نزد پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرستادند (اُسد الغابة : ج ۱ ص ۳۲۹ ، الإصابة : ج ۱ ص ۲۷۳ ، تاريخ الإسلام : ج ۳ ص ۶۹۱) .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 21011
صفحه از 868
پرینت  ارسال به