693
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

كوچك، قطع مى‌كنى ؟ !
فرمود: «آرى. پيشينيان شما، در حقيقت، به سبب همين چيزها نابود شدند: حدود را در باره ضعيفانشان اجرا مى‌كردند و در مورد قدرتمندان و بزرگانشان اجرا نمى‌كردند و به همين دليل، نابود شدند».۱

۳ / ۱۳

ارتباط مستقيم با مردم

۱۶۲۰. السنن الكبرى ـ به نقل از حسن ـ: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله درها را به روى خود نمى‌بست و دربان و نگاهبان نداشت و صبح و شام، قابلمه غذا برايش نمى‌آوردند. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بارز و آشكار بود و هر كس مى‌خواست پيامبر خدا را ببيند، مى‌ديد. روى زمين مى‌نشست و غذايش روى زمين نهاده مى‌شد و لباس زبر مى‌پوشيد و بر درازگوش سوار مى‌شد و كسى را هم پشت سر خود سوار مى‌كرد و به خدا سوگند، دستش را [پس از غذا]مى‌ليسيد.۲

۱۶۲۱. السنن الكبرى ـ به نقل از ابن عبّاس ـ: مردم را از پيش پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله نمى‌راندند و به سويى ديگر نمى‌چرخاندند.۳

1.. إنَّ رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله اُتِيَ بِامرَأَةٍ لَها شَرَفٌ في قَومِها قَد سَرَقَت ، فَأَمَرَ بِقَطعِها ، فَاجتَمَعَ إلى رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهناسٌ مِنقُرَيشٍ ، فَقالوا : يا رَسولَ اللّه‌ِ ، تَقطَعُ امرَأَةً شَريفَةً مِثلَ فُلانَةٍ في خَطَرٍ يَسيرٍ ؟ ! قالَ : نَعَم ، إنَّما هَلَكَ مَن كانَ قَبلَكُم بِمِثلِ هذا ، كانوا يُقيمونَ الحُدودَ عَلى ضُعَفائِهِم ويَترُكونَ أقوِياءَهُم وأَشرافَهُم ، فَهَلَكوا دعائم الإسلام : ج ۲ ص ۴۴۲ ح ۱۵۳۹ ، مستدرك الوسائل : ج ۱۸ ص ۷ ح ۲۱۸۳۴ .

2.. إنَّ رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله كانَ لا يُغلِقُ دونَهُ الأَبوابَ ، ولا يَقومُ دونَهُ الحَجَبَةُ ، ولا يُغدى عَلَيهِ بِالجِفانِ ، ولا يُراحُ عَلَيهِبِها . كانَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهبارِزا ، مَن أرادَ أن يَلقى رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهلَقِيَهُ ، كانَ يَجلِسُ بِالأَرضِ ، ويوضَعُ طَعامُهُ بِالأَرضِ ، ويَلبَسُ الغَليظَ ،يَركَبُ الحِمارَ ، ويُردِفُ خَلفَهُ ، ويَلعَقُ ـ وَاللّه‌ِ ـ يَدَهُ السنن الكبرى : ج ۱۰ ص ۱۷۴ ح ۲۰۲۵۷ ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج ۱۰ ص ۴۱۸ ح ۱۹۵۵۵ .

3.. إنَّ رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله كانَ لا يُدفَعُ عَنهُ النّاسُ ولا يُصرَفونَ السنن الكبرى : ج ۵ ص ۱۶۳ ح ۹۳۷۹ ، المعجم الكبير :ج ۱۰ ص ۲۶۸ ح ۱۰۶۲۸ .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
692

عوض، فلان و فلان به تو مى‌دهم» و چيزهايى براى ترغيب او ذكر فرمود ؛ امّا سمره باز نپذيرفت. پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «تو مردى زيان‌رسانى» و به مرد انصارى فرمود: «برو و درخت خرمايش را از ريشه در آور».۱

۱۶۱۷. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله: امّتم را به حَرَج [و سختى] نيندازيد. خدايا! از هر كس كه امّتم را به سختى مى‌اندازد، انتقام بگير.۲

۳ / ۱۲

اجراى قانون بر شريف و ضعيف

۱۶۱۸. امام على عليه‌السلام: مردى را كه دزدى كرده بود، نزد پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله آوردند. فرمان داد دستش را ببرند و سپس گريست. گفته شد: اى پيامبر خدا ! چرا مى‌گريى ؟ فرمود: «و چگونه نگريم، در حالى كه امّتم در پيشِ ديدتان دستشان بريده مى‌شود». گفتند: اى پيامبر خدا! پس چرا از او نمى‌گذرى ؟ فرمود: «آن، حاكم بدى است كه از حدود مى‌گذرد ؛ امّا شما از يكديگر بگذريد [و شكايت نكنيد]».۳

۱۶۱۹. امام صادق عليه‌السلام ـ به نقل از پدرانش عليهم‌السلام ـ: زنى را كه از اشراف قومش بود، به جرم دزدى نزد پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله آوردند. ايشان دستور داد تا دست او را قطع كنند. عدّه‌اى از قريش، نزد پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله آمدند و گفتند: اى پيامبر خدا ! دست زنى شريف چون فلانى را به خاطر يك كار

1.. سَمِعتُ أبا جَعفَرٍ مُحَمَّدَ بنَ عَلِيٍّ عليه‌السلاميُحَدِّثُ ، عَن سَمُرَةَ بنِ جُندَبٍ أنَّهُ كانَت لَهُ عَضُدٌ مِن نَخلٍ في حائِطِ رَجُلٍ مِنَالأَنصارِ ، قالَ : ومَعَ الرَّجُلِ أهلُهُ ، قالَ : فَكانَ سَمُرَةُ يَدخُلُ إلى نَخلِهِ فَيَتَأَذّى بِهِ ويَشُقُّ عَلَيهِ ، فَطالَبَ إلَيهِ أن يَبيعَهُ ، فَأَبى ، فَطَلَبَ إلَيهِ أن يُناقِلَهُ ، فَأَبى ، فَأَتَى النَبِيَّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهفَذَكَرَ ذلِكَ لَهُ . فَطَلَبَ إلَيهِ النَّبِيُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهأن يَبيعَهُ ، فَأَبى ، فَطَلَبَ إلَيهِ أن يُناقِلَهُ ، فَأَبى ، قالَ : «فَهَبهُ لَهُ ولَكَ كَذا وكَذا» أمرا رَغَّبَهُ فيهِ ، فَأَبى . فَقالَ : أنتَ مُضارٌّ ! فقالَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهلِلأَنصارِيِّ : اِذهَب فَاقلَع نَخلَهُ سنن أبي داود : ج ۲ ص ۱۷۳ ح ۳۶۳۶ ، السنن الكبرى : ج ۶ ص ۱۵۷ .

2.. لا تُحرِجوا اُمَّتي ، اللّهُمَّ مَن أحرَجَ اُمَّتي فَانتَقِم مِنهُ مجمع الزوائد : ج ۵ ص ۳۸۷ ح ۹۰۸۱ .

3.. اُتِيَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بِرَجُلٍ قَد سَرَقَ ، فَأَمَرَ بِقَطعِهِ ، ثُمَّ بَكى ، فَقيلَ : يا رَسولَ اللّه‌ِ ، لِمَ تَبكي ؟ فَقالَ : وكَيفَ لا أبكيواُمَّتي تُقطَعُ بَينَ أظهُرِكُم . قالوا : يا رَسولَ اللّه‌ِ ، أفَلا عَفَوتَ عَنهُ ؟ قالَ : ذاكَ سُلطانُ سَوءٍ الَّذي يَعفو عَنِ الحُدودِ ، ولكِن تَعافوا بَينَكُم مسند أبي يعلى : ج ۱ ص ۱۹۳ ح ۳۲۳ ، المطالب العالية : ج ۲ ص ۱۲۰ ح ۱۸۲۳ .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 21055
صفحه از 868
پرینت  ارسال به