685
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

۱۵۹۶.المستدرك على الصحيحين ـ به نقل از سهل بن حنيف ـ: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله نزد مسلمانانِ ضعيف مى‌آمد، از آنها ديدار و از بيمارانشان عيادت مى‌كرد و در تشييع جنازه‌شان حاضر مى‌شد.۱

۳ / ۳

مشورت كردن

قرآن

«و در كارها، با آنان مشورت كن ؛ امّا هنگامى كه تصميم گرفتى، [قاطع باش و] بر خدا توكّل كن. خداوند، توكّل كنندگان را دوست دارد».۲

حديث

۱۵۹۷. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ـ هنگامى كه اين آيه: «و در كارها با آنها مشورت كن» نازل شد ـ: بدانيد كه خدا و پيامبرش از آن بى‌نيازند ؛ امّا خداوند، آن را رحمتى براى امّتم قرار داده است. پس هر يك از آنان كه مشورت كند، راه درست را از دست نمى‌دهد و هر كدام كه مشورت را ترك كند، از رنج، بى‌بهره نخواهد ماند.۳

۱۵۹۸. المحاسن ـ به نقل از معمّر بن خلاّد ـ: يكى از وابستگان امام رضا عليه‌السلام به نام سعد، در گذشت. امام رضا عليه‌السلام فرمود: «مردى صاحب فضل و امانتدار را به من نشان بده».
گفتم: من به شما نشان دهم ؟

1.. كانَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله يَأتي ضُعَفاءَ المُسلِمينَ ،يَزورُهُم ويَعودُ مَرضاهُم ويَشهَدُ جَنائِزَهُم المستدرك على الصحيحين :ج ۲ ص ۵۰۶ ح ۳۷۳۵ ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج ۸ ص ۳۶۷ .

2.. آل عمران : آيه ۱۵۹ : « وَشَاوِرْهُمْ فِى الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ» .

3.. ـ لَمّا نَزَلَت : « وَشَاوِرْهُمْ فِى الْأَمْرِ » ـ : أما إنَّ اللّه‌َ ورَسولَهُ غَنِيّانِ عَنها ، ولكِن جَعَلَهَا اللّه‌ُ رَحمَةً لاُِمَّتي ، فَمَنشاوَرَ مِنهُم لَم يُعدَم رُشدا ، ومَن تَرَكَ المَشورَةَ مِنهُم لَم يُعدَم عَناءً (شعب الإيمان : ج ۶ ص ۷۶ ح ۷۵۴۲ ، سبل الهدى والرشاد : ج ۱۰ ص ۳۹۸) .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
684

برايمان چيزى آورده بودند و مى‌خواستيم آن را ميان [همه] شما قسمت كنيم ؛ امّا به همه شما نرسيد، و من آن را به آن دسته از شما دادم كه بيم بى‌تابى و كم‌صبرى‌شان را داشتيم».۱

۱۵۹۵. امام صادق عليه‌السلام: مردى ثروتمند با لباسى فاخر، خدمت پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله رسيد و در محضر ايشان نشست. مرد تنگ‌دستى نيز با لباسى مندرس، وارد شد و در كنار مرد ثروتمند نشست. مرد ثروتمند، لباسش را از زير پاهايش جمع و جور كرد. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «ترسيدى كه از نادارىِ او، چيزى به تو سرايت كند ؟». گفت: خير.
فرمود: «پس ترسيدى كه از ثروتمندىِ تو، چيزى عايد او شود ؟».
گفت: خير.
فرمود: «پس ترسيدى كه او لباس تو را كثيف كند ؟».
گفت: خير.
فرمود: «پس چه موجب شد كه چنين كنى ؟».
گفت: اى پيامبر خدا ! من همراهى دارم كه برايم هر كارِ زشتى را زيبا جلوه مى‌دهد و هر كارِ خوبى را بد مى‌نماياند. من، نيمى از دارايى‌ام را براى اين [مرد تنگ‌دست]قرار دادم.
پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله به مرد تنگ‌دست فرمود: «آيا مى‌پذيرى ؟».
گفت: خير.
مرد ثروتمند به او گفت: چرا نمى‌پذيرى ؟
پاسخ داد: مى‌ترسم بر من همان وارد شود كه بر تو وارد شد.۲

1.. اُتِيَ النَّبِيُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بِشَيءٍ فَقَسَمَهُ ، فَلَم يَسَع أهلَ الصُّفَّةِ جَميعا ، فَخَصَّ بِهِ اُناسا مِنهُم ، فَخافَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهأن يَكونَقَد دَخَلَ قُلوبَ الآخَرينَ شَيءٌ ، فَخَرَجَ إلَيهِم فَقالَ : مَعذِرَةً إلَى اللّه‌ِ عز و جل وإلَيكُم يا أهلَ الصُّفَّةِ ، وإنّا اُوتينا بِشَيءٍ فَأَرَدنا أن نَقسِمَهُ بَينَكُم فَلَم يَسَعكُم ، فَخَصَصتُ بِهِ اُناسا مِنكُم خَشينا جَزَعَهُم وهَلَعَهُم (الكافي : ج ۳ ص ۵۵۰ ح ۵ ، بحار الأنوار : ج ۱۶ ص ۲۶۹ ح ۸۱) .

2.. جاءَ رَجُلٌ موسِرٌ إلى رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهنَقِيُّ الثَّوبِ ، فَجَلَسَ إلى رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، فَجاءَ رَجُلٌ مُعسِرٌ دَرِنُ الثَّوبِ ،فَجَلَسَ إلى جَنبِ الموسِرِ ، فَقَبَضَ الموسِرُ ثِيابَهُ مِن تَحتِ فَخِذَيهِ .
فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : أخِفتَ أن يَمَسَّكَ مِن فَقرِهِ شَيءٌ ؟ قالَ : لا . قالَ : فَخِفتَ أن يُصيبَهُ مِن غِناكَ شَيءٌ ؟ قالَ : لا . قالَ : فَخِفتَ أن يُوَسِّخَ ثِيابَكَ ؟ قالَ : لا . قالَ : فَما حَمَلَكَ عَلى ما صَنَعتَ ؟ فَقالَ : يا رَسولَ اللّه‌ِ ، إنَّ لي قَرينا يُزَيِّنُ لي كُلَّ قَبيحٍ ، ويُقَبِّحُ لي كُلَّ حَسَنٍ ، وقَد جَعَلتُ لَهُ نِصفَ مالي .
فَقالَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله لِلمُعسرِ : أتَقبَلُ ؟ قالَ : لا . فَقالَ لَهُ الرَّجُلُ : ولِمَ ؟ قالَ : أخافُ أن يَدخُلَني ما دَخَلَكَ (الكافي : ج ۲ ص ۲۶۲ ح ۱۱ ، عدّة الداعي : ص ۱۰۴) .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 21115
صفحه از 868
پرینت  ارسال به