671
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «اختيار اين كار، با خداست. اگر خواست، در ميان شما قرار مى‌دهد، يا در غير شما».
بنى كلاب رفتند و بيعت نكردند و گفتند: براى تو شمشير بزنيم و سپس ديگران را بر ما حاكم گردانى ؟!۱

۱۵۶۸. المناقب، ابن شهرآشوب: عامر بن طفيل، همان كسى كه خواست پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله را غافلگيرانه بكشد، به ايشان گفت: اى محمّد ! اگر مسلمان شوم، چه به من مى‌رسد ؟
پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «در سود و زيان اسلام، شريك خواهى بود».
گفت: مرا حاكم پس از خودت قرار مى‌دهى ؟
فرمود: «اين سِمَت، نه از آنِ تو خواهد بود و نه از آنِ قوم و قبيله تو ؛ امّا دهنه اسب‌ها (فرماندهى سواران) را به تو مى‌سپارم تا در راه خدا بجنگى».۲

۱ / ۱۰

اهتمام به ناتوانان

قرآن

«و كسانى را كه صبح و شام، خدا را مى‌خوانند و او را مى‌خواهند، از خود مران. نه چيزى از حساب آنها بر توست و نه چيزى از حساب تو بر آنها. اگر آنها را برانى، از ستمگران خواهى بود».۳

1.. لَمَّا كانَ النَّبِيُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله يَعرِضُ نَفسَهُ عَلَى القَبائِلِ ، جاءَ إلى بَني كِلابٍ فَقالوا : نُبايِعُكَ عَلى أن يَكونَ لَنَا الأَمرُ بَعدَكَ ،فَقالَ : الأمرُ للّه‌ِِ ، فَإن شاءَ كانَ فيكُم أو في غَيرِكُم . فَمَضَوا ولَم يُبايِعوهُ ، وقالوا : لا نَضرِبُ لِحَربِكَ بِأسيافِنا ، ثُمَّ تُحَكِّمُ عَلَينا غَيرَنا ! المناقب لابن شهرآشوب : ج ۱ ص ۲۵۷ ، بحار الأنوار : ج ۲۳ ص ۷۴ ح ۲۳ .

2.. قالَ عامِرُ بنُ الطُفَيلِ لِلنَّبِيِّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله وقَد أرادَ بِهِ غيلَةً : يا مُحَمَّدُ ، ما لي إن أسلَمتُ ؟ فَقالَ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : لَكَ ما لِلإسلامِ ، وعَلَيكَما عَلَى الإسلامِ . فَقالَ : ألا تَجعَلُني الوالِيَ مِن بَعدِكَ ؟ قالَ : لَيسَ لَكَ ذلِكَ ولا لِقَومِكَ ، ولكِن لَكَ أعِنَّةُ الخَيلِ تَغزو في سَبيلِ اللّه‌ِ المناقب لابن شهرآشوب : ج ۱ ص ۲۵۷ ، بحار الأنوار : ج ۲۱ ص ۳۷۲ .

3.. انعام : آيه ۵۲ : « وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَالْعَشِىِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَىْ‌ءٍ وَمَا مِنْحِسَابِكَ عَلَيْهِم مِّن شَىْ‌ءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّــلِمِينَ » .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
670

۱ / ۸

ايجاد برادرى ميان مسلمانان

قرآن

«مؤمنان، برادر يكديگرند. پس ميان دو برادر خود را صلح [و آشتى] دهيد و تقواى الهى پيشه كنيد. باشد كه مشمول رحمت او شويد».۱

حديث

۱۵۶۶. السيرة الحلبيّة: پيش از هجرت، پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ميان مسلمانان، يعنى مهاجران، بر پايه حق و هميارى، برادرى افكند: ابو بكر را با عمر، برادر قرار داد، حمزه را با زيد بن حارثه، عثمان را با عبد الرحمان بن عوف، زبير را با ابن مسعود، عبادة بن حارثه را با بلال، مصعب بن عمير را با سعد بن ابى وقّاص، ابو عبيدة بن جرّاح را با سالم [غلام ابو حذيفه]، سعيد بن زيد را با طلحة بن عبيد اللّه‌، و على عليه‌السلام را با خودش و فرمود: «آيا راضى نيستى كه برادر تو باشم ؟». على عليه‌السلام گفت: البتّه كه راضى‌ام، اى پيامبر خدا ! پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «تو در دنيا و آخرت، برادر منى».۲

۱ / ۹

دورى از سازشكارى و سياست‌بازى

۱۵۶۷. المناقب، ابن شهرآشوب: زمانى كه پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله خود را [براى ايمان آوردن به او] به قبايل عرضه مى‌كرد، نزد بنى كِلاب آمد. بنى كِلاب گفتند: با تو بيعت مى‌كنيم، به شرط آن كه پس از تو، قدرت به ما برسد.

1.. حجرات : آيه ۱۰ : « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» .

2.. قَبلَ الهِجرَةِ آخى صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بَينَ المُسلِمينَ ـ أي المُهاجِرينَ ـ عَلَى الحَقِّ وَالمُؤاساةِ ، فَآخى بَينَ أبي بَكرٍ وعُمَرَ ، وآخىبَينَ حَمزَةَ وزَيدِ بنِ حارِثَةَ ، وبَينَ عُثمانَ وعَبدِ الرَّحمنِ بنِ عَوفٍ ، وبَينَ الزُّبَيرِ وَابنِ مَسعودٍ ، وبَينَ عُبادَةَ بنِ الحارِثَةِ وبِلالٍ ، وبَينَ مُصعَبِ بنِ عُمَيرٍ وسَعدِ بن أبي وَقّاصٍ ، وبَينَ أبي عُبَيدَةَ بنِ الجَرّاحِ وسالِمٍ مَولى أبي حُذَيفَةَ ، وبَينَ سَعيدِ بنِ زَيدٍ وطَلحَةَ بنِ عُبَيدِ اللّه‌ِ ، وبَينَ عَلِيٍّ عليه‌السلامونَفسِهِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، وقالَ : أما تَرضى أن أكونَ أخاكَ ؟ قالَ : بَلى ، يا رَسولَ اللّه‌ِ ، رَضيتُ . قالَ : فَأَنتَ أخي فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ السيرة الحلبيّة : ج ۲ ص ۲۰ ، عيون الأثر : ج ۱ ص ۲۶۴ .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20801
صفحه از 868
پرینت  ارسال به