655
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

گرد آمدند. آنها هفتاد مرد و دو زن بودند: يكى امّ عماره نُسَيبه دختر كعب و ديگرى اسماء مادر عمرو بن عدى از بنى سلمه.
پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله با عمويش عبّاس بن عبد المطّلب نزد ايشان آمد. عبّاس در آن زمان، هنوز كافر بود؛ امّا دوست داشت براى برادرزاده‌اش پيمان بگيرد. از اين رو، او نخستين كسى بود كه زبان به سخن گشود و گفت: اى گروه خزرج! (عرب‌ها خزرج و اوس را روى هم خزرج مى‌گفتند) چنان كه مى‌دانيد، محمّد در ميان ما از عزّت و حمايت برخوردار است؛ امّا او خود اصرار دارد كه به شما بپيوندد. پس اگر فكر مى‌كنيد كه در دعوت خود از او وفادار خواهيد بود و حمايتش خواهيد كرد، اينك شما و او ؛ ليكن اگر فكر مى‌كنيد كه رهايش خواهيد كرد، از همين حالا رهايش كنيد؛ چرا كه او در عزّت و حمايت است.
انصار گفتند: آنچه را تو گفتى، شنيديم. اينك تو خود ـ اى پيامبر خدا ـ سخن بگو و هر پيمانى كه دوست دارى، براى خودت و پروردگارت بگير.
پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله زبان به سخن گشود و قرآن خواند و به اسلام ترغيب كرد و سپس فرمود: «از من، همانند زنان و فرزندانتان حمايت مى‌كنيد». براء بن معرور، دست پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله را گرفت و گفت: سوگند به آن خدايى كه تو را به حق بر انگيخت، از تو همانند كسان خويش حمايت مى‌كنيم. پس با ما بيعت كن ـ اى پيامبر خدا ـ كه به خدا سوگند، ما مرد جنگيم.
ابو هيثم بن تيّهان، سخن براء را بريد و گفت: اى پيامبر خدا ! ميان ما و مردم ـ يعنى يهود ـ رشته‌هاى پيوندى است و ما آنها را قطع خواهيم كرد. آيا چنانچه خداوند عز و جل تو را پيروز گردانيد، ممكن است نزد قومت باز گردى و ما را به حال خود، رها كنى ؟
پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله تبسّمى كرد و فرمود: «نه ! خون شما، خون من است و ويرانى شما، ويرانى من است.۱ شما از من هستيد و من از شمايم. با هر كه شما در صلح باشيد، من در صلحم و با

1.. جمله «الهَدَمُ الهَدَمُ» در متن عربى حديث يعنى: حرمت شما حرمت من است، يا : تخريب شما تخريب من است، يا : كسى كه طالب ريختن خون شما باشد، طالب ريختن خون من است و هر كس شما را مهدور الدم بداند، مرا مهدور الدم دانسته است. يكى از معانى «هدم»، قبر است. بر پايه اين معنا ، جمله يعنى: من آن جا قبر مى‌شوم كه شما قبر مى‌شويد. و به قولى، «هدم» به معناى منزل است . بر اين اساس، جمله يعنى: منزل شما منزل من است ، مانند حديث «المحيا محياكم و الممات مماتكم؛ با شما زندگى مى‌كنم و با شما مى‌ميرم و هرگز از شما جدا نخواهم شد» لسان العرب: ج ۱۲ ص ۶۰۴ مادّه «هدم».


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
654

۱ / ۳

بيعت عقبه دوم

قرآن

«و نعمتى را كه خدا به شما ارزانى داشته و نيز پيمانى را كه شما را به انجام آن متعهّد گردانيده است، به ياد آوريد، آن گاه كه گفتيد: «شنيديم و اطاعت كرديم»، و از خدا پروا داريد كه خدا به راز دل‌ها، آگاه است»۱.۲

حديث

۱۵۵۵. الكامل فى التاريخ: چون اسلام در ميان انصار انتشار يافت، گروهى از آنان با هم قرار گذاشتند تا مخفيانه به طورى كه كسى متوجّه نشود، به نزد پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله روند. پس در موسم حج در ماه ذى حجّه، با كافران قوم خويش، ره‌سپار مكّه شدند و با پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ملاقات كردند و قرار گذاشتند كه در ميانه ايّام تشريق، در عقبه جمع شوند.
شب كه شد، با سپرى شدن دو سوم آن، مخفيانه و دزدكى خارج شدند و همگى در عقبه

1.. مائده : آيه ۷ : « وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَـقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُم بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِالصُّدُورِ» .

2.. بلخى و جبايى مى‌گويند: اين پيمانى كه خداوند، آنان را به انجام دادنش متعهّد گردانيد ، همان است كه در هنگام اسلام آوردن و بيعتشان، از آنان گرفت، مبنى بر اين كه در هر تكليف و وظيفه كه خداوند بر عهده آنان مى‌گذارد ، خوشايندشان باشد يا ناخوشايندشان ، از او اطاعت كنند . جبايى مى‌گويد : منظور، بيعت آنان با پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله در شب عقبه و بيعت رضوان است . اين را ابن عبّاس گفته است (البيان فى تفسير القرآن: ج ۳ ص ۴۵۹. نيز ، ر . ك : مجمع البيان: ج ۳ ص ۲۹۰ وتفسير الرازى: ج ۱۱ ص ۱۷۸ و تفسير القرطبى: ج ۶ ص ۱۰۸) .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 21090
صفحه از 868
پرینت  ارسال به