651
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

است كه عشيره نزديكم را هشدار دهم، و شما عشيره و طايفه من هستيد. خداوند، هيچ پيامبرى را نفرستاد، مگر اين كه يكى از كسان او را به عنوان برادر و دستيار و وارث و وصى و جانشين وى در ميان كسانش قرار داد.
پس اينك، كدام يك از شما بر مى‌خيزد و با من بيعت مى‌كند تا برادر و وارث و دستيار و وصىّ من باشد و برايم به سان هارون نسبت به موسى باشد، با اين تفاوت كه پس از من پيامبرى نيست ؟». همگان خاموش ماندند. پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «يا يكى از شما بر مى‌خيزد، يا اين كه اين مقامات به غير شما مى‌رسد. آن گاه قطعاً پشيمان خواهيد شد !».
پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله سه بار، اين سخن را باز گفت، و بار سوم، على عليه‌السلام برخاست و با پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بيعت كرد و دعوتش را پذيرفت.۱

۱ / ۲

بيعت عقبه اوّل

۱۵۵۲. مسند ابن حنبل ـ به نقل از عبادة بن صامت ـ: من هم با كسانى كه در بيعت نخست عَقَبه حضور داشتند، بودم. ما دوازده مرد بوديم و با پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله و در زمانى كه هنوز جنگ [و جهاد] واجب نگشته بود، به بيعت زنان، بيعت كرديم،۲ بر اين كه: چيزى را شريك خدا قرار ندهيم، دزدى نكنيم، زنا نكنيم، فرزندانمان را نكشيم، بچّه‌هاى نامشروعى را كه پس انداخته‌ايم، به ديگرى نسبت ندهيم، و در كار نيك از او (پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) نافرمانى نكنيم و [پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود:] «اگر به اين شرط‌ها عمل كرديد، بهشت براى شما خواهد بود، و اگر چيزى از اين كارها را مرتكب شديد، سر و كارتان با خداست. اگر خواست، عذابتان مى‌كند

1.. إنَّهُ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهجَمَعَهُم فِي الشِّعبِ . . . ثُمَّ قالَ : إنَّ اللّه‌َ تَعالى أمَرَني أن اُنذِرَ عَشيرَتِيَ الأَقرَبينَ ، وأَنتُم عَشيرَتي ورَهطي ،وإنَّ اللّه‌َ لَم يَبعَث نَبِيّا إلاّ جَعَلَ مِن أهلِهِ أخا ووَزيرا ووارِثا ووَصِيّا وخَليفَةً في أهلِهِ ، فَأَيُّكُم يَقومُ فَيُبايِعُني عَلى أنَّهُ أخي ووارِثي ووَزيري ووَصِيّي ، ويَكونُ مِنّي بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن موسى إلاّ أنَّهُ لا نَبِيَّ بَعدي ؟
فَسَكَتَ القَومُ فَقالَ : لَيَقومَنَّ قائِمُكُم أو لَيَكونَنَّ في غَيرِكُم ثُمَّ لَتَندَمُنَّ . ثُمَّ أعادَ الكَلامَ ثَلاثَ مَرّاتٍ ، فَقامَ عَلِيٌّ عليه‌السلامفَبايَعَهُ وأَجابَهُ مجمع البيان : ج ۷ ص ۳۲۳ ، تفسير فرات : ص ۳۰۳ ح ۴۰۸ .

2.. اشاره است به آيه ۱۲ از سوره ممتحنه كه تعهّدات زنان را در بيعت با پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بر شمرده است . م


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
650

هيچ كس پاسخى نداد. من كه كوچك‌ترين عضو آن جمع بودم، [به نشانه اعلام آمادگى] از جا برخاستم. پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «بنشين». پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله سپس سه بار، آن جمله‌اش را تكرار كرد و هر بار من بر مى‌خاستم و او مى‌فرمود: «بنشين»، تا آن كه بار سوم، دستش را [به نشانه بيعت] بر دست من زد.۱

۱۵۵۰. امام على عليه‌السلام: چون آيه «و خويشاوندان نزديكت را هشدار ده» نازل شد...، پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بنى عبد المطّلب را كه در آن زمان، چهل تن، يكى كم يا بيش بودند، فرا خوانْد و فرمود: «كدام يك از شما برادر و وصى و وارث و وزير و جانشين من پس از من در ميانتان مى‌شود ؟». پس، اين سخن را به يك يكِ آن مردان عرضه داشت و همگى خوددارى كردند تا به من رسيد. من گفتم: من، اى پيامبر خدا !
پس فرمود: «اى بنى عبد المطّلب ! پس از من، اين، برادر و وارث و وصى و وزير و جانشين من در ميان شماست».۲

۱۵۵۱. مجمع البيان ـ به نقل از ابو رافع، در بيان داستان پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله كه فرزندان عبد المطّلب را جمع كرد ـ: ايشان، آنان را در شِعب گرد آورد... و سپس فرمود: «خداوند متعال به من فرمان داده

1.. جَمَعَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ـ أو دَعا رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ـ بَني عَبدِ المُطَّلِبِ ، فيهِم رَهطٌ كُلُّهُم يَأكُلُ الجَذَعَةَ ويَشرَبُ الفَرَقَ !قالَ : فَصَنَعَ لَهُم مُدّا مِن طَعامٍ ، فَأَكَلوا حَتّى شَبِعوا . قالَ : وبَقِيَ الطَّعامُ كَما هُوَ كَأَنَّهُ لَم يُمَسَّ ، ثُمَّ دَعا بِغُمَرٍ ، فَشَرِبوا حَتّى رَوُوا ، وبَقِيَ الشَّرابُ كَأَنَّهُ لَم يُمَسَّ ، أو لَم يُشرَبَ . فَقالَ :
يا بَني عَبدِ المُطَّلِبِ ! إنّي بُعِثتُ لَكُم خاصَّةً وإلَى النّاسِ بِعامَّةٍ ، وقَد رَأَيتُم مِن هذِهِ الآيَةِ ما رَأَيتُم ، فَأَيُّكُم يُبايِعُني عَلى أن يَكونَ أخي وصاحِبي ؟
قالَ : فَلَم يَقُم إلَيهِ أحَدٌ ، فَقُمتُ إلَيهِ ، وكُنتُ أصغَرَ القَومِ . قالَ : فَقالَ : اِجلِس ، قالَ ثَلاثَ مَرّاتٍ ، كُلُّ ذلِكَ أقومُ إلَيهِ فَيَقولُ لي : اِجلِس ، حَتّى كانَ فِي الثّالِثَةِ ضَرَبَ بِيَدِهِ عَلى يَدي مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۳۳۵ ح ۱۳۷۱ ، السنن الكبرى للنسائي : ج ۵ ص ۱۲۶ ح ۸۴۵۱ .

2.. لَمّا نَزَلَت : « وَ أَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ » . . . دَعا رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بَني عَبدِ المُطَّلِبِ وهُم إذ ذاكَ أربَعونَ رَجُلاً ،يَزيدونَ رَجُلاً أو يَنقُصونَ رَجُلاً ، فَقالَ : أيُّكُم يَكونُ أخي ووَصِيّي ووَارِثي ووَزيري وخَليفَتي فيكُم بَعدي ؟ فَعَرَضَ عَلَيهِم ذلِكَ رَجُلاً رَجُلاً ، كُلُّهُم يَأبى ذلِكَ ، حَتّى أتى عَلَيَّ ، فَقُلتُ : أنَا يا رَسولَ اللّه‌ِ ، فَقالَ : يا بَني عَبدِ المُطَّلِبِ ، هذا أخي ووارِثي ووَصِيّي ووَزيري وخَليفَتي فيكُم بَعدي علل الشرائع : ص ۱۷۰ ح ۲ .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20689
صفحه از 868
پرینت  ارسال به